کد خبر: 465765
تاریخ انتشار: ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۱ - ۰۸:۰۰
لزوم تغييرمديريت مجلس نهم و نگاه ويژه خانه ملت به حوزه اقتصاد درگفت‌وگوي «جوان» با دكتر الياس نادران
در يادداشتي كه يك هفته پس از دور اول انتخابات نهم مجلس از وي در رسانه‌ها منتشرشد، عنوان مي‌كند: آسيب ديگر سردرگمي مردم پاي صندوق رأي و نهايتاً تشتت آراست که منجر به راهيابي تنها ۵ نفر در دور اول به مجلس و رقابت ۵۰ كانديداي ديگر در دور دوم انتخابات در استان تهران شد. انتخاباتي که مي‌توانست با رأي قاطع و پرصلابت مردم به اصولگرايان، تبديل به نمايش اقتدار و وحدت شود، با آراي پراکنده و متشتت موجب تضعيف آرا و رقابت ميان اصولگرايان و اصلاح طلبان در دور دوم شد. رئيس كميسيون سياست‌هاي اصل۴۴قانون اساسي در مجلس هفتم معتقداست: احتمالاً در مجلس نهم شاهد تركيبي از چند اقليت باشيم. يعني يك اكثريت قاطع مقتدري كه بدون همكاري بقيه بتواند مجلس را اداره كند و به پيش ببرد به وجود نمي‌آيد. اين اقليت‌هاي مختلف بر اساس تفاهماتي كه بينشان انجام مي‌گيرد و پايبندي‌هايي كه احياناً به تعهدات خودشان پيدا مي‌كنند بتوانند كاري را پيش ببرند. البته ممكن است ما در ظاهر يك فراكسيون اصولگرايان را داشته باشيم ولي عملاً كارآمدي آن حتي نسبت به مجلس هشتم هم كمتر خواهد بود.

با توجه به نامگذاري سال‌هاي اخير مي‌توان گفت دغدغه اصلي مقام معظم رهبري در طول اين چند سال، موضوعات اقتصادي است؛ به عقيده شما مجلس چطور مي‌‌تواند خواسته‌هاي رهبري را در اين باره محقق كند؟
يك چالش اساسي ما در حوزه ساختارهاي اقتصادي ايران است كه اقتصاد ايران به طور عمومي يك اقتصاد است كه بخش اعظم آن دولتي است يا در اختيار نهادهايي است كه به نوعي مرتبط با حاكميت هستند؛ يعني مردم تلقي نمي‌شوند به مفهوم غيرحكومتي‌شان. مشكل اساسي ما كه مرتبط با سال‌هاي اخير است بحث تحريم و مشكلاتي است كه نظام سلطه براي ما ايجاد كرده است آن هم به دليل مسائل مختلفي كه پيش آمده است.
بخشي از مشكلات ما به دليل ركود جهاني و نوع ارتباطي است كه ما با اقتصاد بين‌الملل داريم، از مسير صادرات نفت و صادرات غير نفتي. بخش ديگري از مشكلات هم ناشي از سياستگذاري‌ها و نوع تصميماتي است كه گرفته مي‌شود. مجلس هم در حوزه قانونگذاري هم در بعد نظارتي جلسات مشترك كارشناسي و هم انديشي با دولت و با هدف كمك به دولت انجام داده است تا بتوانيم از اين مسير سخت عبور كنيم و به يك مسير هموار برسيم. حتماً هم مي‌شود در اين راه كمك‌هاي مناسبي را هم انجام داد. 

