سرویس دین و اندیشه جوان آنلاین: اسناد شهید مرتضی مطهری در کتاب تعلیم و تربیت در اسلام ذیل عنوان «عوامل تربیت» در اهمیت حل ریشهای معضلات اجتماعی میفرماید:
زنها در قدیم مشهور بودند که زیاد غیبت میکنند. شاید این بهعنوان یک خصلت زنانه معروف شده بود که زن طبیعتش این میباشد و جنساً غیبتکن است، در صورتی که چنین چیزی نیست، زن و مرد فرق نمیکنند. علتش این بود که زن، مخصوصاً زنهای متعینات، زنی که کلفت داشته و در خانه، همه کارهایش را کلفت و نوکر انجام میداد، هیچ شغلی و کاری، نه داخلی و نه خارجی نداشت، صبح تا شب باید بنشیند و هیچ کاری نکند، کتاب هم که مطالعه نمیکرده و اهل علم هم که نبوده، باید یک زنِ هم شأن خودش پیدا کند، با آن زن چه کند؟ راهی غیر از غیبت کردن به رویشان باز نبوده و این برایشان یک امر ضروری بوده؛ یعنی اگر غیبت نمیکردند واقعاً بدبخت و بیچاره بودند.
یک وقتی در آن انجمن ماهانه داستانی نقل کردم که از روزنامه گرفته بودم. نوشته بود در یکی از شهرهای کوچک ایالت فیلادلفیای امریکا در خانوادهها قمار آنقدر رایج شده بود که زنها به آن عادت کرده بودند و در خانهها به صورت یک بیماری رواج یافته بود و شکایت همه این بود که زنها دیگر کاری غیر از قمار ندارند. اول این را به عهده واعظها گذاشتند که آنها این بیماری را از سر مردم بیرون ببرند، ولی آخر بیماری علت دارد؛ تا علتش از میان نرود که بیماری از بین نمیرود. واعظها شروع کردند به موعظه در زیانهای قمار و آثار اخروی آن، ولی اثر نداشت.
یک شهردار پیدا شد و گفت که من این بیماری را معالجه میکنم. آمد کارهای دستی از قبیل بافتنی را تشویق کرد و برای زنها مسابقههای خوب گذاشت و جایزههای خوب تعیین کرد. طولی نکشید که زنها دست از قمار کشیده و به این کارها پرداختند. آن مرد علت را تشخیص داده و فهمیده بود که علت پرداختن زنها به قمار، بیکاری و احتیاج آنها به سرگرمی است. کار دیگری برایشان به وجود آورد تا توانست قمار را از میان ببرد. یعنی در واقع یک خلأ روحی در میان آنها وجود داشت و آن خلأ منشأ این گناه بود. آن آدم فهمید که این خلأ را باید پر کرد تا بشود قمار را از بین برد و تا آن خلأ به وسیله دیگری پر نشود، نمیتوان آن را از میان برداشت. این است که یکی از آثار کار، جلوگیری از گناه است. البته نمیگویم صددرصد اینطور است، ولی بسیاری از گناهان منشأش بیکاری است.
منبع: کتاب تعلیم و تربیت در اسلام صفحه ۲۸۱