جواد كريمي قدوسي سابقه دو دوره نمايندگي مشهد و كلات در مجلس شوراي اسلامي را دارد. وي كه فرمانده بسيج خراسان رضوي بوده و داراي مدرك فوق ليسانس حقوق خصوصي است ضمن اشاره به ضعفهاي ساختاري جنبش غيرمتعهدها ميافزايد: «اقدامات مؤثر اين نهاد يقيناً ميتواند تأثيرات مهمي را در به ثمر رساندن انقلابهاي مردمي و به چالش كشاندن منافع ناحق مستكبران ايجاد كرده و دولتهاي غربي را مجبور به تعديل سياستهاي خصمانه خود كند».
عضوكميسيون امنيت ملي وسياست خارجه مجلس هشتم و نهم در اين گفتوگو ضمن انتقاد از انفعال دستگاه ديپلماسي كشور و مواضع هفته گذشته وزير امور خارجه در تركيه اظهار ميكند كه كميسيون امنيت ملي اين موضوعات را براي چندمين بار متوالي در دستور كار قرار خواهد داد وتذكرات لازم را به مسئولان اين وزارتخانه متذكر ميشود.
نشست جنبش غيرمتعهدها اوايل شهريور ماه در تهران برگزار ميشود و دولت در كنار نهادها و مجموعههايي نظير شهرداري تهران در تدارك مقدمات و زمينههاي برگزاري مناسب اين گردهمايي هستند. به عنوان يكي از اعضاي كميسيون امنيت ملي وسياست خارجه بفرماييد كه ميتوان چه دستاوردهايي را بر برگزاري اين نشست مترتب دانست؟
كشور جمهوري اسلامي ايران يكي از اولين مؤسسان جنبش غيرمتعهدهاست و اين اولين باري است كه نشست غيرمتعهد در تهران و در زمان حكومت اسلامي برگزار ميشود. بار ديگر اين كنفرانس بينالمللي شروع به كار ميكند و نفس برگزاري اين نشست در تهران پيامي بسيار مهم دارد نسبت به اقدامات كشورهاي غربي كه در واقع محور تكقطبي (امريكاييها و اروپاييها) در برابر جمهوري اسلامي هستند كه بناي آنها انزواي جمهوري اسلامي ايران است.
اين نشستها نشاندهنده آن است كه منطق حقطلبانه و شفاف و آشكار جمهوري اسلامي ايران در مباحث مربوط به مسائل روز جهان به ويژه بحث صلح جهاني شنيده خواهد شد و تمام سعي دنياي استكبار آن است كه اين ندا در دنيا شنيده نشود. برگزاري اين كنفرانس در تهران در واقع رد تمامي تلاشها و اقدامات سه دهه امريكا و متحدانش عليه كشورمان است و نشان ميدهد كه نه تنها ايران در دنيا منزوي نيست بلكه با برگزاري اين تشكيلات توانسته است برتري خود را نسبت به منطق جهان تكقطبي با محوريت امريكاييها اثبات كند. پيام مهم ديگر اين نشست آن است كه ايران يكي از تأثيرگذارترين كشورها در خاورميانه است. امروز خاورميانه كه قلب دنياست دچار تحولات بسيار عظيمي شده است و راهبرد جمهوري اسلامي ايران هم در اين تحولات كه آينده و سرنوشت جهان را رقم ميزند راهبرد سرنوشتسازي است. تجمع سران در تهران و شنيدن مواضع جمهوري اسلامي ايران در شرايط حساس خاورميانه ميتواند بسيار راهگشا براي عبور از اين بحران و استقرار صلح و سپردن حاكميت به دست مردم و رسيدن آنها به حقوق حقهشان به حساب بيايد. اين گردهمايي ميتواند مسير خوبي براي رسيدن به اهداف بلند انساني و اسلامي باشد.
چه ضعفهاي ساختاري باعث شد كه اين جنبش يك سازمان رسمي بينالمللي به حساب نيايد و كارايي لازم را نداشته باشد؟
جنبش عدم تعهد همانطور كه از نامش پيداست بناي خود را بر اين گذاشته كه تعهد آن به غرب و شرق نباشد و با يك استقلال رأي بتواند در تحولات جهاني حضور پيدا كند. اين ظرفيت را جنبش عدم تعهد در بخشهاي مختلف متأسفانه بر زمين گذاشته است و نتوانسته از همه ظرفيتهاي مطلوب و مفيد خود استفاده بهينه كند. اين جنبش بايد حداكثر استفاده را از بسترها و زمينههاي خود ببرد. به طور مثال در همين تحولات مهم منطقهاي و جهاني بايد اين جنبش بتواند با سرعت عمل مناسب و با فعال كردن ساختار خود دست به اتخاذ مواضعي بزند كه عدم كارآمدي نظام بينالمللي (سازمان ملل متحد) را به اثبات برساند و اين خلأ را پر كند.