عملكرد مجلس هشتم در حوزه اقتصاد را با توجه به مطالبات رهبري در اين بخش چطور ارزيابي مي‌كنيد؟
مجلس هشتم در حوزه تقنين گام‌هاي خوبي برداشت مثل قانون برنامه پنجم توسعه، قانون تسهيل محيط كسب و كار و روان‌سازي و شفا‌ف‌سازي محيط كسب و كار يا بعضي از قوانيني كه در حوزه كشاورزي و بخش‌هاي توليدي كشور انجام داد قابل قبول بود. البته در حوزه نظارتي هم نسبتاً خوب عمل كرد؛ چه كميسيون اصل ۴۴، چه كميسيون ويژه هدفمند‌سازي يارانه‌ها، چه كميسيون جهاد اقتصادي و چه ديگر كميسيون‌ها تحركات خوبي داشتند حتي كميسيون اصل ۹۰ در بحث نظارت خوب عمل كرد. 
مثلاً در بحث فساد ۳ هزار ميلياردي مجلس هم سرعت خوبي داشت هم واكنش خوبي نشان داد و هم دغدغه‌هاي مردم را به خوبي توانست منعكس كند هر چند كه استيضاح وزير اقتصاد رأي نياورد. آسيب‌شناسي اين موضوع، ‌نوع برخورد و حل مسئله در داخل نظام پولي كشور يا نظام‌هاي تصميم‌گيري و اجرايي از بركات كارهاي نظارتي خوبي است كه انجام گرفته است.
مجلس هشت چرا لايحه تجارت راكه بسياري از معضلات اقتصادي را بوجود مي‌آورد بسيار دير در دستور كار قرارداد و آن را به تبديل به قانون كرد؟
مشكل لايحه تجارت آن بود كه بيش از ۱۰۰۰ ماده داشت و به لحاظ ابعاد اقتصادي و قضائي و حقوقي بايد حداقل كميسيون مشتركي از نمايندگان دو كميسيون اقتصادي و قضائي كشور تشكيل مي‌شد. معمولاً كميسيون‌هاي اين دست كميسيون‌هاي درجه دوم محسوب مي‌شدند. خب مدت‌ها طول كشيد تا هيئت رئيسه مجلس به اين نتيجه رسيد كه اين كار را درست در اختيار كميسيون قضائي قرار بدهد و كميسيون‌هاي ديگر نقش فرعي را داشته باشند. بعد از اين تغيير رويه به نظر من سرعت كميسيون قضائي براي رسيدگي به لايحه شدت يافت. نمي‌‌گويم يك كار جامع و بي‌نقص شكل گرفت ولي حتماً نسبت به قانون موجود تجارت قابل قبول است.
ضعف عمده گروه‌هاي درگير در انتخابات اين است كه فاقد برنامه‌اي مدون و جامع براي ۴ سال مجلس نهم خصوصاً در مباحث اقتصادي بوده و هستند و اين فقدان برنامه چطور قابل جبران بوده و چرا هيچ كدام از گروه‌ها دغدغه در اين راستا ندارند؟
خود مسئله در نظام سياسي كشور ضعف به حساب مي‌آيد ولي به دليل اينكه اقداماتي كه انجام مي‌گيرد در قالب حركت‌هاي جبهه‌اي است و جبهه متشكل از گروه‌هايي است كه بر سر بعضي از اصول با هم تفاهم مي‌كنند و با تنزل نسبت به بعضي از نقطه نظرات خودشان در آن جمع فرصت پيدا مي‌كنند كه با هم يك كار را پيش ببرند. بنابراين هر چه جبهه وسيع‌تر بشود مشتركات هم كم مي‌شود و به همين دليل امكان تدوين برنامه‌اي كه از يك حزب انتظار هست از يك مجموعه جبهه‌اي انتظار نيست.
اين پاك كردن صورت مسئله به حساب نمي‌آيد با توجه به اينكه ما چند چهره اقتصادي خوب در جبهه متحد مي‌بينيم اما برنامه‌اي براي مجلس و آينده ارائه نداده‌اند؟
در كارهاي جبهه‌اي سخت است كه انتظار داشته باشيم افراد چنين كاري را انجام بدهند. ولي بعد از رأي دادن و مشخص شدن تركيب كار راحت‌تر مي‌شود. اين كار را ما در دور اول انتخابات انجام داديم و يك برنامه مدون ارائه داديم در جبهه متحد، يعني يك مجموعه از راهكارهايي كه به ذهنمان رسيده بود در حوزه‌هاي اقتصادي اجتماعي و سياسي مشخص كرديم به عنوان سرفصل‌هاي مهم كاري مجلس نهم.
