مسیحیان صهیونیست که دستکمی از صهیونیستها در اسرائیل ندارند، در خوی نژادپرستانه و جنایت ضدبشری از همان روز ۱۵ مهرماه و شروع طوفانالاقصی بر اهداف دولت صهیونیستی نتانیاهو پافشاری کردند تا مقاومت و حماس در غزه نابود و اسرای نظامی صهیونیستها آزاد شوند. ۷۲ روز پس از رویکرد انتقامی و قتلعام مردم غزه و به موازات آن در کرانه باختری که چیزی کمتر از وحشیگری صهیونیستها در غزه نداشته، اسرائیل به جز سیاست زمین سوخته در غزه محاصره شده در ۱۸ سال گذشته در کارنامهاش ثبت نشده است. در غزه دو جنگ موازی در جریان است؛ جنگ اصلی با مردم غزه در نگاه صهیونیستهاست، ولی در ظاهر بر جنگ دوم که با مقاومت است، تأکید میشود. گناه مردم غزه، حق خواهی، سرزمینخواهی، ایستادگی و مقاومت است که با تمامی مظلومیت بیسابقه، معجزهای جهانی به راه انداخته و نه تنها مردم همه جهان را به اعتراض کشانده، بلکه دولتهای مدعی غربی را به چالش کشیده و صدای اعتراض آنها، بنبست کاخسفید در جنگافروزی و اصرار بر ادامه پلکانی جنگ در غزه را افزایش داده است. کاخسفید از هم اکنون خود را بازنده انتخابات سال آینده میداند و به اعتراف صریح در انزوای جهانی و مورد تنفر همگانی قرار گرفته است. با وجودی که اندیشه قتل گسترده در غزه و جهان، در سرلوحه تفکر حاکمان امریکایی است، ولی ویرانی و نابودی کامل غزه را فقط پایان ماجرا نمیدانند و آن را ورشکستگی گفتمان فریبکاری خود و غرب و آغاز خسارتهای راهبردی در غرب آسیا و بسیاری از حوزههای بینالملل میدانند، به همین دلیل جیک سالیوان به تلآویو رفت تا ضمن تأکید بر عطش جنگافروزی، به نتانیاهو گوشزد کند کارنامه جنگی رژیمصهیونیستی در مقابل مقاومت صفر است و کارکرد نسلکشی آنها در غزه برای امریکا گران تمام میشود، بنابراین نتانیاهو را بر سر دوراهی قرار داده است و باید افراطیهای کابینهاش را حذف کند. نتانیاهو که ادامه جنگ را برای بقای سیاسی و محدود خود ضروری میداند، با حذف افراطیهای کابینه، با سقوط ائتلاف حکومتی روبهرو میشود و از سوی دیگر اگر مطالبه امریکا برای شعار توخالی راهحل دودولتی را در فلسطین بپذیرد تا امریکا بتواند کشورهای عربی و بهویژه سعودی و بقیه جهان را بفریبد، به معنی پایان تمامی جریانهای راستگرا و افراطی در اسرائیل خواهد بود. پایه حکومتی نتانیاهو بر افراطیگری و مخالفت با هرگونه حکومت فلسطینی و اصرار بر نسلکشی کامل در غزه است که خواستههای سالیوان، آنها را با پارادوکس مواجه میکند.
هرچه زمان به جلو میرود، مرحله دوم جنگ جنایتکارانه در غزه نیز تلفات و خسارتهای راهبردی بیشتری از نیروهای کماندویی اسرائیلی، امریکایی، فرانسوی و آلمانی ثبت میشود و هنوز هیچ کارنامه نظامی از سوی صهیونیستها در اهداف اعلام شده، در دسترس آنها نیست، این در حالی است که خشم جهانی افکار عمومی و رسوایی صهیونیستها و غرب در مقابل جهان و مؤسسات و قوانین بینالمللی هر روز گستردهتر و غیرقابل تحملتر میشود. با اینکه اردوغان نقش لجستیک انرژی و غذایی صهیونیستها را بهعهده گرفته، ولی مسدودشدن دریای سرخ با اقدامات حکومت یمن و انصارالله، کورسوی امید به جنگ طولانی در کابینه جنگی نتانیاهو را هم با یأس روبهرو کرده است، بنابراین طی این روزها، چانهزنی برای یک توقف جدید جنگی از سوی غرب و رژیمصهیونیستی در جریان است تا تنفسی بگیرند و در برخی تلاشهای خود بازنگری کنند و همین توقف بر موج خشم جهانی اثر بگذارد و از آن بکاهد.
جنگ امریکایی با دستان رژیمصهیونیستی و تمامی برنامههای هدفگذاری در غزه و پس از جنگ با مقاومت در غزه و منطقه که در حال شدتگرفتن است، بر بنبست امریکایی و پارادوکسهای اسرائیلی خواهد افزود و خشکسری صهیونیستها و مسیحیان صهیونیست بر فرو رفتن در باتلاق خودساخته آنها خواهد افزود، چه پایان جنگ را بپذیرند و چه آن را چند هفتهای هم ادامه دهند.