به صورت مصداقي به ضعفهاي اين جنبش اشاره كنيد؟
بله. به صورت مشخص يكي از ضعفهاي بارز اين جنبش ساختار اجرايي و سازمان مربوط به آن است و اين به يك بازنگري جدي نياز دارد كه بتواند كارآمدياش را در چنين ايامي (كه بسيار حائز اهميت و حساس است) بيشتر بروز و ظهور نمايد چرا كه چنين اوضاعي ايجاب ميكند و مردم هم ميخواهند (كشورهايي كه معتمد به اين شعار هستند) كه جنبش در عمل، رفتارهايي از خود بروز بدهد كه بتواند در جهت رسيدن مردم به حقوقشان تأثيرگذار باشد. اقدامات مؤثر اين نهاد يقيناً ميتواند تأثيرات مهمي را در به ثمر رساندن انقلابهاي مردمي و به چالش كشاندن منافع ناحق مستكبران ايجاد كند. صفآرايي سياسي و بينالمللي امروز دنيا را هم ميتواند تحت تأثير قرار دهد و دول غربي را مجبور به تعديل سياستهاي خصمانه خود كند.
رسانههاي غربي در هفتههاي اخير سعي داشتهاند با جهتدهي خاص اخبار خود اين نشست را تحت تأثير قرار دهند و مثلاً با ادعاي اينكه برخي از چهرههاي مهم نظير مرسي در آن شركت نخواهند كرد، از اهميت و تأثيرگذاري نشست بر اوضاع منطقه و تحولات جهاني بكاهند، اين فعاليتهاي پر حجم رواني و رسانهاي تا چه حد ميتواند تأثيرگذار باشد؟
رسانههاي غربي همانطور كه مقام معظم رهبري هم اشاره فرمودند جزو نقاط برجسته نظام استكبار به شمار ميآيند. اين كشورها با پشتوانه ثروتهاي بادآورده و نامشروع اين كمپانيها را راهاندازي و در جهت اهداف خاص خود رو به جلو ميبرند. هدف آنها تأثيرگذاري در افكار عمومي جهان و مديريت آنها به سمت دلخواه خودشان است.
آنها سعي دارند نقاط قوت فرهنگ ملتهاي دنيا را به ضعف تبديل كنند و جلوه بدهند و اين با توجه به نارسايي رسانهاي كشورها بسيار ساده و قابل تحقق است. يكي از كشورها و نظامها و فرهنگهايي كه بيش از همه نظامها به خوبي از شگردهاي پيچيده رفتاري و سياسي آنها آگاه است جمهوري اسلامي ايران و ملت مؤمن و ولايتمدار ماست. شانتاژهاي گسترده رسانهاي غربيها عليه كشورمان و اعتقادات و ارزشهاي ما سابقه ديرينهاي دارد كه باعث شده است مردم و دولتمردان ما به خوبي از آنها شناخت مناسب پيدا كنند. جمهوري اسلامي ايران با برخورداري از منطق بسيار قوي و رسايي كه دارد در واقع به جنگ نرم با اين رسانهها پرداخته است و در عمل بطلان راه اين رسانهها را ثابت كرده است. ما شاهديم در حوادث سخت و مهم منطقه نظير جنگ ۳۳ روزه يا ۲۲ روزه در غزه وحوادث اين روزها در دمشق و سوريه و در همين هفتهها در مورد نشست جنبش غيرمتعهد، اين رسانهها وقايع و اتفاقات را ديگرگونه و خلاف واقع نشان دادهاند و اساساً با اين اقدامات سعي داشتهاند افكار عمومي دنيا را عليه كشورمان بشورانند، اما واقعاً در اين مسير موفق نبودهاند.
