جوان آنلاین: دیگر نمیتوان گفت علم بهتر است یا ثروت، چراکه امروز ثروت لازمه علمآموزی است. هستند بسیاری از دانشآموزانی که میتوانند نخبههای علمی و بازوی محرک جامعه در آینده نهچندان دور باشند، اما جیب خالی خانواده، آنها را در این مسیر محدود میکند. قابلقیاس نیست، شرایطی که دانشآموزان در مدارس دولتی و غیردولتی دارند؛ فاصله از زمین تا آسمان است. بدون شک بسیاری از دانشآموختگان مدارس دولتی خواهان یادگیری بیشتر با سطح کیفی بهتری هستند، اما بضاعت مدارس دولتی، یک تخته، چند صندلی و معلمانی است که شاید حتی حوصله ارائه کارهای خلاقانه را نیز نداشتهباشند. بیراه نیست اگر پدران و مادران دانشآموزانی که در مدارس دولتی به تحصیل پرداختن را کارشناسانی بدانیم که با ریز و درشت مشکلات این مدارس آشنایی کامل دارند، اما مسئله اینجاست که آنها دستشان به جایی نمیرسد و بدتر اینکه آنها که دستشان به جایی میرسد در میان این افراد جایی ندارند، چراکه فرزندانشان به قول همین پدرها و مادرها در مدارس از ما بهتران تحصیل میکنند و همین دلیل کافی است که هیچگونه اطلاعات درست و جامعی از مشکلات این مدارس نداشتهباشند. حال چطور میتوان انتظار داشت افرادی که هیچگونه اشرافی به مشکلات ندارند، درصدد برطرف کردن آن باشند.
سال به سال گذشت و در حالی که قرار بود وضعیت تحصیل در مدارس دولتی بهتر و عدالت آموزشی برقرار شود، اما وضعیت به گونه دیگری رقم خورد، چراکه فعالیت مدارس غیردولتی و همچنین دولتی خاص عملاً مدارس دولتی عادی را به حاشیه راند. به جای اینکه نظام آموزش کشور از این فرصت استفاده کند و مدارس دولتی را ارتقا دهد، برعکس با عملکرد نامناسب، آنها را مهجورتر از قبل کرد. حالا دیگر همه به خوبی میدانند که دانشآموزی که پول بیشتری داشتهباشد میتواند آموزش باکیفیتتری را دریافت کند و دانشآموزی که پول ندارد فقط در صورتی که بخت با او یار باشد میتواند روی نیمکت مدارس دولتی با کیفیت آموزشی مطلوب بنشیند، در غیر این صورت باید به مدارسی برود که اقبال چندانی به آنها وجود ندارد.
طی سالیان متمادی، شکاف آموزشی بیش از پیش شد و بیعدالتی آموزشی به بالاترین میزان خود رسید. تا جایی که اگر امروز پای درددل دانشآموزان بنشینید یکی از اصلیترین دغدغهشان را نبود عدالت آموزشی میدانند؛ آنها با دیدن تبعیض آموزش میان خود و همسن و سالانشان این سؤال در ذهنشان تداعی میشود که چرا «آموزش» همانند یک کالاست که اگر کسی بابت آن پول بیشتری بدهد، خدمات بیشتری دریافت میکند. این دانشآموزان میخواهند بدانند که مسئولان آموزش و پرورش چه زمانی قرار است شرایط پیش آمده را بهبود بخشند.
مدارس رنجور دولتی
یک دانشآموز در بهترین مدرسه بالای شهر تهران بهترین آموزشها را در ازای پرداخت پول هنگفت دریافت میکند و دانشآموز دیگری در روستای کمبرخوردار از حداقلترین آموزشها هم بهرهمند نمیشود. چنین رویهای خلاف عدالت است و باید فکری برای آن شود.
محمود مهرمحمدی، رئیس اسبق دانشگاه فرهنگیان با اشاره به اینکه در حوزه عدالت آموزشی در برخی موارد نمره قبولی میگیریم و در بسیاری از موارد نمره مردودی گفت: «آمار بازماندگان از تحصیل در حال حاضر نگرانکننده است و حدود یک میلیون دانشآموز بازمانده از تحصیل داریم همچنین ریشهکنی بیسوادی از جمله اقداماتی بود که محقق نشد، هماکنون ۱۰ میلیون بیسواد مطلق در کشور داریم و نهضت سوادآموزی موفق به ریشهکنی بیسوادی نشدهاست، اما در برخی از موارد، چون فراهم کردن زمینه ادامه تحصیل دانشآموزان مناطق محروم و نرخ پوشش تحصیلی نمره قابلقبولی میگیریم.»
او ادامه داد: «بارزترین جلوه بیعدالتی وجود مدارس خصوصی در نظام آموزشی است، اگر برخورداری اقتصادی تعیینکننده برخورداری آموزشی باشد، فاجعه است و مدارس خصوصی چنین اتفاقی را رقم زدهاند. این در حالی است که تربیت نباید کالای خصوصی شود تا افراد به ازای پول از آن بهرهمند شوند. هماکنون آموزش و پرورش به شدت دچار فقر کیفیت است و پیکر مدارس دولتی بیمار است بنابراین فعلاً نمیتوانیم از داروی تلخ مدارس غیردولتی صرف نظر کنیم، اما باید به سمتی حرکت کنیم که با تحول در مدارس دولتی، اقبال به مدارس غیردولتی کمتر شود.»