در دور اول شاهد بوديم كه استقبال مردم بيشتر به جوان‌ترهاي انقلابي بود تا باسابقه‌هاي محافظه‌كار؛ دليل اين تغيير نگرش را در سطح جامعه چه مي‌دانيد؟
من اين را قبول دارم و اين گرايش را مي‌پذيرم اما بايد عرض كنم جوانگرايي نبايد تجربه و تخصص مفيد افرادي را كه وجودشان در مجلس به دليل سابقه فعاليت‌هاي تقنيني آنها حايز اهميت است مورد غفلت قرار بدهد. در مورد انتخابات تهران نبايد از يك نكته غافل شويم و آن اين است كه معمولاً‌ آرايش سياسي مجلس به خصوص شهرستاني‌ها، متأثر از تركيب رأي تهران است. نمايندگان تهران به دليل نگاه ملي و نگاه كلان كه به نظام و كشور دارند در مجلس و مناسبات آن تأثيرگذارتر هستند، آن هم براي مديريت مجلس، آرايش سياسي مجلس و مجموع تصميمات كلاني كه بايد در آن گرفته شود. به همين دليل اگر ما اين قاعده را حتي در مورد مجلس هم قابل تعميم بدانيم، بايد بگويم اگر غالب منتخبين مردم را افراد بي‌تجربه تشكيل دهند (به خصوص از تهران) آسيب جدي را به مجلس، اهداف و مصالح نظام مي‌زند و انتظار مي‌رود كه تهران بتواند اين نقش را ايفا كند.
نماينده با روحيه انقلابي مي‌تواند در مجلس نهم كارايي داشته باشد يا نماينده با روحيه محافظه‌كاري؟ اساساً در مجلس نهم نماينده بايد داراي چه ويژگي‌هايي باشد؟
همه كشور نيازمند نمايندگاني است كه داراي فهمي عميق از موضوعات داشته باشند، آزادگي و حريت داشته باشند در تصميماتي كه مي‌گيرند، مسائل ملي را بتوانند به درستي تشخيص دهند، حوزه تخصصي خودشان نسبت به افرادي كه در آن حوزه انتخابي هستند بيشتر باشد. به همين دليل تهران نسبت به تناسب وضعيتي كه دارد سرآمد مجموعه‌اي افراد باشد كه در آن حوزه عرضه شده‌اند، نبايد صرفاً اكتفا كرد به اينكه اين فرد انقلابي هست يا نه. حاكم كردن گفتمان انقلاب اسلامي توسط يك نماينده جزء لوازم ضروري نمايندگي است و اين مفهوم به عقيده بنده معناي حقيقي انقلابي بودن است و اختصاص به يك فرد خاص هم ندارد. بنده مي‌پذيرم برخي از افرادي كه سن‌هاي خيلي زياد دارند، خيلي كارايي و تحرك ندارند و اين افراد در مجالس گذشته هم خيلي مفيد به فايده نبوده‌اند. در قانونگذاري‌ها، در نظارت‌ها و به صورت كلي در موضوعات اصلي مجلس، مردم بايد به كاركردهاي افراد نگاه كنند. غير از شاخص‌ها و صلاحيت‌هاي كلي از قبيل ولايتمداري، پاكدستي، ساده زيستي، مردمداري بايد از ظرفيت‌هاي كارشناسي مفيد هم برخوردار باشند.
