جوان آنلاین: مجتبی همتیفر در کانال شخصی خود در پیامرسان بله نوشت: موقعیت اردوگاه دانشآموزی دارخوین واقعاً ویژه است. از یک طرف چند صدمتر بیشتر از جاده اهواز - آبادان فاصله ندارد و جان میدهد برای میزبانی از اردوهای راهیان نور. از طرفی چسبیده به کارون؛ طوری که یک پهلوی آن کامل و بدون واسط رود و آب است. سرسبز است و پردرخت، حال و هوایش در این فصل هم خیلی خوب و بهاری.
اردوگاه چهار، پنج هکتار است و نه چندان بزرگ، اما زیرساخت اولیه اندکی دارد که آن هم آماده استفاده نیست. غذاخوری تعطیل و خاک گرفته بود. به گفته مسئولش، خوابگاه را به کارگران یکی از شرکتهای آن دور و بر اجاره داده بودند برای کسب درآمدی و سرپا نگه داشتن همین فضای سبز.
اردوگاه محروم بود و فضای ویژهای نداشت، جز چند تاب و سرسره فلزی قدیمی. از آنهایی که ۳۰ سال پیش در پارکها رایج بود. سازه با تاب خوردن بچهها پا به پا میشد! آهن سرسره هم گویا سینهاش را چاک داده بود. با این حال ۷۰- ۸۰ دانشآموز ابتدایی که اردو آورده بودنشان آنجا، چنان ذوق و شوقی با همین وسایل داشتند که فقر زیرساختی منطقه را به چشم میآورد.
با کادر مدرسه خوش و بش کردیم و احوالشان را جویا شدم. بعضی بچهها آمدند جلو که شعر و قرآن بخوانند. یکی شعر زیبایی به عربی درباره مادر خواند. دیگری با لحن سورهای از قرآن تلاوت کرد. حالشان خوب بود و بااستعداد.
پانوشت- ۱: منطقهای ممکن است از لحاظ زیرساخت «فقیر» باشد، اما حتماً «استعداد»های ویژه هم دارد که با رسیدن به امکانات، رشد بهتر و سریعتری هم خواهند داشت. انشاءالله که برای آنها کاری بکنیم. تدبیری میخواهد و اهتمامی. قرار شد از مسئول مربوطه در وزارتخانه پیگیری کنیم تا انشاءالله اردوگاه احیا شود. پانوشت - ۲: دو جوان محلی را برای باز و بسته کردن در اردوگاه به کار گرفته بودند. آنها هم دو ماشین شارژی آورده بودند و پول میگرفتند و بچهها را سوار میآورند. یکی از بچهها که سوار میشد، چند نفر دیگر پشتسر ماشین باذوق حرکت میکردند. به مسئولی از آموزش و پرورش منطقه تذکر دادم که این رویه غلط است و ضدتربیت. نمیدانم توضیح را متوجه شد یا نه.