مهرمحمدی با بیان اینکه یکی از چالشهای عدالت آموزشی مربوط به چگونگی تخصیص منابع دولتی است، اظهار داشت: «نیاز است در توزیع منابع آموزش و پرورش تغییراتی ایجاد شود و سیاست تقاضامحوری را جایگزین عرصه محوری کنیم و به مناطق محروم سهم بیشتری از بودجه دولت بدهیم و سرانه دانشآموزان مدارس خصوصی از بودجه دولت حذف شود.»
توصیه نه، اجبار لازم است
جای فرزندان مسئولان و مدیران دولتی در مدارس دولتی خالی است. عجیب است که عمده آنها از امکانات دولتی استفاده میکنند، اما وقتی پای ثبتنام فرزندشان که به میان میآید، مدرسه دولتی را انتخاب نمیکنند. شاید به همین دلیل است که مردادماه امسال، رضا مراد صحرایی، وزیر آموزش و پرورش در نشست کارگروههای تخصصی سی و هفتمین اجلاس سراسری مدیران و رؤسای وزارت آموزش و پرورش به مدیران مناطق پیشنهاد داد که فرزندان خود را برای تحصیل، در مدارس دولتی ثبتنام کنند، چراکه با این اتفاق بر توجه آنها نسبت به مدارس دولتی افزوده میشود، اما سؤالی که مطرح میشود این است که چند نفر از افراد حاضر در این نشست به پیشنهاد آقای وزیر عمل کردهاند؟ سؤالی که پاسخ آن مشخص نیست و باید توسط مسئولان آموزش و پرورش مورد ارزیابی و محک قرار بگیرد.
هنوز از یادها نرفتهاست که اردیبهشت ماه امسال، علی عبدالعالی مدیر شبکه آموزش درباره لزوم درس خواندن فرزندان مقامات و مسئولان در مدارس دولتی صحبت کرد. او در برنامه گفتوگوی ویژه خبری شرکت کرد و درباره راهکارهای افزایش کیفیت مدارس دولتی گفت: «رئیسجمهور، وزیر و نمایندهای که فرزندش به مدرسه دولتی نرود، نمیفهمد در این مدارس چه خبر است، بنابراین باید مسئولان رده بالا موظف باشند فرزندان خود را به مدارس دولتی بفرستند.» البته این موضوع از سال گذشته نیز در رسانه ملی مطرح شدهبود؛ خردادماه ۱۴۰۱ کارشناس برنامه «ثریا» به وزیر آموزش و پرورش سابق پیشنهاد داد که از شروع سال تحصیلی آینده، خود، معاونان و مدیران کل این وزارتخانه، فرزندانشان را در مدارس دولتی ثبتنام کنند، چراکه ۹۰ درصد مدارس کشور دولتی هستند و برای وجهه آموزش و پرورش خوب نیست که مدیران ارشدش، فرزندان خود را به مدارس غیردولتی بفرستند. همچنین این کارشناس تأکید کرد که اگر مسئولان وزارت آموزش و پرورش فرزندان خود را در مدارس دولتی ثبتنام کنند، وزیر آموزش و پرورش میتواند با جرئت از مدیران ارشد سایر دستگاههای اجرایی نیز بخواهد که فرزندان خود را به مدارس دولتی بفرستند؛ آن وقت است که توجه مسئولان به لزوم ارتقای کیفیت ارائه خدمات آموزشی و پرورشی در مدارس دولتی جلب خواهد شد. پس از آن محمدرضا احمدی، دبیر کمیسیون آموزش مجلس در این رابطه گفت: «پیشنهاد کارشناس برنامه ثریا مبنی بر لزوم ثبتنام فرزندان مسئولان دستگاه اجرایی در مدارس دولتی، کاملاً مناسب است، زیرا وقتی مسئولان به خصوص مدیران آموزش و پرورش، فرزندان خود را در مدارس دولتی ثبتنام کنند، کمبودهای مدارس دولتی را بهتر خواهند شناخت و میتوانند کمک کنند که کیفیت آموزشی و تجهیزات این مدارس بهتر شود.»
اقداماتی برای ایجاد عدالت آموزشی
شکاف آموزشی طی سالیان متمادی عمیق شدهاست و ترمیم آن نیاز به برنامههای جامع و عزم جدی دارد. در این رابطه وزارت آموزش و پرورش اقداماتی را برای برقراری عدالت آموزشی در دستور کار خود قرار دادهاست، مسئولان این وزارتخانه معتقدند که با پیشرفت این اقدامات میتوانند عدالت آموزشی را برقرار کنند. صادق ستاریفر، معاون تربیت بدنی و سلامت وزارت آموزش و پرورش به «جوان» میگوید: «یکی از مهمترین برنامههای تحول، برقراری عدالت تربیتی و نصیب آموزشی برابر بوده که برای رسیدن به این هدف مهم و راهبردی، بیش از ۲۰ برنامه در وزارتخانه در حال اجرا است.»
ستاریفر که تصویب و اجرای ضریب تأثیر قطعی امتحانات پایانی دوره متوسطه دوم نظری در پذیرش دانشگاهها را یکی از این برنامهها میداند، اظهار میدارد: «موضوع ساماندهی کنکور سراسری و کاهش اثرات منفی آن بر نظام آموزش عمومی کشور، از اوایل دهه ۹۰، چندینبار مطرح بوده و حتی دوبار در مجلس شورای اسلامی نیز به تصویب رسید، اما اجرا نشد. در دولت سیزدهم، اما موضوع اعتلای نظام تعلیم و تربیت عمومی و کاهش آثار زیانبار کنکور و مؤسسههای کنکوری به طور جدی در دستور کار قرار گرفت و برای نخستینبار در تاریخ کشور، ۴۰درصد تأثیر قطعی یا نتایج امتحانات نهایی پایه دوازدهم سال ۱۴۰۲ در نظر گرفته شد. نخستین و مهمترین تأثیر این مصوبه احیای مدرسه و اجرای برنامه درس ملی به معنای واقعی آن بود. تأثیر دوم و بسیار مهم اجرای این مصوبه، گسترش عدالت آموزشی و توزیع عادلانه فرصتهای راهیابی به دانشگاههای معتبر کشور در کل جامعه دانشآموزی همه مناطق کشور است. خوشبختانه اجرای این مصوبه، باعث افزایش سهم ۷۰ درصد دانشآموزان استانهای محروم از صندلیهای دانشگاههای برتر کشور شد.»
او ادامه میدهد: «از سوی دیگر تصویب معافیت دانشآموزان ممتاز دهکهای ۱ تا ۴ از پرداخت شهریه ورود به مدارس تیزهوشان در دستور کار قرار گرفت و به این ترتیب سهم این دانشآموزان از مدارس سمپاد تا ۴۵ درصد افزایش یافت.»
این مقام مسئول به اقدامات دیگری که در وزارتخانه در حال اجراست نیز اشاره میکند و میگوید: «طی دو سال اخیر، حدود ۶ هزار مدرسه با ظرفیت بیش از ۲۳ هزار کلاس درس تکمیل و ساختهشده که همه اینها دولتی هستند، این یعنی به طور متوسط هر روز کاری بهطور متوسط هشت مدرسه در کشور ساخته شده که بسیار حائز اهمیت است. در کنار آن شناسایی دانشآموزان بازمانده از تحصیل سراسر کشور و جذب بیش از ۶۰ هزار نفر از آنها به برقراری عدالت آموزشی کمک کردهاست.»
به گفته ستاریفر ارتقای کیفیت و تقویت مدارس دولتی نیز مدنظر قرار گرفته است. او در این رابطه میگوید: «همانطور که میدانید مهمترین عنصر کیفیت در نظام آموزشی کشور، معلم و مدیریت مدرسه است. در این راستا، بیش از ۱۵ فعالیت تحولآفرین شروعشده که مهمترین آنها عبارتند از؛ اصلاح فرایند شناسایی، جذب و پذیرش معلمان جدید، تقویت دانشگاه فرهنگیان و افزایش ۲۵ درصدی ظرفیت پذیرش این دانشگاه، تصویب آزمون اختصاصی تربیت معلم در کنکور سراسری و اجرای آن از سال ۱۴۰۳ و دیگر اقداماتی که همه و همه در راستای برقراری عدالت آموزشی انجام شده است.»
او در پایان تأکید میکند: «احیای سهمیه تربیت معلم ویژه مناطق عشایری و پیشبینی سهمیه ۲ هزار نفر دانشجو معلم دانشگاه فرهنگیان در سال تحصیلی جاری و هزار نفر سهمیه استخدامی از طریق ماده ۲۸ برای مدارس عشایری و مرزی در آزمون اخیر استخدامی نیز از دیگر اقدامات وزارت آموزش و پرورش در حوزه عدالت آموزشی و تربیتی است.»
آنطور که گفته میشود اقداماتی در جهت برقرار عدالت آموزشی در حال انجام است، اما نتیجه آن برای دانشآموزان و خانوادههایشان محسوس نبوده و نیست. امید است با تداوم برنامهریزیهای مؤثر و اقدامات ویژه در جهت برقراری عدالت آموزش، روز به روز شکاف عمیق آموزشی که میان قشر ضعیف و غنی جامعه شکل گرفته است، کمتر و کمتر شود تا همه محصلان بتوانند از یک آموزش دقیق، کافی و باکیفیت بهرهمند شوند. از طرفی باید مسئولان کشور مجاب شوند که فرزندان و نوههایشان را در مدارس دولتی ثبتنام کنند، در این صورت بهبود وضعیت آموزش در این مدارس عادی با سرعت بیشتری انجام خواهد شد و و آن وقت امیدی به حل مشکلات در این زمینه وجود دارد، حتی اگر این امید اندک باشد.