کد خبر: 499128
تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۳۹۱ - ۰۵:۵۸
تنقيب اهداف انتخاباتي مجمع روحانيون مبارز در گفت‌وگوي «جوان» با حجت‌الاسلام محمدتقي رهبر

سه سال از فتنه سال ۸۸ مي‌گذرد و در اين مدت هيچ گاه تئوري‌پردازان دوم خرداد حاضر نشده‌اند از مردم (كه در روز ۹ دي همان سال انزجار خود را از عملكرد اين جريان نشان دادند) عذرخواهي كنند و از گذشته سياه خود اعلام ندامت كنند، اين در حالي است كه چهره‌هاي مطرح اين جريان نظير موسوي خوئيني‌ها و انصاري به مواضع طلبكارانه همت گماشته‌اند، ارزيابي شما از تحركات فعالان اين طيف سياسي چيست؟
بنده در سال‌هاي اخير بارها گفته‌ام كه مجمع روحانيون متأسفانه بازي خورده‌ است. يعني روحانيت نبايد ابزار دست برخي جريانات مسئله‌دار شود. ما در همان سال ۸۸ كه آن اتفاقات ناگوار افتاد و آقايان مجمع روحانيون عليه نظام موضع گرفتند و بيانيه صادر كردند، گفتيم كه روحانيون جريان دوم خرداد نبايد برسوابق گذشته خود خط بطلان بكشند و از تهييج مردم بپرهيزند. واقعاً چرا اعضاي اين جريان سوابق خود را خرج يك جريان منحرف كردند و اين مايه تأسف است. امثال آقاي كروبي، خاتمي و موسوي خوئيني‌ها سوابق انقلابي داشتند پس چرا به فاصله سال‌هاي پس از انقلاب اينگونه چرخش موضع داده‌اند كه عليه نظام و رهبري موضع‌گيري مي‌كنند. البته با سيري در تاريخ صدر اسلام مي‌بينيم كه افرادي با سابقه كه در ركاب پيامبر (ص) هم با كفاران و دشمنان اسلام نبرد مي‌كردند پس از رحلت پيامبر راه خود را كم كم از صف جانشين پيامبر جدا كردند و در مقابل حضرت امير(ع) هم ايستادند. عملكرد و مواضع برخي از افراد با لباس روحانيت مايه تأسف است.

آيا اعضاي اين مجمع توانسته‌اند جايگاه و شأن روحانيت را حفظ كنند؟
مجمع روحانيون يعني گروهي كه روحاني هستند و بر همين اساس هميشه استقلال، جايگاه و شأن روحانيت مهم بوده است و اين اشتباه است كه آقايان به اشتباهات گذشته خود اعتراف نكنند و باز هم رويه سابق را پيش بگيرند. بنده به عنوان يك همكار آقايان مجمع روحانيون (كه پنجاه سال است كار فرهنگي مي‌كنم كه از سال ۴۰ به عنوان شاگرد حضرت امام به اين امور وارد شدم) به حال اين دوستان تأسف مي‌خورم كه فكر نمي‌كنند و به خود نمي‌آيند و از خدا نمي‌ترسند. ما در قبال اين نظام مسئوليت داريم، واقعاً كسي نمي‌دانست مواضع آن روز كروبي و موسوي چقدر به نفع بيگانه بود؟ واقعاً هيچ كس نمي‌داند كه چرا اوباما و نتانياهو و ديگر سياسيون غربي به منافع ملت در آن روز دندان نشان مي‌دادند و از جريان فتنه حمايت كردند؟ آنقدر گمراهي افراد فعال در فتنه سال ۸۸ آشكار هست كه ساده‌ترين افراد و انسان‌ها هم مي‌توانند آن را تشخيص بدهند. بي‌بصيرتي از روحانيت و روحانيوني كه خود را نخبه مي‌دانند و سابقه مبارزاتي دارند بسيار عجيب است، البته اين افراد نبايد به سابقه مبارزاتي خودشان فخر بفروشند چرا كه طلحه و زبير هم با پيامبر (ص) بودند و بعد هم با حضرت امير (ع) نبرد كردند، پس سوابق افراد ملاك درستي راه نمي‌تواند باشد. به هر حال بنده توصيه مي‌كنم كه تا ديرتر از اين نشده اعضاي مجمع روحانيون راه خودشان را اصلاح كنند قبل از آنكه سقوط آنها از آنچه كه هست بيشتر شود. به هر ترتيب من واقعاً تأسف مي‌خورم به حال دوستاني كه خود را بازيچه دست ديگران قرار داده‌اند و همچنان بر همان سياق گذشته در فضاي سياسي كشور گام برمي‌دارند.

