وي كارشناس بهداشت حرفهاي، فارغالتحصيل سال ۸۶ از دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي است. با اين جهادگر گفتوگويي داشتهايم كه بخش دوم آن را هفته پيش خوانديد و اكنون بخش پاياني گفتوگو از نظرتان ميگذرد.
آيا با دولتي شدن اين حركتهاي جهادي موافقيد؟ به نظر شما اثرگذاري حركتهاي جهادي در سايه فعاليتهاي خودجوش مردمي بيشتر است يا با ورود سازمانهاي دولتي؟! نفس كار جهادي خودجوش بودن و داوطلبانه بودن است، غير از اين، كار دانشجويي محسوب ميشود و نه جهاد دانشجويي! بايد بين حمايت و پشتيباني سازمانهاي دولتي از حركتها و طرحهاي جهادي با دخالت مستقيم سازمانها در امور و دولتي شدن فعاليتهاي جهادي تفاوت قائل شد. البته هرچند كه يكي از اهداف تشكيل حركتهاي جهادي كمك به دولت است ولي نبايد كارها و فعاليتها دولتي باشد. دانشجوي جهادي به منطقهاي در كشور ميرود كه كاري روي زمين مانده است و كاري را انجام ميدهد كه سازمانهاي دولتي يا در انجام آنها كوتاهي داشتهاند و به اصطلاح دغدغه انجام آن كار را نداشتهاند يا در فرصت، منابع و... محدوديت داشتهاند.
در بحث مردمي كردن حركتهاي جهادي چرا بايد به همه اقشار توجه شود؟ چرا همه بايد درگير اين كار شوند؟! چه فايدهاي خواهد داشت؟ اينكه حركتهاي جهادي بايد به طور پايدار به خانوادهها ورود پيدا كند تا به يك حركت ماندگار تبديل شود، از فوايد مردمي كردن حركتهاي جهادي، باثباتتر شدن اين حركتهاست و در اين صورت شاهد اين مسئله مهم خواهيم بود كه دانشجو، تنها در دوران دانشجويي خود جهادگر نيست بلكه بعد از اتمام دوران دانشگاه و فارغالتحصيل شدن مشتاق است به نوعي حركتهاي جهادي و خدمترساني را انجام دهد، در محيط كار، در جامعه، در محل زندگي خود و... كه همه اينها حكايت از مردمي شدن حركتهاي جهادي است.
آنچه در گروههاي جهادي به چشم ميخورد، اين است كه هنوز آنطور كه شايسته است حركتهاي جهادي در ميان مردم نهادينه نشده است. اهميت گروههاي جهادي مردمي از اين جهت است كه ميتواند تمامي اعضاي خانوادهها را با حركتها و طرحهاي جهادي آشنا كند و روحيه ايثار و از خودگذشتگي و محروميتزدايي و تلاش در جهت شكوفايي و رشد كشور را بيش از گذشته مهيا كند. به طور خلاصه در تداوم ايجاد حركتهاي جهادي مردمي، افراد مجاهد به بار ميآيند يا مجاهد ميشوند و انسان مجاهد هم مغرور و مأيوس نميشود و طلب از خلق يا انتظار تشكر ندارند.
نگاه شما به عنوان يك فعال جهادي به مكتب جهادي چيست؟ رفتار و عقيده جهادي بودن و جهادي زيستن در روند پيشرفت كشور و تقويت فرهنگ جهادي نقش مؤثر و مهمي دارد كه يكي از آثار آن فقرزدايي و محروميتزدايي است؛ هرچند كه آثار مهمتر و معنويتري نيز دارد. يك موضوعي كه ما به آن اعتقاد داريم، اين است كه حركتهاي جهادي بايد به بهترين نحو برگزار شود و براي آن هم برنامهريزي و هدف تعيين شود تا بتواند الگويي براي بهترين مدل اجرايي محروميتزدايي از مناطق محروم باشد و اين در مسير مكتب جهادي قابل رهگيري و دستيابي است. در واقع نگاه به مقوله جهادي به عنوان يك رفتار و عقيده از پيشزمينههاي رفع محروميت و پيشرفت همهجانبه كشور است.
امروزه گرهگشايي بسياري از مشكلات كشور را در مكتب جهادي بايد جست. يك جهادي ميتواند مسير پيشرفت صحيح را براي كشور رقم بزند كه همه انديشههاي آن اسلامي و الهي باشد و به عنوان يك مكتب، عقيده و رفتار پذيرفته شده باشد. در مكتب جهادي، هجرت كردن از خانه و كاشانه در ايام تعطيلات، رفتن به روستاهاي محروم، چشيدن طعم فقر، نخوردن غذاي لذيذ و گرم و ننوشيدن آب خنك و ديدن عادات و فرهنگهاي غلط بهداشتي يا بيماريهاي شايع در بين مردم منطقه و... آن هم فقط براي رضاي محبوب و بدون هيچ مزد و منت و چشمداشتي شايد از مصاديق جهاد اكبر يا همان مبارزه با نفس باشد، ولي به غير از دغدغه از بين بردن ريشه مشكلات و حذف كامل موانع، تحول و آباداني و شكوفايي، جهادگر هدف والاتري را بايد دنبال كند و آن هم گسترش و ترويج عقيده و رفتار جهادي در جامعه اسلامي است.