اساسا اين اقدام (برگزاري نشست غيرمتعهدها)، ارسال پيامهاي مهم و سرنوشتسازي كه اين گردهمايي به منطقه خواهد داشت و حضور سران نظام جمهوري اسلامي ايران آثار بسيار پرباري را در معادلات جهاني به وجود خواهد آورد كه بايد كشورهاي غربي و رسانههايشان منتظر باشند و ثمرات اين نشست را به عينه ببينند و آن موقع ديگر نخواهند توانست به عدم توانمندي جمهوري اسلامي ايران تأكيد داشته باشند و اظهارنظر كنند. برگزاري مناسب و مطابق شأن بينالمللي جمهوري اسلامي ايران ميتواند پاسخ مناسبي به اين رسانهها بدهد؛ رسانههايي كه تنها هدف آنها حركت روي خط دروغ و شايعهپراكني است.
يكي از موضوعات مهم امروز منطقه خاورميانه بحران سوريه است. آينده تحولات سوريه را با توجه به اينكه پاكسازي شهر حلب همچنان ادامه دارد،چگونه ارزيابي ميكنيد؟
براساس ارزيابيها، تحليلها و گزارشهايي كه ما در كميسيون امنيت ملي و سياست خارجه مجلس داريم (و مكرراً اين تحولات و رخدادها را رصد ميكرديم) مسائل داخلي كشور سوريه (اين حوادث سخت) رو به كنترل از سوي دولت بشار اسد است. از ديد صاحبنظران و كارشناسان در امور نظامي، دفاعي، امنيتي و سياسي دولت سوريه، ارتش و ملت سوريه با حفظ انسجام داخلي خود توانستهاند مديريت اين بحران را به دست بگيرند و به راحتي امروز بر بحران اشراف دارند و تحليل بر اين است كه انشاءالله آن حوادث سختي كه در حلب ميگذرد ظرف چند روز آينده به انتها برسد.
ارتش، دولت و مردم در اين منطقه تأثير بسياري بر روان مردم دارد. اگر حملات نظامي كه صحبت از آن ميكنند از جانب اردن و تركيه آغاز نشود، ميشود گفت بحران با پيروزي بسيار برجسته مردم و دولت سوريه همچنان كه مقاومت در نبرد ۳۳ روزه لبنان و ۲۲ روزه غزه به پيروزي دست يافت، اينجا هم بار ديگر طعم تلخ شكست را به طرفهاي امريكايي و صهيونيستي و كشورهايي كه به نيابت از آنها (تركيه، عربستان و قطر) شركت كردهاند، بچشاند. اين حركت تأثير بسيار مهمي بر تحولات خاورميانه خواهد گذاشت به خصوص جايگاه جمهوري اسلامي ايران را چند برابر افزايش خواهد داد.
با يك ديد واقعبينانه پاكسازي كامل شهرهاي سوريه از تروريستها و تثبيت جايگاه بشار اسد و دولت سوريه را تا چه ميزان محتمل ميدانيد؟
آن چيزي كه ما مطمئنيم اتفاق ميافتد و با يك ديد واقعبينانه اين است كه جبههاي كه اينها (غربي – عربي) تشكيل دادهاند اين جبهه شكست خواهد خورد، يعني گرفتن شهرها و تصرف و اشغال بخشها و روستاها و اعلام استعلام از سوي اين گروههاي وابسته (ارتش آزاد) يقيناً به شكست خواهد انجاميد. آنها اين خواستهها را نميتوانند به دست بياورند و اگر در مقطعي به دست آوردهاند ديري نميپايد كه از دست ميدهند. ولي جنگ و گريزهاي پراكنده، ايجاد انفجارها و ضربه زدنها، ترورها و برخي از ناامنيهاي موضعي ادامه خواهد داشت و اين طبيعي است.
همچنان كه ما شبيه اين را در عراق و افغانستان هم شاهد هستيم و براساس تجربياتي كه خودمان در سي و چند سال انقلاب داريم اصولاً پس از اين حوادث سنگين، پس لرزههاي آن را بايد قبول كرد و اين وقايع قابل حدس است . اين را بايد پذيرفت كه شكست گروههاي تروريستي آنها را عصبي ميكند و اين گروهها كه كاري از دستشان برنميآيد دست به چنين حركاتي خواهند زد.
البته دولت سوريه راهكارهاي مناسبي هم اتخاذ خواهد كرد. آن چيزي كه در راهبرد كشورهاي متخاصم حمله كننده به سوريه وجود داشت سقوط دولت بشار اسد و تصرف شهرها به خصوص سقوط پايتخت (دمشق) بود كه اين مسئله محقق نشد. لذا آن جنگهاي پارتيزاني هم قطعاً به نتيجه نخواهد رسيد. ما ميبينيم در كشورهايي ۳۰ يا ۴۰ سال گروههاي پارتيزاني و چريكي جنگ و گريز دارند ولي هيچ موقع موفق نميشوند كه به اهدافشان برسند.
