یکی از نشانههای جاهلیت اولی «تبرج زنان» است و امروز یکی از عمدهترین مظاهر تمدن غربی همین تبرج است. قرآن کریم در آیه ۳۳ سوره احزاب خطاب به همسران مکرم پیامبر میفرماید: «وَ قَرنَ فی بُیوتِکنَّ و لا تَبَرُجْنَ تَبَرُج الجاهِلِیة». بر مبنای این آیه «تبرج» همان جاهلیت است، منتها جاهلیتی که توانسته خود را با سلاح تبلیغات مدرن مجهز کند و حقایق را بپوشاند. در دوران انقلاب صنعتی، زن غربی وقتی به بهانه بهدست آوردن حق برابری با مردان و آزادی و به هدف جلوهگری، از محیط خانه به خیابانها کشیده شد، در حقیقت وسیلهای برای سودجویی طبقه ایلومیناتی قرار گرفت. آنها به جهت استفاده ابزاری از زن و به دست آوردن سود بیشتر، به بهرهبرداری از زن پرداختند؛ چنانکه در اروپایی که زن حتی حق مالکیت نداشت و مایملک مرد و شوهرش محسوب میشد و حتی بعد از شروع دموکراسی غربی، حق رأی نیز نداشت، با وقوع انقلاب صنعتی و افزایش کارخانجات به یکباره دارای حقوقی شد که در حقیقت زمینه بردگی او را فراهم کرد. سرمایهداران غربی بر اساس پیروی از سیاست مادی و اقتصادی خود، زن را به عنوان نیروی کار ارزان بهکار گرفتند تا در سایه بهرهکشی از او و به بهانه اهدای آزادی و برابری حقوق، چشم هرزهآلود مرد را بهرهمند کنند و زمینه را برای اطفای شهوت فراهم آورند. گناه بزرگی که تمدن غرب در مورد جنس زن مرتکب شده، این است که «جلوهگری» را بهعنوان یک «حق» و خصوصیت حتمی و لازم زن و آن را نقطه مقابل اسارت معرفی کردهاست.
«اگر بخواهیم نسبت به مسئله زن، نگاه سالم، منطقی و دقیقی ارائه کنیم، باید در درجه اول ذهن را از تفکرات غلط غربی از جمله عنوان برابری جنسی پاک کنیم، آنگاه با نگاه انسانی و با رعایت عدالت، انسانها را از لحاظ ساخت طبیعی، چه جسمی و چه عاطفی به دو نوع زن و مرد تقسیم و براساس منطق عقلایی، نقشها و وظایف هر یک را معین کنیم. نگاه اسلام نسبت به زن و مرد، نگاه انسان است در مسئله انسانیت، سیر مقامات معنوی، استعدادهای فراوان فکری و علمی هیچ تفاوتی نیست، اما قالبها دو قالب است.» (بیانات رهبر انقلاب، ۳۰فروردین۹۱).
جیمی کارتر یکی از رؤسای جمهور گذشته امریکا، در کتابی به نام «تقاضایی برای اقدام» به نقض حقوق بشر و تجاوزات وحشتناک علیه زنان میپردازد و میگوید: «هر ساله صدهزار دختر به عنوان برده در امریکا فروخته میشود، جایی که یک صاحب روسپیخانه میتواند دختری را که معمولاً اهل امریکای لاتین یا آفریقا است، با قیمتی برابر یک هزار دلار خریداری کند.» وی همچنین در مورد تجاوزات جنسی که در محوطههای کالجها رخ میدهد، اشاره میکند و میگوید: «از هر ۲۵ تجاوز، فقط یک مورد گزارششده و تنها یک درصد از متجاوزان جنسی در امریکا محاکمه میشوند.» امروز هم بسیاری از سلبریتیهای امریکایی از جمله بازیگران هالیوودی یا خوانندههایی که ظاهراً «جایزههای نوبل» و «زن برتر سال» را دریافت کردهاند، ضمن ابراز پشیمانی از راه رفته و بیان تجربیات تلخ خود در این زمینه، عمر خود را تباه شده مینامند. این همان «زوال تمدن تاریخی غرب» است که به تدریج اتفاق افتاده و امروز دنیای غرب را در سراشیبی افول و سقوط قرار دادهاست.
آنان که شعار «زن، زندگی، آزادی» را سر دادند، همان صاحبان زر و زور هستند که سالیان قبل با شعار «فمینیسم و حمایت از حقوق زنان» به میدان آمدند. با سیاست حذف خانواده و بیهویت کردن زن و با شعار تساوی جنسی زن و مرد، نقش مادری و همسری را محدود کننده زن معرفی کردند، تا با دورکردن زنها از کانون خانواده ضربه اساسی به بنیان آن وارد کنند. به قول ویل دورانت؛ «انقلاب صنعتی در اروپا باعث خارج شدن اجباری زنها از خانهها و گسست آنها از معنویت شد.»
تحریف شعار «زن، زندگی، آزادی»، زن را به سمت زندگی بدون قانون و آزادی بیحد و مرز میکشاند و با نگاه ابزاری به او، به دنبال آزاد کردن روابط جنسی در سایه تشکیل «جامعه جنسی»، با شعار حق تسلط کامل زن بر بدن خودش، حق سقط جنین را به عنوان حق طبیعی برای او برمیشمرد و کاهش زاد و ولد، ازدواج و افزایش طلاق از آثار قطعی آن خواهدبود. در گامی دیگر، با ترویج طرح شعار «زنان بدون مرد»، زنان وارد گردونه کسب قدرت سیاسی و اقتصادی و رقابت در همه زمینهها با مردها خواهند شد و به این ترتیب با فروپاشی هویت خانواده و تشکیل جامعه جنسی، هویت زن نیز تخریب و زمینه برای تسلط استکبار فراهم میشود. همانطور که امروز در دنیای غرب، زنان را در فروشگاههای خاصی به همین منظور به عنوان «برده جنسی» مانند یک کالا قیمتگذاری میکنند و به فروش میگذارند؛ در این شرایط دیگر چیزی از انسانیت، هویت و استقلال زنانه باقی نخواهد ماند.
این در حالی است که طبق آموزههای اسلام در جامعه الهی، زن و مرد دو مخلوق پروردگار هستند و «آزادی» به عنوان یک عطیه الهی، اما در چارچوب قانون حق طبیعی آنهاست. همچنین با توجه به مناسباتی که در خلقت هر یک از آنها قرار داده شده حقوق و تکالیفی نیز به عهده دارند و ازدواج و بهرهبردن از «لذت مادری» برای زن یک موهبت الهی به شمار میرود که در راستای تکامل خلقت او عطا شده، تا به وسیله آن به کمال دست یابد. در حقیقت، «معنویت» حلقه مفقوده شعار «زن، زندگی، آزادی» است که در آموزههای دینی به آن اهمیت داده شده و مایه رشد و سعادت زن و خانواده خواهدبود و در سایه همین آموزههاست که زن مسلمان طعم آزادی را خواهد چشید.
پژوهشگر حوزه زنان