تأكيد اعضاي اين مجمع روي كليدواژه «انتخابات آزاد» است، اين هم يك تاكتيك براي رسيدن به اهدافي خاص بايد لحاظ شود؟
انتخابات آزادي كه آقايان در مورد آن صحبت مي‌كنند معنايش چيست، يعني برخي از اين آقايان نمي‌دانند كه ۳۳ سال است در كشور ما انتخابات آزاد صورت مي‌گيرد و مردم در هر دوره به صورت آزادانه و آگاهانه به كانديداي مورد نظر خود رأي داده‌اند و همان چيزي از دل صندوق‌ها بيرون آمده كه خواسته اكثريت مردم بوده است. در هر دوره ما انتخابات سالم را برگزار كرده‌ايم و حتي در انتخابات سال ۸۸ هم به رغم تأكيدات ويژه رهبري مبني بر شمارش دوباره آرا ديديم كه هيچ گونه تقلبي در آن صورت نگرفته است. بايد عرض كنم در همان دوره هم ولي امر مسلمين بيشترين سعي را كردند كه عده‌اي در دامن غرب نيفتند و مواضعي را نگيرند كه دشمن شادكن باشد اما آنها اصرار داشتند كه به نظام و مردم ظلم كنند و حرف‌هايي را بر زبان بياورند كه دشمن شاد شود.
آنها به مثابه گاوي شده بودند كه «نه من شير» دادند و سپس با يك لگد تمام آن را به زمين ريختند. به هر حال بايد طبق آنچه در تمام انتخابات دوره‌هاي ۳۳ سال گذشته صورت گرفته است انتخابات كشور ما به صورت آزادانه و كاملاً عادلانه صورت مي‌گيرد و مردم هستند كه تعيين مي‌كنند چه كسي در جايگاه رياست جمهوري يا نمايندگي مجلس قرار بگيرد. شايد آقايان مي‌خواهند افرادي از سازمان ملل يا فلان سازمان بين‌المللي بيايد و انتخابات را برگزار كند يا روي آن نظارت داشته باشد، اين واقعاً براي نظام و ملت بزرگ ما عار و ننگ نيست و باعث سرافكندگي اين آقايان نيست؟ چطور مي‌شود كساني را به عنوان مجري يا ناظر در انتخابات كشورمان انتخاب كرد كه خون مردم مظلوم ميانمار، سوريه، لبنان و فلسطين به وسيله همين افراد يا در سكوت آنهابر زمين مي‌ريزد؟ چطور مي‌شود كساني را صادق و راستگو دانست كه اين همه جنايت از آنها در طول‌ سال‌هاي اخير سر زده است. ما شوراي نگهبان و ناظرين و معتمدين مردمي و ديگر ابزارهاي نظارتي را داريم و با وجود اين مكانيزم‌ها قطعاً تقلب و يا تخلف در سطح گسترده اتفاق نخواهد افتاد. ادعاي آقايان در مورد انتخابات آزاد حرف بي‌ربطي است كه مثل ادعاهاي گذشته آنها پس از مدتي رنگ مي‌بازد چرا كه مردم به اينگونه حرف‌هاي بدون پشتوانه عقلي و علمي جواب مناسبي خواهند داد و تجربه نشان داده بيان اينگونه مواضع راه به جايي نخواهد برد.