اردوغان نخست وزير تركيه در روزهاي قبل بار ديگر از سياستهاي كشورمان به شدت انتقاد كرده و در بخشي از صحبتهايش اظهار ميكند: «زماني كه هيچ كس با ايران نبود ما در كنارش بوديم و ايستاديم» و خطاب به دولتمردان كشورمان ميگويد: «آيا اين جزء اعتقاد ماست كه از دولتي حمايت كنيم كه ۲۵ هزار نفر را كشته است و...» اين موضعگيريها با چه اهدافي صورت ميگيرد؟
آقاي اردوغان به خوبي واقفند در شرايطي كه ملت تركيه (كه بسيار مورد علاقه مردم ما هستند) در زمان حاكميت لائيكها اين حمايت جمهوري اسلامي ايران و مردم كشورمان از حزب فضيلت بود كه آنها توانستند به قدرت برسند و در ميدانهاي سياسي موفق شوند. در اين پيروزي قدم به قدم حمايتهاي ملت ايران را كسب كردند و بعد از تشكيل دولت نيز حمايتهاي گوناگون را از سوي مردم و نظام ما ديدند و كشور ما در اين زمينه هيچ چيز را دريغ نكرد.
در هيچ جاي تاريخ نميتوان ديد كه ما تنها بوده باشيم و دولت تركيه كنار ما بايستد. اگر منظور آقاي اردوغان همين مذاكرات هستهاي است كه به نيابت از امريكاييها براي ما پيام آوردند و قرارداد سوخت و غيره انجام شد، خب آن يك مقطع خاص بود و دولت جمهوري اسلامي ايران آن پيشنهاد تركيه (به نيابت از امريكا) را پذيرفت.
آقاي اردوغان بايد در چنين شرايطي نظرات منطبق بر واقعيت بدهد. اما نكته مهم در بحث سوريه اين است كه مواضع جمهوري اسلامي ايران مواضعي نيست كه امروز و ديروز مطرح شده باشد بلكه سابقه آن به سالهاي پيش و در آغاز انقلاب مردمي ما در سال ۵۷ ميرسد، حتي قبل از آن حضرت امام(ره) راهبرد اسلام را حذف رژيم صهيونيستي و كشور جعلي اسرائيل ميدانستند. بر همگان روشن است كه اين غده سرطاني امت اسلامي را با بلاهاي بسياري مواجه ساخته است و باعث تفرقه، جنگهاي خانمان برانداز و قتل عامهاي فراوان و مسائل ديگري شده است.
در چنين شرايطي آقاي اردوغان بايد بپذيرند كه ايران در خط مقدم اين مبارزات قراردارد و در كنار ما هم دولت و مردم سوريه قرار دارند. دولت لبنان در گذشته به صورت كامل همراه مقاومت نبود و دولت مصر بعد از عبدالناصر به طور كامل و بعد از آن با عقد قرارداد ننگين كمپ ديويد از اسرائيل حمايت ميكرد. تنها دولت، ملت و ارتش سوريه بود كه در برابر رژيم صهيونيستي مقاومت كرد و در اين ۶۰ سال ارتش سوريه در حال آماده باش بوده است.
فلسفه حمايت ما از دولت بشار اسد و متقابلاً اصرار طرفهاي غربي و حتي تركيه به براندازي چيست؟
آيا سزاست كشوري كه امروز در خط مقدم مبارزه با رژيم صهيونيستي قرار گرفته و مقاومت را در لبنان، در غزه و در خيلي از جاها حمايت كرده كشورهايي نظير عربستان، قطر و تركيه مورد هجوم قرار دهند. ما ميبينيم هزينه حمله به لبنان را عربستان تقبل ميكند و در اختيار رژيم صهيونيستي قرار ميدهد، يا حمله به نوار غزه را آنها حمايت ميكنند و پشتوانه مالياش را در اختيار ميگيرند، آيا اين منطق با اسلام محمدي (ص) سازگاري دارد يا از ديد آقاي اردوغان قابل قبول است. اين امر بديهي است كه دولت تركيه مرتكب يك اشتباه استراتژيك شده است و جمهوري اسلامي ايران تلاش ميكند اين مسير را براي آنها روشن كند و از اين انحراف آنها را باز نگه دارد.
