انتشار تصاویری از برخوردها و حرکات زننده برخی بانوان حاضر در ورزشگاه آزادی و شهرآورد پایتخت باعث شده انتقادهای زیادی نسبت به این نوع رفتار بانوان صورت گیرد و خیلیها همین را مستمسک قرار دهند و کل ماجرای حضور بانوان در ورزشگاهها را دوباره زیر سؤال ببرند.
در تقبیح رفتار برخی هواداران فوتبال از مرد گرفته تا زن هیچ شکی نیست، اما لازم است دقت داشته باشیم که چگونه و از کجا چنین رفتارهایی شکل میگیرد. برای واکاوی این مسئله نیاز است به روزهای قبل از بازی دو تیم برگردیم. منظورمان همان روزهایی است که عدهای به اسم پیشکسوت دو تیم با استفاده از رسانهها از جمله رسانه ملی هرچه دلشان خواست، گفتند و هر توهینی که خواستند به تیم مقابل کردند. این عده که حتی کلمه قابل احترام پیشکسوت را هم زیر سؤال بردهاند بعد از بازی هم دست از این رفتار خود برنداشتند و با ادبیاتی بسیار سخیف به جان هم افتادند. بد نیست در این میان توجهی به معنای کلمه پیشکسوت داشته باشیم که معمولاً به افرادی گفته میشود که روزگاری در پیشرفت و توسعه یک باشگاه نقش داشتهاند. حالا بهتر است شما پاسخ دهید افرادی مانند محمد نوری، ضیا عربشاهی، سهراب انتظاری، فرزاد آشوبی و مهدی امیرآبادی کدام یک در این تعریف مختصر میگنجند و باز هم جای تأسف است که رسانهها و بهخصوص فضای مجازی در این میان آتشبیار معرکه میشوند و با دعوت از چنین افرادی به عنوان پیشکسوت فرصت تاخت و تاز را به آنها میدهند!
این از مثلاً پیشکسوتان فوتبال و این دو تیم که عملاً بیاخلاقی را رواج میدهند. بعد از این عده نوبت میرسد به نیمکت مربیان دو تیم که تنها میتوان با دیدن عکسالعملها و شنیدن حرفهایشان سری به نشانه تأسف تکان داد. اینکه کوچکترین نشانهای از اخلاق در رفتارها و کنشها و واکنشهای این جمع وجود ندارد و حتی خودشان هم نمیتوانند بیاخلاقیهای هم را تحمل کنند. نگاهی به چند بازی اخیر ثابت میکند نیمکت استقلال و پرسپولیس چگونه توسط عدهای تصرف شدهاند که سعی دارند با هوچیگری به همه چیز دست پیدا کنند.
طبیعی است که در چنین فضایی که توسط چنین افرادی مدیریت میشود، نمیتوان از تماشاگر بازی چه مرد و چه زن توقع ادب داشت. زندهیاد حمیدرضا صدر در فصلی از کتاب «پسری روی سکوها» به این موضوع اشاره دارد و به جریان دیداری اشاره کرده که طی آن فضای ورزشگاه به شدت علیه یک بازیکن متشنج میشود و فحاشی به قدری بالا میگیرد که خانمهای حاضر در ورزشگاه از خجالت سرشان را پایین میاندازند. نویسنده در پایان این بخش نتیجه میگیرد که شاید جای بانوان در ورزشگاهی که این حجم از فحاشی در آن رواج دارد، نباشد!
سالهاست که از رفتارهای زشت و زننده اهالی فوتبال و هوادارانی که بهخصوص در جریان بازیهای خاص به جان یکدیگر میافتند، گفته میشود و سالهاست که همه از فرهنگسازی حرف میزنند. فلسفه حضور دوباره بانوان در ورزشگاه این بود که شاید بتوان با حضور آنها کمکم فضای ورزشگاهها را به سمت سلامت پیش برد، اما جای تأسف است که عنوان کنیم در چنین فضایی و با توجه به رفتارهایی که از فوتبالیها دیده و شنیده میشود، برخی بانوان حتی گوی سبقت را از مردان هم ربودهاند.
تعجبی ندارد؛ به قول معروف «از کوزه همان برون تراود که در اوست»، وقتی فوتبال باشگاهی به سردمداری سرخ و آبی عاری از هرگونه اخلاق و ادب و نزاکت است، وقتی مربی و سرمربی تیمی نه یکبار که بارها رفتارهای زننده از خود نشان میدهند و وقتی نیمکت مقابل را به ادبیات خاص خودشان به مرز انفجار میرسانند، آیا میتوان از تماشاگر و هوادار توقع رعایت ادب داشت؟!
آنچه که امروز در رفتارهای برخی بانوان حاضر در ورزشگاه دیده میشود ثمره عدم برخورد با بیاخلاقیهایی است که سالهاست همه میبینند و دم برنمیآورند، اما حالا با دیدن چند تصویر فریاد وامصیبتا و وااسفا سر دادهاند و جالب اینکه باز هم کسی آن آدم مثلاً پیشکسوت و آن فوتبالیست و مربی بیاخلاق و خاطی را پای میز محاکمه نمیکشاند و همه شمشیر را برای همان چند زن در تصاویر از رو بستهاند.
حقیقت این است که فوتبال ایران برای هوادارانش چه مرد و چه زن جز حاشیه، بیادبی و فساد هیچ عایدی دیگری نداشته و ندارد، پس چگونه میتوان از تماشاگری که این همه معضل و ناهنجاری را از چند روز قبل از یک مسابقه و چند روز بعد از آن میبیند توقع داشت که در طول ۹۰ دقیقه مسابقه (البته اگر بتوان نامش را مسابقه گذاشت) ادب و اخلاق را رعایت کند. در یک کلمه خانه اخلاق فوتبال از پایبست ویران است.