در اين دوره از انتخابات تهران چند اتفاق افتاده است. بايد عوامل كوتاه مدت را از بلند مدت جداكرد. بعضي افراد زمينه تخريب زيادي داشتند. البته عملكرد خود آنها و اشتباهات استراتژيكشان در جاافتادن اين تخريب‌ها بي‌تأثير نبود. تكثر ليست‌هاي اصولگرايان و سردرگمي رأي دهندگان هم در اين مورد دخيل بود. بي‌تحركي بعضي افراد و فقدان پيام جديد داشتن به خصوص براي نسل جوان و دائماً در قدرت بودن و تجربه مفيد كارآمدي نداشتن در آرايش آراي تهران مؤثر است. امروز مشكلات اسامي مردم گراني‌ها، بيكاري به خصوص در تحصيلكرده‌ها و جوانان، مبارزه با فساد به خصوص در بين دانه درشت‌ها و عوارض فرهنگي و اجتماعي آنهاست. اساساً احزاب در درك جامع مشكلات مردم و ارائه راهبردها و خط مشي‌هاي اساسي عاجزند و متأسفانه در كادر سازي، تربيت نيروهاي جوان و توانمند و ارائه ساز و كارهاي عملي در حد مشكلات جاري كشور دچار كاستي‌هاي زيادي هستند. علاوه بر آن اقبال مردم ناظر بر كاركردهاي گذشته افراد است كه مقبوليت آنها را نشان مي‌دهد.
پس شما پوست‌اندازي جريان اصولگرايي را صحه مي‌گذاريد به اين معنا كه راست سنتي و محافظه‌كاران به حاشيه رانده مي‌شوند و جوان‌ترهاي انقلابي در صحنه قرار مي‌گيرند؟
بله، اين اتفاق به وضوح در حال پديدار شدن است. يك موقع اصرار بر اين بود كه يك تلقي چندوجهي ايجاد شود، يك وجه آن از طرف نيروهاي اصلاح‌طلب بود، يك وجه آن از طرف برخي از طيف‌هاي اصولگرا انجام مي‌شد. آنها مي‌خواستند اين را القا بكنند كه اصولگرايي مساوي است با راست سنتي. معمولاً اينطور تعبير مي‌كردند كه نيروهاي راست همان اصولگرايان هستند. در صورتي كه ما در طول اين دوران سي و چند ساله انقلاب بارها و بارها ديده‌ايم كه مرزبندي‌هاي سياسي در آرايش سياسي كشور جابه‌جا شده است. يعني يك زماني طيف‌هاي راست و چپ وجود داشت، زماني طيف‌هاي محافظه‌كار و راديكال، يك زماني طيف اصولگرا و اصلاح‌طلب وجود داشت. در داخل طيف اصولگرايي نيز گرايش‌هاي مختلف به وجود آمدند حتي در يك مقطعي كوتاه بحث راست سنتي و راست مدرن، چپ سنتي و چپ مدرن به وجود آمد. اينكه ما اصولگرايي را معادل راست سنتي بدانيم جفا در حق مفهوم اصولگرايي است براي اينكه آن زمان كه اين مجموعه شكل گرفت با وجود آنكه همه نيروهاي متدين و معتقد به انقلاب با آن چهار اصلي كه مقام معظم رهبري فرموده بودند، جزو نيروهاي خودي به حساب مي‌آيند و با اين اعتقاد مجموعه‌ها كنار هم جمع شدند و سعي كردند منشوري را تدوين كنند و بعد هم كار را تعقيب كنند. در آن منشور ظرافت‌هايي در نظر گرفته شده كه مرزبندي‌ها را كاملاً مشخص مي‌كند.
شما لزوم تحول در سطح رياست و هيئت رئيسه مجلس هشتم را لازم و ضروري مي‌بينيد؟
بله، حتماً همين‌طور اتفاقي بايد بيفتد. من فكر مي‌كنم نمايندگان بايد شجاعت و شهامت داشته باشند كه در مسائل اساسي نظام دائم دچار مصلحت‌انديشي و محافظه‌كاري در مواجهه با پديده‌هاي مختلف اجتماعي، اقتصادي و سياسي نباشند. حرف‌هاي گردزدن و اعلام موضع صريح نكردن نسبت به اتفاقاتي كه مي‌افتد و هميشه از موضع پدربزرگ‌ها حرف زدن با شأن يك نماينده كه مي‌خواهد ملت را نمايندگي كند در دفاع از حقوق مردم چه در مواجهه با قوه مجريه و چه در مواجهه با نظام بين‌الملل و خارجي‌ها. حتماً بايد از حقوق مردم بتواند شجاعانه و با صراحت لهجه دفاع كند. فعال باشد، يعني ظرفيت خودش را به درستي به كار بگيرد و اعلام موضع كند چه در مواقع قانونگذاري چه در مواضع نظارتي حساسيت و عملكرد جدي داشته باشد.