با توجه به مواضع تند مقامات تركيه عليه كشورمان در طول ماههاي اخير و فعاليتهاي ضد سوري اين كشور آيا بحث كاهش يا تجديدنظر در اين رابطه با اين كشور نبايد در دستور كار قرار بگيرد؟
يكي از راهبردهاي سياست خارجه ما روابط حسنه با ساير كشورها و از جمله كشورهاي منطقه است. ما به هيچ عنوان اين فرصت را از دست نميدهيم و در سختترين شرايط هم سعي ميكنيم كه منافع ملتها و دولتهايي كه متعلق به اين ملتها هستند را حفظ كنيم و در جهت حفظ وحدت و انسجام جهان اسلام قدم برداريم.
ما تحليلمان اين است كه اين حوادث يك توطئه جهاني است كه اهداف خاصي هم پشت سر آن قرار دارد تا ملتهاي مسلمان را به جان هم بيندازد، مثلاً ارتش تركيه را وادار نمايد كه به خاك سوريه حمله كند يا ارتش سوريه را تضعيف كند و متقابلاً ارتش سوريه، ارتش تركيه را از پاي در بياورد يا اردن را درگير اين موضوع كند و خروجي آن اين شود كه كشورهاي اسلامي تجزيه شده و ارتشهاي دولتهاي آنها مضمحل شوند. اين يك فتنه بزرگ است كه جهان استكبار طراحي كرده است و كشورها و دولتهاي اسلامي نبايد در پازل دشمنانشان بازي كنند و راه برون رفت از اين فتنه اين نيست كه كشورهاي اسلامي با هم گلاويز شوند.
آنها ميخواهند در روابط ايران و تركيه چالش و تنش ايجاد كنند و بين مردم دو كشور فاصله ايجاد نمايند و تلاش ما بر اين است ضمن حفظ اصول و مباني خودمان حداكثر تلاش صورت بگيرد تا تركيه مواضع خود را در سوريه تغيير دهد و بهتر و آگاهانهتر عمل كند.
با توجه به گسيل ارتش تركيه به سمت مرزهاي خود با سوريه و تهديدات پردامنه امريكا و همپيمانانش عليه ملت سوريه، احتمال حمله نظامي و موشكي به سوريه را چقدر محتمل ميدانيد؟
امروز دولتهاي امريكا، انگليس و همپيمانانشان آشكارا اعلام ميكنندكه فلان مبلغ را اختصاص دادهايم براي حمايت از معارضان در سوريه و هر تجهيزاتي براي آنها فراهم ميكنند و اين چيزي است كه اعلام ميكنند و از آن هم ابايي ندارند. انتقال موشكها براي زدن تانكها و هواپيماهاي سوريهاي در همين روزها صورت گرفته و به دست معارضين و تروريستها هم رسيده است ولي قطعاً اينها نميتواند تأثيرگذار باشد؛ چرا كه نيروي دفاعي سوريه و ارتش اين كشور با تعدادي نظير ۳۰۰ هزار نفر قدرتي است كه امروز بحمدالله از نقاط مثبت اين كشور به حساب ميآيد.
بايد اين را هم اشاره كرد كه مردم سوريه هم به اين نتيجه رسيدهاند كه اگر امنيتشان حفظ نشود و انسجام و وحدت ملي محقق نكنند دچار مصيبتهاي بزرگي خواهند شد لذا داوطلبانه آمدهاند و يك بسيج مردمي تشكيل دادهاند و شهرهايي را كه ارتش سوريه آزاد ميكند به دست بسيج مردمي ميسپارد. اين عمقيابي دفاع در سوريه ميتواند فتنههاي بزرگتر و حتي حملات نظامي خارجي را دفع و خنثي كند.
اهداف تركيه از مواضع تند عليه سوريه و ايران و در كنار آن حمايتهاي كامل از تروريستها چيست؟ به عبارت ديگر چه چيز عايد تركيه ميشود كه اينگونه تمام دستورات امريكا و صهيونيست را در منطقه اجرايي و عملياتي ميكند؟
به طور كلي تركيه وارد همان بازي تعريف شده توسط انگليس، امريكا و رژيم صهيونيستي شده است و يكي از اهدافي كه براي دولتمردان تركيه متصور است اين است كه خودشان را به عنوان يك موقعيت راهبردي و تأثيرگذار در منطقه و در جهان اسلام قرار بدهند. اين همان كاري است كه نظام سلطه همواره تلاش كرده است در برابر جمهوري اسلامي ايران محقق كند و آن اينكه سعي داشته همواره دولتها و جريانهايي را مقابل كشورمان قرار بدهد تا از تأثيرگذاري جمهوري اسلامي ايران در منطقه و در دنياي اسلام بكاهد.
