جوان آنلاین: ضربالمثل معروفی است که میگوید «چاه باید خودش آب داشته باشد»؛ این جمله دقیقاً مصداق کامل و تمامی از اصالت فرهنگ، هنر و تمدن ایران زمین از هزاران سال پیش تا به امروز است. در روزگار خمودگی و حتی رویکردهای عقبگرد گونه برخی سینماگران کشورمان و اصرار عجیب آنها برای تمرکز برای ساخت و تولید آثار سینمایی با محوریت بعضی نقاط سیاه و چرک، گییرمو پوئنته اوردوریکا سفیر مکزیک در ایران پیشنهاد ساخت چند فیلم سینمایی با محوریت شاهنامه فردوسی را مطرح میکند.
اوردوریکا که چند روزی است به دلیل برپایی نمایشگاه آثار ضد استکباری و ضد صهیونیستی کاریکاتور و کارتونیستهای امریکای لاتین در محل موزه هنرهای معاصر، حضور پررنگ تری در رسانهها پیدا کرده حرفی را میزند که باید از حنجره یک سینماگر ایرانی دلسوز و دغدغهمند فرهنگ و تمدن کشورمان بیرون بیاید. همین آقای سفیر که کشور خودش مکزیک یکی از ریشهدارترین تمدنهای بشری تحت عنوان «تمدن آند» را با قدمتی نزدیک به ۵ هزار سال (۳۲۰۰ سال پیش از میلاد مسیح) نمایندگی میکند، از فیلمسازان و مسئولان ایرانی میخواهد برای تبادل فرهنگی بین دو کشور و همچنین آشنایی مردم مکزیک و به تبع آن امریکای لاتین و دیگر کشورها زحمت ساخت فیلم یا فیلمهایی را با محوریت کتاب ماندگار شاهنامه فردوسی بر خود هموار کنند. آقای سفیر با توجه به هفته فیلم مکزیک که پیش از این چند دوره آن در کشورمان برگزار شده، میگوید: «روز ملی مکزیک [هرساله]در تاریخ ۱۵ سپتامبر برگزار میشود. به مناسبت این روز سفارت برنامه سینمایی کوچکی برگزار میکرد که آزمایشی بود. در این برنامه از اشخاصی برای تماشای فیلم دعوت میشد. در نتیجه سعی میکنیم تا هفته سینما را گسترش دهیم تا از این طریق این امکان ایجاد شود تا کارگردانهای ایرانی به مکزیک بروند و هفته سینما برگزار کنند، چون کارگردانهای زن و مرد ایرانی آثار خوبی تولید میکنند. به این وسیله کارگردانها با فرهنگ مکزیک آشنا میشوند و مکزیکیها هم با فرهنگ ایران آشنا میشوند. به دلیل مسئله زبان نمیتوانم زیاد فیلم تماشا کنم ولی در کل علاقه خاصی به سینما دارم، همچنین میدانم که سینمای ایرانی در جامعه بینالمللی زبانزد است.
وقتی بیگانه ما را یاد خود میاندازد
البته آقای سفیر نمیداند سینمای زبانزد ایران از تولید یک فیلم با موضوع فردوسی و شاهنامه ناتوان نشان میدهد یا دست کم خود را به ناتوانی میزند.
پوئنته اوردوریکا با نگاهی که توقع آن را از سوی مسئولان و سینماگران کشورمان داریم پیشنهاد ساخت یک فیلم را داده و میگوید: «اگر فیلم ایرانی درباره شاهنامه ساخته شود تا مخاطبان مکزیکی شاهنامه را بشناسند، برای مکزیکیها و مردم دیگر کشورها فیلم بسیار خوبی خواهد بود تا با یکی از آثار مهم ادبیات جهان آشنا شوند.»