شما به عملكرد لاريجاني و دوستان سياسي‌شان چه در سطح مديريت مجلس و چه در سطح نمايندگان اين طيف اعتراضاتي هم داشتيد؟
بله، مشخصاً براي اتفاقي كه براي رياست مجلس و هيئت رئيسه مجلس اتفاق افتاد. اين انتخاب محصول يك توافقات پنهاني بين دوستان لاريجاني و نمايندگان رايحه خوش خدمت بود كه بعد به عنوان فراكسيون انقلاب اسلامي معرفي شدند و امروز هم به عنوان بخش قابل توجهي از جبهه پايداري فعاليت مي‌كند. اين توافق خلاف توافق عمومي‌اي بود كه افراد تعهد كرده بودند در آن مسير حركت كنند. مسير را اين افراد منحرف كردند به دليل آنكه احساس كردند در موضع قدرتي هستند كه با توافق با مجموعه‌اي خاص مي‌توانند بقيه اصولگرايان را كه در مجلس هستند دور بزنند و در اين مسير كوتاهي نكردند.
البته اعضاي فراكسيون انقلاب اسلامي بيشترين و شديدترين انتقادات را به رياست مجلس هشتم داشتند، چرا؟
مجموعه افرادي كه متمايل به دولت بودند براساس اتفاقاتي كه در مجلس هفتم افتاده بود به جاي اينكه مسائل را واقع‌بينانه ببينند به خطا فكر مي‌كردند اختلافات بين مجلس و دولت ناشي از نوع رياست آقاي حداد عادل است. در صورتي كه واقع مسئله اصرار بيش از حد آقاي احمدي‌نژاد به بعضي از مواضع و اجرا نكردن قانون و اصرار بر رأي خودش حتي پس از تصويب قانون بود. اين رفتار چالش ايجاد مي‌كرد. اين افراد با تحليل نادرست گمان مي‌كردند كه تغيير رياست مجلس برخي از مشكلات را حل مي‌كند منتها اين تصور را نداشتند كه آقاي حداد فردي است كه از سياست‌زدگي و سياسي‌كاري‌هاي اينچنيني به دور مي‌باشد. البته بي‌تجربگي آقاي لاريجاني در عرصه مديريت مجلس هم به نوعي به اختلافات و تنش‌ها كمك مي‌كرد. بايد بگويم دو دستگي فراكسيون اصولگرايان مجلس و فراكسيون انقلاب اسلامي را هم بايد در نوع رفتار آقاي لاريجاني نبينيم. آقاي لاريجاني چون از قوه مجريه آمده بود روحيه يك مدير اجرايي را داشت، مديريت در مجلس، مديريت به نمايندگي از همه نمايندگان است يعني رئيس مجلس نبايد به چشم پرسنل اجرايي به نمايندگان نگاه كند يا اينكه آنها تحت امرش باشند. نوع رابطه در مجلس و دولت كاملاً متفاوت است. هر چه به جلو مي‌رفتيم شكاف آقاي لاريجاني و دوستانشان با حاميان دولت يا فراكسيون انقلاب بيشتر شد.