در خبرها داشتهايم كه مقامات روسيه اعلام كردهاند اگر ايران دست از شكايت خود در مورد موشكهاي s۳۰۰ برندارد ديگر از اين كشور حمايت نخواهيم كرد. ضمن ارزيابي اين موضوع بفرماييد كه چرا دولتمردان روسيه رويه و رويكرد خاص و مشخصي را در مورد كشورمان اتخاذ نميكنند؟
در جلسه مشترك كميسيون امنيت با وزير دفاع هم اين موضوع بارها رسيدگي شده است. بايد عرض كنم روابط امروز ما با روسيه روابط خوب و سازندهاي است. بحث s۳۰۰ هم در دولت گذشته روسيه اتفاق افتاده و اين تحليلها را داريم كه با اين روابط خوب بتوانيم پرونده s۳۰۰ را ببنديم و مشكل آن را مرتفع كنيم. البته اقدامات جمهوري اسلامي ايران يك اقدام كاملاً حقوقي است و اين دولت روسيه بوده كه به معاهدات تجاري بينالمللي پايبند نبوده است. اگر در نشست جنبش غيرمتعهدها هم آقاي پوتين به تهران سفر كند در اين رابطه صحبتهايي صورت خواهد گرفت. اما روابط خوب دو كشور ما را خوشبين ميكند كه ما به نتايج دلخواه در اين رابطه برسيم.
موضوعي كه ماهها از سوي دلسوزان و كارشناسان مطرح كشور بيان ميشود، بحث انفعال دستگاه ديپلماسي است، به عنوان يكي از اعضاي كميسيون امنيت ملي و سياست خارجه مجلس بفرماييد كميسيون مربوط چه تلاشهايي را براي تغيير رويكرد دستگاه ديپلماسي در نظر گرفته و انجام داده است؟
از زماني كه آقاي صالحي مسئوليت اين وزارتخانه را قبول كرده است كميسيون امنيت ملي جلسات زيادي را برگزار كرده چه در ساختمانهاي وزارت امور خارجه و چه در ساختمان مجلس. در بسياري از اين جلسات وزير يا معاونانش حضور داشتهاند و در اين جلسات شاهد انتقادات تند اعضاي كميسيون امنيت بودهاند و شنيدهاند كه مجلس نسبت به تحرك اين دستگاه منتقد بوده است به خصوص در بحث بيداري اسلامي و موضوعات مربوط به سوريه.
آقاي صالحي در سفر هفته گذشته خود به تركيه هم مواضع قابل بحثي را در رابطه با نقش تركيه در بحران سوريه داشت، در اين راستا هم تذكراتي داده ميشود؟
بله. مواضع آقاي صالحي در سفر به تركيه از جمله مصاحبه و ديدارهاي ايشان است كه انتقاد بسياري را به همراه داشت. مواضع آقاي صالحي در رابطه با نقش تركيه در دامن زدن به بحران سوريه و مواضع جمهوري اسلامي ايران در اين رابطه قابل نقد جدي است و بنده هم يكي از منتقدان بودهام و قطعاً در اين هفته همين تحولات و موضوعات در كميسيون امنيت ملي و سياست خارجه بلافاصله تجزيه و تحليل خواهد شد. البته برخي از فعاليتهاي كميسيون امنيت ملي در همين راستا قابل طرح و گزارش نيست.
ولي در يك مقطع تاريخي انتظار اين بود كه دستگاه ديپلماسي ما بسيار قويتر از اين در عرصه بينالملل حضور پيدا كند و اين از فرصتهايي است كه شايد به راحتي قابل دسترسي نباشد.
ما هم معتقديم كه بايد اين وزارتخانه را تقويت كرد و كمك كنيم تا انشاءالله عملكرد بهتري داشته باشد.
تقويت اين وزارتخانه چگونه امكانپذير است؟
تغيير وزير در شرايط فعلي امكانپذير نيست ولي خب راهكارهاي ديگري هم قابل دسترسي است.
پس حداقل ميشود انتظار داشت كه كميسيون امنيت آقاي صالحي را به مجلس دعوت كند و تذكرات جدي در رابطه با مواضع اخيرشان در تركيه به ايشان بدهد؟
بله. قطعاً اين اتفاق خواهد افتاد. ايشان حتماً دعوت خواهند شد كه هم گزارشي از سفر تركيه بدهند و هم پاسخگوي برخي از مواضعشان باشند.