سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: حجت الاسلام حسن روحانی در دیدار با تعدادی از اهالی هنر و فرهنگ با تأکید بر اهمیت نقش فرهنگ و هنر به ویژه در مقطع حساس کشور عنوان کرد: مهمترین نیاز امروز جامعه، امید به آینده و نشاط است چراکه احساس غرور ملی و امید و نشاط سرمایه اصلی کشور است و میتواند روند حل مشکلات را تسریع کند.
رئیسجمهور تأکید میکند که مهمترین نیاز امروز جامعه، امید به آینده و نشاط است، اما واقعیت این است که امید و نشاط در بهترین حالت میتواند مکمل راه باشد نه مهمترین نیاز کشور، نیاز اصلی کشور مسائلی عمیقتر از این است. کشور نیازمند تغییر نگاهها و رویکردها، آگاهی از نقاط ضعف و پیدا کردن راهحلهای علمی و دقیق و در یک کلام اصلاح ساختارهای معیوب است، اما برای تحقق اینها در این شش سال قدمی شایسته برداشته نشده است و صرفاً در دو مقطع انتخابات با جلوداری هنرمندان نوعی نشاط هیجانی و امید به مردم تزریق شده که اگرچه به طور مقطعی برای کشور مفید قلمداد میشود، اما واضح است که این امیدواریها و نشاط دادنها اگر در عرصه عمل و در کف جامعه به نتایج حقیقی و قابل لمس ختم نشود، برعکس منجر به سرخوردگی و بیاعتمادی ملی خواهد شد.
هنرمندان بهترین ابزار برای هیجاندهی کاذب مردم و سمت و سو دادن آنها به سود جریانهای سیاسی هستند. دولتهای یازدهم و دوازدهم از این ابزار در موسم انتخابات بیشترین بهره را برد و توانست رأی بخش عمدهای از مردم را از این طریق جلب کند. حالا با وضعیت نه چندان مطلوب اقتصادی بسیاری از همان اصحاب فرهنگ و هنر دچار سرخوردگی شدهاند و ابراز پشیمانی میکنند، البته انگیزه این قلم ملامت ایشان نیست چراکه موسم انتخابات در همه جای جهان عرصهای هیجانی است که هر جریانی که بتواند با بهره بردن از روشهای روانشناسانه و جامعهشناسانه سوار بر موج احساسات و مطالبات شود و خواستههای عمومی را جهتدهی کند، توفیق بیشتری حاصل خواهد کرد، اما سخن بر سر این است که جریانی که روی کار آمد و دولت را در دست گرفت باید با هوشمندی از این فضای هیجانی گذر کند و در آن متوقف نماند. با پوپولیسم انتخاباتی شاید بتوان آرای اکثریت را جذب کرد، اما قطعاً نمیتوان از طریق آن کشور را به طریقی درست اداره کرد و به سرمنزل مقصود رهنمون ساخت.
سخنان رئیسجمهور نشان میدهد که او و دولتمردانش همچنان روی این فضاسازیها با تکیه بر هنرمندان حساب میکنند. اینکه اصحاب هنر و فرهنگ میتوانند در امید دادن و روحیه دادن و ایجاد نشاط نقشآفرین باشند، سخنی بیراه نیست، اما اگر دولت همه راهبردهای کلان خود را روی این کانون متمرکز کرده باشد و به جای تدبیر احسن امور نشاطآفرینی کاذب و سطحی را نصبالعین قرار دهد در واقع جامعه را برای مدتی به اصطلاح سرکار گذاشته و نتیجه آن به طور قطع سرخوردگی ملی خواهد بود.
تزریق نشاط و امیددهی به جامعه قطعاً کار درستی است، اما جامعه وقتی از نشاط و امید حقیقی بهرهمند میشود که سیاستمداران در اداره امور جامعه با نگاهی دقیق و عمیق دست به ترمیم ضعفها بزنند. نشاط و امید وقتی ایجاد میشود که تهیه مسکن و شغل به عنوان اصلیترین پیشنیازهای ازدواج برای جوانان روز به روز در دولت مدعی تدبیر و امید سختتر از قبل نشود. نشاط و امید حقیقی وقتی حاصل میشود که سیاستمداران نه در مقام حرف بلکه در مقام عمل بر نیرو و فکر جوانان این مرزو بوم حساب باز کنند. نشاط و امید آن زمانی رنگ واقعیت به خود میگیرد که دولتمردان به جای نگاه به بیرون مرزها کلید حل مشکلات کشور را در نیرو و اراده جوانان همین مرزو بوم ببینند و صرفاً روی توان داخلی حساب باز کنند.