پس با توجه به نقطه نظرات شما بايد شاهد تغيير رياست مجلس در آينده و هيئت رئيسه باشيم؟
البته بسياري از اعضاي هيئت رئيسه رأي نياوردند. در مورد رياست مجلس هم بايد عرض كنم مي‌شود مجلس را كم تنش‌تر و مطلوب‌تر اداره كرد. اينكه چه كسي مي‌تواند اين كارآمدي را تأمين كند بايد صبر كنيم تا نمايندگان به صورت كامل انتخاب بشوند چون هنوز ۶۵ نفر تكليفشان مشخص نيست البته بايد ببينيم دوستاني كه از جبهه پايداري وارد مجلس مي‌شوند دچار همان مسير سابقشان مي‌شوند يا خير.
گزينه شما براي رياست مجلس نهم چه كسي است؟
اجازه بدهيد ما اول رأي اعتماد را از مردم بگيريم. نظر ما موكول به اين مي‌شود كه اول از مردم براي رأي اعتماد بگيريم.
با توجه به آرايش سياسي كشور در طول چند ماه اخير احساس مي‌شود شاهد مجلس با تكثر گروه‌ها و حتي فراكسيون‌ها باشيم. نظر شما در اين باره چيست؟
احتمالاً در مجلس نهم شاهد تركيبي از چند اقليت باشيم. يعني يك اكثريت قاطع مقتدري كه بدون همكاري بقيه بتواند مجلس را اداره كند و به پيش ببرد به وجود نمي‌آيد. اين اقليت‌هاي مختلف براساس تفاهماتي كه بين‌شان انجام مي‌گيرد و پايبندي‌هايي كه احياناً به تعهدات خودشان پيدا مي‌كنند بتوانند كاري را پيش ببرند. البته ممكن است ما در ظاهر يك فراكسيون اصولگرايان را داشته باشيم ولي عملاً كارآمدي آن حتي نسبت به مجلس هشتم هم كمتر خواهد بود.
بايد عرض كنم كه ضعيف‌ترين فراكسيون چند دوره گذشته، فراكسيون اصولگرايان مجلس هشتم بود.
دلايل عمده ضعيف بودن فراكسيون اصولگرايان مجلس هشتم را چه مي‌دانيد؟
رياست مجلس و رياست فراكسيون يك نفر بود. تفكيك نقش ايشان بسيار مشكل بود. بعد اينكه رياست فراكسيون به سمت منطقه‌گرايي رفت و نمايندگان نه براساس ظرفيت و توانمندي‌هايشان كه براساس منطقه و شهرشان مهم بودند و اين مسئله گرايشات قبيله‌اي و گروهي را و برخي از مسائل اين شكلي را تشديد كرد. در واقع كارآمدي فراكسيون در مواجهه با مسائل اساسي مثل استيضاح‌ها، سؤال از رئيس‌جمهور، ‌انتخاب كابينه يا مسائل اساسي ديگري كه معمولاً فراكسيون اعلام موضع مي‌گيرد، كند شد.
عملكرد هيئت رئيسه و رئيس مجلس را در موضوعاتي مانند طرح وقف دانشگاه آزاد و حقوق مادام العمر چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟
در بحث وقف دانشگاه آزاد خلاف عمل كردند و خود ما هم در صحن به آنها تذكر داديم، دوستان ما هم اعتراض كردند چون آئين‌نامه اجازه كاري كه انجام شد را نمي‌داد. ما بعد از آن به كميسيون اصل شكايت كرديم و اعتراضمان را كميسيون وارد دانست و هيئت رئيسه اين را بحث گذاشتند و تعهد دادند كه ديگر اين دست خطا را انجام ندهند.