در واقع سفیر مکزیک به عنوان نماینده کشوری که در کنار تمدن عظیم و ریشهدار ایران عزیز جزو چند تمدن انگشت شمار باستانی دنیا محسوب میشوند در لابهلای جملاتش ضمن تأکید بر توان بالای سینمای ایران و شهرتش در دنیای هنر، به درستی شاهنامه را یکی از آثار مهم ادبیات جهان میخواند. ابراز این نکته از سوی سفیر یک کشور امریکای لاتین برای ایرانیانی که نگاهشان به واقعیات و داشتههای تمدنی و فرهنگی کشورمان زیر بمباران رسانهای و جنگ عظیم فرهنگی و هیبریدی دچار استحاله و اعوجاج شده است، غیرقابل پذیرش است، اما در عین حال میتواند تامل برانگیز باشد. این عدم باورمندی به داشتههای تمدنی و فرهنگی و نه توهمی کشورمان در بین سینماگران عمدتاً به دو دلیل اصلی مرعوب بودن در مقابل آنچه عظمت چشمگیر تمدن غربی میخوانند یا تحقیر و کوچکپنداری داشتههای کشورمان رقم خورده است. البته یک شق سومی هم وجود دارد که معمولاً به دلیل از دست ندادن بهزعم آنها امتیازاتی مثل گرین کارت، اقامت یا ویزای کشورهای غربی وقت و فرصتی برای امور اصلی نمیماند.
شکر خدا چاه تمدنی ایران آنقدر پر آب است که گاهی به سرقت رفتن شخصیتهای برجسته ایران تمدنی از سوی کشورهای همسایه نیز برای طیفی از مسئولان کشورمان عادی انگاری شده و صرفاً با تمسخر اقدام آنها در سرقت شخصیتها مواجه میشویم که دردی جان فرسا و رنجی جانکاه است.
سینماگران، هنرمندان و پدیدآورندگان آثار فرهنگی و هنری کشورمان به سرچشمههای طلایی فرهنگی وتمدنی متصل هستند، اما سفیر یک کشور دیگر باید بیاید و به ما پیشنهاد بدهد که یادتان باشد یک فردوسی هم دارید! و هنوز فیلمش را نساخته اید.
دردی به نام نشناختن داشتههای خودی
پیشنهاد سفیر مکزیک به هنرمندان و سینماگران کشورمان در عین اینکه اشاره به دست پر ما دارد بسیار دردمندانه و رنجآور است. چه اینکه رخوت و گاهی نخوت سینماگران و هنرمندان ما باعث شده تا کسی دیگر از دورترین نقطه جغرافیایی جهان به کشورمان پیشنهاد ساخت اثری با محوریت شاهنامه فردوسی را بدهد؛ آن هم برای معرفی مفاخر و فرهنگ ایرانی به مردم کشورش.
باید خطاب به مسئولان فرهنگی و هنری کشورمان در بخشهای مختلف دولتی و حاکمیتی و همچنین فعالانی که در عرصههای صنفی بالاخص خانه سینما که به تازگی علی دهکردی را به عنوان مدیر عامل معرفی کرده گفت که به جای بیانیه دادن و ابراز نگرانی از اجرای قانون در مورد متخلفان یا حرفها و کارهایی که منشأ آنها در برخی سفارتخانههای غربی هست، این گوی و این هم میدان؛ پیشنهاد سفیر مکزیک را عملیاتی کنید و فیلمی در مورد شاهنامه و مرام و کردار قهرمانان آنکه دنیا امروز تشنه آنهاست، بسازید. اگرچه شخصیت پردازی فردوسی پاک روان در مورد کاراکترهای شاهنامه تا حدود زیادی سینمایی است ولی یقینا اگر فیلمنامه محکم و به اصطلاح چفت و بست داری از آن تهیه شود حتماً و باید دولت و حاکمیت برای ساخت آن وارد عمل شود، البته اگر دغدغه سینماگر و مسئول خدمت به فرهنگ و تمدن ایران باشد و نه مچگیری و نگرانی از باطل شدن ویزا و اقامت و جیفه دنیا. شاید بهتر باشد که بگوییم سینمای ایران به شاهنامه فردوسی و دیگر آثار ذی قیمت و عظیمی که میتوانند منشأ اقتباس و ساخت آثار هنری باشند، بدهکار است.