محمد قاضی، مترجم برجسته و صاحب نام ادبیات ایران، در تایستان سال ۱۳۴۵ سفری به اروپا و آلمان شرقی داشت. قاضی در جریان سفر به آلمان شرقی، به پیشنهاد همراهانش، تصمیم میگیرد به دیدار بزرگ علوی، نویسنده کتاب «چشمهایش» برود.
قاضی در دیدار با علوی اشاراتی به وضع سانسور در ایران زمان پهلوی دارد و هر دو از این موضوع ابراز تاسف میکنند. مترجم کتاب «شازده کوچولو» در کتاب خاطرات خود، ماجرای سفر و دیدار با بزرگ علوی را اینچنین شرح میدهد:
پس از مدتی گردش در جاهای دیدنی شهر، در ساعت ۴ بعدازظهر به راهنمایی کاکه علی به منزل جناب علوی رفتیم. منزل ایشان در محلهای که برای من آشنا نبود، در آپارتمانی در طبقه هشتم بود و ما چهار نفر با آسانسور بالا رفتیم. زنگ را که زدیک خود آقای علوی در را باز کرد و پس از سلام و تعارف و تشریفات معرفی که به وسیله کاکه علی به عمل آمد، نخستین حرف جناب علوی به بنده این بود که: شما چقدر پیر شدهاید؟ گفتم سرکار که قبلا مرا ندیده بودید، از کجا میدانید پیر شدهام؟ متوجه کتاب جیبی کوچکی شدم که در دستش بود و گفت: شما در این عکس خیلی جوان هستید و من در مقایسه با این عکستان میگویم که پیر شدهاید.
دیدم کتاب چاپ سوم «سپید دندان» جیبی است که در سال ۱۳۴۰ از طرف انتشارات فرانکلین چاپ شده و عکسی هم از من متعلق به سال ۱۳۳۰ را در پشت جلد آن گذاشته است. گفتم این عکس متعلق به ۱۵ سال پیش است و بدیهی است که در ظرف ۱۵ سال آدم تغییر میکند. نشستیم و آن نویسنده بزرگوار درباره خوبی ترجمههای من کلی حرف زد و تشویقم کرد.
سپس از کار تازهام پرسید، از «نان و شراب» اثر اینیاتسیو سیلونه نویسنده ایتالیایی نام بردم. بسیار خوشش آمد و گفت: من این کتاب سیلونه را که در واقع شاهکار اوست و قهرمان آن همان خود نویسنده در دوران مبارزات انقلابی اوست به زبان آلمانی خواندهام. الحق که شاهکار است. چه خوب بود اگر متن فارسی آن را هم میدیدم. در ایران آن را سانسور نکردند؟ گفتم چرا. در جایی «شاه خاچ» را که به خیال خودشان توهین به شاه بود «آس خاچ» کرده و یکی دو جا هم جملههایی از کتاب را زدهاند. گفت: با این وصف خوشحال خواهم شد اگر نسخهای از آن را ببینم.
قول دادم به محض بازگشت به ایران نسخهای از آن را با پست سفارشی برای کاکه علی بفرستم تا او بیاورد و به ایشان تقدیم کند؛ و به وعده خود نیز وفا کردم. نیم ساعتی بحث ما درباره حال و روزگار نویسندگان و مترجمان و شاعران و هنرمندان مقیم ایران و وضع سانسور و آزاد نبودن بیان و قلم دور زد.