هيئت رئيسه و رياست آن در اين موضوع خيلي بد عمل كرد و به هيچ وجه قابل دفاع نيست يك شنبه سياهي كه شكل گرفت. در رأي اعتماد به آقاي كردان خيلي بدعمل كرد هيئت رئيسه، چون آن اتفاقات دقيقاً به خاطرم هست، تذكراتي كه داده شد و رئيس مجلس بدون تحقيق تذكرات را وارد مي‌دانست از جمله اينكه اعلام شد در صحن علني عليه آقاي كردان شب نامه پخش شده است. اينكه رياست مجلس بدون اينكه تحقيقات درستي انجام بدهد اين را وارد دانست، در حالي كه تمام آنها كذب بود. ما هم در جاي خودش اعتراض كرديم. يا در بحث حقوق مادام‌العمر حتي آقاي توكلي مبسوط صحبت كردند و ما پيشنهاد داديم كه مسئله را حل كنيم، مسئله‌اي كه به اعتقاد من هنوز حل نشده است، برخلاف تلقي افكار عمومي اين موضوع هنوز حل نشده است. بايد يك نكته اساسي را ما توجه كنيم و آن اينكه سياسيون هم بدون اشتباه نيستند و اين يك امر طبيعي است. همين اتفاقي كه اخيراً‌ در مورد آقاي مرتضوي افتاد هم بي‌ارتباط با اين موضوع نيست، همه حرف ما اين بود كه اين فرد يك نقاط مثبتي دارد و يك نقاط منفي دارد و از تركيب اينها صلاحيت ايشان براي رياست سازمان تأمين اجتماعي بيرون نمي‌آيد البته ممكن است در جاي ديگري بتواند مفيد باشد. ما نبايد احساس كنيم اگر يك فرد به درد جايي نخورد ديگر به درد هيچ جاي مملكت نمي‌خورد. مناسب‌ترين كار اين بود كه بعد از تعليق از سمت قضائي انفصال ايشان انجام مي‌شد و اعاده به خدمت و اعطاي سمت بسته به رأي دادگاه انجام مي‌گرفت. بناي ما نبايد به طرد افراد باشد اگر تندروي در شيوه‌هاي خالص‌سازي صورت بگيرد نتيجه‌اش آن خواهد شد كه يك شكاف اساسي بين نيروهاي با تجربه با نيروهاي جوان خواهد افتاد و اين فرصت كافي را به دشمن مي‌دهد كه در ما نفوذ كند. اين مشكل در وزارت اطلاعات هم پديدار شد و با مداخله مقام معظم رهبري ختم به خير شد. ما بايد تركيبي از نيروهاي با تجربه كارآمد و افراد با سواد داشته باشيم و در كنار آن با تربيت كادرهاي جواني كه مي‌آيند و مي‌توانند مفيد باشند به تدريج انتقال بين نسلي در مديريت مختلف كشور را شاهد باشيم.
بسياري ائتلاف جبهه پايداري با طيف آبادگران (جداي از جريان راست سنتي) را در مجلس نهم حتي براي رياست مجلس پيش‌بيني مي‌كنند. شما اين موضوع را محتمل مي‌دانيد؟
اين به عملكرد جبهه پايداري بستگي دارد. به خصوص آنچه در جبهه پايداري اعلام شده است به عنوان مواضع و افرادي كه انتخاب شده به لحاظ مباني و اصول نزديك‌تر هستند به مجموعه جمعيت ايثارگران و رهپويان ولي همه سابقه كاركردي آن دوستان را نمي‌شود ناديده گرفت و هم خود آنها بايد بتوانند به نوعي اعتمادسازي بكنند كه اين شرايط فراهم بشود. به عقيده بنده با توجه به شرايط اين ائتلاف شدني و محتمل است و حتي موضوع رياست مجلس هم در اين ماتريس چند وجهي تعاملات سياسي پيچيده شكل مي‌گيرد.
ارزيابي شما از نتايج انتخابات ۱۵ ارديبهشت با توجه به رقابت جبهه متحد و جبهه پايداري چيست؟
مشكل اين دوره انتخابات اين بود كه به دليل آنكه ليست‌هاي متعدد داده شد رأي يكپارچه سازمان يافته داده نشد. به همين دليل است كه مي‌بينيم براي اولين بار در تهران تعداد محدود افراد وارد مجلس مي‌شوند و بقيه در دور دوم به رقابت مي‌پردازند. در دور دوم رأي‌ها سازمان يافته‌تر هست و كار را از لحاظ پيش‌بيني كه چه اتفاقي خواهد افتاد، سخت مي‌كند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار