سرويس فرهنگ و هنر جوان آنلاين: چند پیش سازمان سینمایی در راستای سلسله گزارشهای خود مبنی بر شفافسازی و دسترسی آزاد به اطلاعات، آمار مفصل و مبسوطی از فروش و میزان مخاطبان سینما در نیمه اول ماه مبارک رمضان را منتشر کرد. آماری که در مقایسه با دوره مشابه سال گذشته خود خبر از کاهش پنجدرصدی مخاطب و البته افزایش بیستدرصدی فروش میدهد آنهم در سالی که قیمت بلیت نسبت به دوره مشابه حدود سی درصد افزایشیافته است.
پس در نگاه نخست آنکه اساساً چه در حوزه مخاطبان و چه در حوزه فروش امسال و در ماه مبارک رمضان شاهد روند نزولی سینما بودهایم، اما اجازه دهید فارغ از این فاکتورها و پارامترها که بیشتر برای پسند مدیران بالادستی و رزومه سازی منتشر میشود، نگاه کلیتر به وضعیت سینما در این ماه بیندازیم اساساً سینمای ایران برای ماه مبارک رمضان چه برنامه تدارک دیده است؟ آیا فیلم و یا رویداد خاصی، اکران و یا برنامهریزیشده است؟ پاسخ مشخص است در خصوص اکران که باید گفت: فیلمها در بازه اکران عید نوروز همچنان روی پرده هستند و تغییر خاصی تا اکران عید فطر به وجود نخواهد آمد در خصوص سایر برنامهها نیز باید گفت: مطرحشدن همان طرح هرساله بانام اکران از افطار تا سحر که آنهم امسال رسماً شورای صنفی اکران آب پاکی را ریخت و رسماً ملغی شده اعلام کرد.
پس با این اوضاع باید گفت: عملاً سینمای ایران برای ماه مبارک رمضان هیچ برنامه خاصی تدارک ندیده، اتفاقی که با حضور برخی مدیران غیر متعهد در بدنه این سازمان و البته برخی جریانهای خاص و هدفدار چندان هم دور از دسترس نبوده و بهسادگی قابل پیشبینی بود. حال اینکه چرا مدیریت و سیاستگذاری این نهاد در ماه رمضان که انصافاً یک فرصت مغتنم و خوبی برای جذب مخاطب به سینما بود را بهراحتی هدر داده و از کنار آن گذشته سؤال مهم و پرسش اساسی هست که میبایست متولیان و مدیران امر بهزودی پاسخگوی آن باشند.
البته در حوزه اکران آثار نیز نگارنده معتقد است انصافاً به لحاظ زمانبندیهای موجود و شرایط عید نوروز و ماه مبارک چندان نمیتوان اقدام خاصی انجام داد، اما در حوزه برنامهریزی قطعاً دست مدیران برای اجرای طرحهای مناسبتی بسیار باز بوده و میتوانستند اقدامات مطلوب و مثبتی را برای جذب مخاطب انجام دهند بهعنوان نمونه چند سال پیش و در پردیس سینمایی ملت آنهم با اختصاص دادن تنها یک سالن طرح اکران آثار منتخب و موفق سینمای ایران در دهه شصت و هفتاد با چنان استقبال غیرمنتظرهی مواجهه شد که صف مخاطبان برای تهیه بلیت و تماشای آثار در جلوی گیشه بسیار طولانی و بعضاً بسیاری برای تهیه بلیت سئانسها بعدی ناچار بودند از ساعتهای قبل به این مجموعه مراجعه کنند و درنهایت آنچه مشاهده شد اینکه شبهای ماه مبارک در پردیس ملت به یکی از به یاد ماندیترین شبهای سینمایی بدل شد طرحی که متأسفانه در سالهای بعدی علیرغم ارائه و پیشنهاد آن به مدیران وقت هرگز مورد تائید قرار نگرفت و دیگر در هیچ سالنی اکران نشد؛ اما چرا چنین اقدامی که با استقبال شدید مخاطبان مواجهه شد در سالهای بعد اجرایی نشد؟
بیتردید تماشای فیلم در سالن سینما هرچند که در شبکه نمایش خانگی منتشر و بارها نیز دیدهشده باشد بازهم از جذابیت وصفناشدنی برخوردار خواهد بود بهخصوص اگر آن فیلمها آثار منتخب، موفق و خاطرهانگیز دهه شصت و هفتاد سینمای ایران باشد که قطعاً از جذابیت دوچندانی برخوردار خواهد شد، آنهم چه زمانی بهتر و مناسبتر از ماه مبارک رمضان و در بازه افطار تا سحر که اغلب مردم در این ساعات در بیرون از منازل به تفریح و سرگرمی مشغولاند.
اما نکته قابلتأمل اینکه چرا همواره با اجرایی شدن این طرح مخالفت به عمل میآید را میتوان در پازل برخی جریانهای خاص که چند سالی ست در تلاشاند تا سینمای پیش از انقلاب یا همان فیلم فارسیها را بهجای سینمای بعد از انقلاب به مخاطبان قالب کنند فهم کرد، جریانی که مداوما سعی میکند با استفاده از ابزارهای تبلیغاتی و نفوذهای که در برخی مناصب و رسانهها داشته آنچه قرار است در ذهن مخاطبان در خصوص سینما تداعی شود هنر پیش از انقلاب یا همان فیلمهای کابارهی، بزنبرقصها و در یککلام مولن روژی باشد تا «ناخداخورشیدها»، «از کرخه تا راینها»، «مادرها»، «اجارهنشینها» و بسیار دیگر که ذکرشان در این مجال نمیگنجد؛ اما اگر بخواهیم واضحتر عنوان کنیم باید گفت: قرار است هرگز نام و نشانی از آثار موفق سینمای بعد از انقلاب نباشد، اما تا دلتان بخواهد فیلمهای پیش از انقلاب و بازیگرانش در جلوی چشم و ذهن مردم باشند و معرفی و یادآوری شوند.
از فلان رسانه که در نظرسنجی بین یکصد منتقد داخلی برای انتخاب بهترین فیلم سینمای ایران که یک فیلم پیش از انقلابی ست گرفته تا در بوق کردن برگزاری ورک شاپ فلان بازیگر فیلم فارسیها آنهم با همکاری بازیگر جوان سینمای ایران که محصول سینمای بعد از انقلاب است در آمریکا همگی در همین پازلی ست که بدان اشارهکردهایم.
بنا بر آنچه بسیار مختصر و سربسته بیان شد، از طرفی ساخت و تولید آثار کممایه و سخیف در سینما و دیگر طرف فراموششدن و پاک کردن آثار فاخر سینمای بعد از انقلاب هدفی جز جایگزین کردن فیلم فارسیها دوران پهلوی نداشته و ندارند و دقیقاً با همین نوع نگاه است که طرحهای موفقی، چون اکران افطار تا سحر که اختصاصاً به یادآوری آثار برجسته و فاخر سینمای ایران بعد از انقلاب داشت علیرغم استقبال هرگز تکرار نشد.
امسال که دیگر ماه مبارک رو به اتمام است و عملاً همانی شد که دشمنان میخواستند، اما امیدواریم حداقل در سال آینده شاهد اجرایی شدن این اقدام استراتژیک و سایر طرحهای مشابه در سینمای ایران باشیم.