چهره‌هاي برجسته اين مجمع خواهان آزادي سران فتنه و شركت آنها در انتخابات هم شده است.
شركت كردن كساني كه در فتنه شكست خورده‌اند و ابزار دست بيگانه قرار گرفته‌اند، اين هم حرف واقعاً مسخره‌اي است، يعني چه افرادي را كه با حيثيت و آبروي نظام بازي كردند و مردم را بازيچه دست خود قرار دادند و ماه‌ها كشور را در آتش فتنه سوزاندند را دوباره راه بدهيم كه در انتخابات شركت كنند. يعني ملت آنقدر ناآگاه و بي‌بصيرت است كه بگذارد بار ديگر اين افراد در عرصه انتخابات حضور پيدا كنند. يعني شما اينقدر ملت را ناآگاه و بي‌خبر فرض مي‌كنيد. شما توي خانه‌هايتان نشسته‌ايد و براي مردم تعيين تكليف مي‌كنيد؟ به هر حال آنچه در طول سال‌هاي متمادي به همه جهانيان نشان داده شده اين است كه انتخابات كشور ما آزاد است و مردم به صورت مختار سرنوشت كشور خود را تعيين مي‌كنند.

اساساً مي‌توان از جرم كساني كه با آبروي يك ملت بازي كرده‌اند و به فرموده رهبري ظلم بزرگي را به نظام روا داشته‌اند، گذشت؟
كرده‌اند آنچه در اينجا بايد گفت و ضروري است اين است كه كساني كه در رأس فتنه بوده‌اند يا با فتنه بوده‌اند و به اصطلاح آن را همراهي كرده‌اند و يا در مورد فتنه موضع‌گيري صريح نداشته‌اند، به هيچ عنوان صلاحيت شركت در عرصه انتخابات را ندارند. اينها با آبروي يك ملت بزرگ بازي كرده‌اند و گناه آنان گناه كمي نيست. در كنار كساني كه طرفداران و گردانندگان فتنه سال ۸۸ بودند و صلاحيت شركت را ندارند، بايد از ساكتين فتنه هم نام برد كه در آن شرايط سخت رهبري و مردم را حمايت نكردند و مهر سكوت بر دهان زدند. بالاخره سكوت در مقابل فتنه،‌يا بي‌تفاوتي در مقابل فتنه يعني نان را به نرخ روز خوردن يا كاسب‌كاري سياسي. انسان سياستمدار متدين، مواضع خداپسندانه مي‌گيرد و نان را به نرخ روز نمي‌خورد، سياست ديني، سياست قاطعيت، صراحت و شفافيت است، يعني علوي زندگي كردن است. اين روزها به نام سيدالشهدا است و ما بايد صداقت و قاطعيت و شفافيت را از اين بزرگوار ياد بگيريم و در مقابل فتنه‌گران و دشمنان با صراحت و قاطعيت بايستيم. ما چرا راه را بايد گم كنيم در شرايطي كه ولي امر داريم و ايشان بارها از بسياري از دوستان و نخبگان خواستند كه سكوت نكنند و مواضع شفاف داشته باشند، عملكرد برخي دوستان يعني مقابل امام زمان (عج) ايستادن. اينها بايد در مقابل خون شهدا و حضرت امام پاسخگو باشند و كاري بكنند كه در شرايط فعلي يا در حوادث احتمالي آينده اشتباهات گذشته را تكرار نكنند.

پس كدام يك از گروه‌هاي حامي جريان دوم خرداد مي‌توانند در انتخابات آتي رياست‌جمهوري در عرصه رقابت حضور پيدا كنند؟
آن دسته از اين جريان كه از فتنه و سران و تئوري‌پردازان آن اعلام برائت كردند و خودشان را در كنار آنها قرار ندادند مي‌توانند در عرصه رقابت شركت كنند. اينكه صرفاً اسم آنها اصلاح‌طلب است نمي‌تواند مانعي شود كه اين افراد نتوانند در انتخابات شركت كنند. هر چند كه ما يقين داريم كه اين گروه سياسي به هيچ عنوان مورد استقبال مردمي قرار نخواهند گرفت همانگونه كه در طول چند انتخابات اخير اينگونه بوده است و مردم هميشه دست رد به سينه حاميان اين جريان زده‌اند. مردم از جريان اصلاح‌طلب به هيچ وجه دل خوش ندارند و روي كار آمدن كانديداهاي آنها را هم برنمي‌تابند. به هر روي فضاي سياسي كشور ما بسته نيست و اين گروه‌هايي كه در فتنه سال ۸۸ موضع اصولي داشتند مي‌توانند در انتخابات و صحنه رقابت حضور داشته باشند البته به شرطي كه شوراي محترم نگهبان سوابق اينها را مورد تأييد قرار دهد. پس به شرط برائت از فتنه سال ۸۸ و موضع‌گيري صحيح در آن شرايط و همچنين تأييد صلاحيت آنها توسط شوراي نگهبان مي‌توانند خود را براي مردم به رأي بگذارند.

مواضع طلبكارانه افرادي نظير موسوي خوئيني‌ها و مجيد انصاري از نظام و مردم در طول روزهاي اخير با چه هدفي صورت مي‌گيرد، با توجه به آنكه آنها از گذشته تاريك خود هنوز هم اعلام بيزاري نكرده‌اند؟
اينها در خانه‌ها نشسته‌اند و براي مردم و نظام تصميم مي‌گيرند و فكر مي‌كنند كشور و اسلام در همان اتاق كوچك آنها خلاصه مي‌شود. اين بسته فكر كردن است كه در يك اتاق چند نفر دور يك ميز بنشينند و براي مردم تصميم بگيرند، آقايان به جاي اين كار بيايند و در سطح جامعه و به ميان آحاد جامعه و مردم بروند تا بتوانند برآورد درستي از فضاي سياسي كشور داشته باشند. كاش آقايان يكبار هم شده در ميان مردم بروند و بشنوند كه مردم چه نظري در مورد آنها دارند و چرا به آنها سران و حاميان فتنه مي‌گويند. مردم ما داراي فهم و بينش صحيحي از شرايط كشور در عرصه‌هاي مختلف سياسي و اجتماعي هستند و مي‌دانند كه چه كساني دلسوز آنها هستند و چه كساني مي‌خواهند به انقلاب و اسلام تيشه بزنند. اما اينكه آقايان موضع طلبكاري مي‌گيرند جاي سؤال دارد. مگر مي‌شود كسي از اين نظام و مردم طلب داشته باشد؟ مگر اين افراد براي نظام و مردم چه كرده‌اند كه ازاين نظام طلبكار هستند؟ اگر كاري هم هر چند اندك انجام داده‌اند با مواضع و تحركات پس از آن خرابش كرده‌اند و آن را خنثي كرده‌اند. بنده هم عرض كردم كه اگر اصلاح‌طلبي با آن شرايط كه اعلام برائت كرده يا كند و با سران فتنه فالوده و بستني نخورده باشد مي‌تواند خود را به صحنه رقابت برساند. اما طلبكاري از اين ملت شبيه به يك طنز يا بهتر بگويم مايه تأسف است. ملت از ما طلبكار است كه خانواده‌اي يك يا چهار شهيد براي آرامش و رفاه ما داده‌ است. آنها طلبكار هستند كه امروز هم شعار مرگ بر امريكا و اسرائيل را سر مي‌دهند و هنوز هم براي حفظ نظام و انقلاب حاضرند جان خودشان را بدهند و دست به فداكاري بزنند، آنها طلبكارند نه آقاياني كه از مواضع دهه اول انقلاب خود عدول كرده‌اند و گردش فكري و اعتقادي آنها واضع است. ماوام‌دار ملت هستيم و كسي وام‌دار اين آقايان نيست.

چطور است كه جريان دوم خرداد و اعضاي مجمع روحانيون هنوز هم پيام تظاهرات گسترده مردم در ۹ دي سال ۸۸ رادرك نكرده‌اند و هنوز هم بر مواضع گذشته خود اصرار دارند؟
مردم در ۹ دي سال ۸۸ با اخلاص و پاكي و خلوص نيت به خيابان‌ها آمدند و عليه هتاكان به دين و انقلاب و رهبري موضع‌گيري اصولي و شفاف داشتند و حتي دست‌نويس‌هايي را با خود حمل مي‌كردند كه از فعالان اصلي فتنه اعلام برائت و بيزاري كردند. همين مردم در طول انتخابات سال‌هاي اخير بارها به حاميان گفتمان دوم خرداد پاسخ منفي داده‌اند و در ۹ دي سال ۸۸ از آنها اعلام نفرت و بيزاري كردند و پاسخ محكمي به همه توطئه‌هاي آنها دادند.
اما متأسفانه پس از گذشت حدود سه سال از آن روز هنوز آقايان پيام‌هاي آن روز حماسي را درنيافته‌اند. انحراف آقايان هرچه به سمت جلوتر مي‌آييم مي‌بينيم كه بيشتر و بيشتر مي‌شود و قرار نيست راه خود را اصلاح كنند. مردمي كه آن روز به كف خيابان‌ها آمدند طالب جاه و مقام و پول نيستند و بي‌رنگ و بي‌نام و نشان از اسلام و انقلاب و رهبري دفاع كردند و پاسخ مناسبي به دسيسه‌گران داخلي و خارجي دادند. ما بايد از اين ملت درس اخلاص و وفاداري و فداكاري بگيريم و مغرور نباشيم به پست و مقامي كه داريم. ما نبايد مغرور باشيم از فقه و اصولي كه خوانده‌ايم و يا اگر دو روز سابقه مبارزاتي داريم به آن فريفته بشويم، بلكه بايد ببينيم كه تا آخر خط ايستاده‌ايم و راهمان عوض نمي‌شود و ببينيم كه تا آخر با امام و رهبري هستيم يا نه. متأسفانه عده‌اي دچار كج‌فهمي هستند و مسائل و موضوعات را خوب تجزيه و تحليل نمي‌كنند و برداشت صحيحي از خواسته‌هاي مردمي ندارند. هر چند ممكن است جريان منحرف ديگري هم در كنار اين جريان باشد. به هر حال مردم مخالف انحراف و كج‌روي هستند و برخوردي را كه با گروه اول داشتند با گروه دوم هم انجام خواهند داد.
اين آقايان بهتر است بدانند و بپذيرند كه مردم كج‌روي و كج‌فهمي را تاب نمي‌آورند لذا اين افراد بهتر است هر چه زودتر خودشان را اصلاح كنند تا شايد مردم هم از سر تقصيرات آنها بگذرند و بيشتر از اين خودشان را خسته نكنند.

بر اساس آنچه جامعه از اعتقاد و اهداف جريان دوم خرداد سراغ دارد، شركت اين گروه سياسي در انتخابات چه توجيهي دارد؟
اولين نكته كه بايد در اين مورد حائز اهميت قرار بگيرد اين است كه جريان فتنه نقطه مقابل جريان اصولگرايي است از اين رو ساير جريان‌هاي سياسي كشور بايد تكليف خود را با فتنه ۸۸ مشخص كنند.
اصلاح‌طلبان بايد با فتنه مرزبندي مشخص داشته باشند چراكه شاخصه وفاداري به نظام عدم تعامل با كساني است كه رودرروي نظام ايستادند. بنابراين اگر آنها در گذشته ارتباطي با فتنه‌گران داشته‌اند بايد وضعيت خود را در حال حاضر روشن كنند و شوراي نگهبان نيز مراقب اين مسائل باشد.
بايد عرض كنم اصلاح‌طلبان مي‌توانند در عرصه سياسي فعاليت كنند اما بايد خط قرمزها را رعايت كرده و مرزبندي خود را با فتنه نيز مشخص كنند. اصلاح‌طلبان به عنوان يك جريان سياسي به فكر انتخابات آتي هستند، ترديدي نيست و آنها در قالب چند طيف فعاليت مي‌كنند. يك طيف از آنها با فتنه ارتباطي نداشته و مواضع آنها را رد كرده‌اند و اگر اين افراد قصد حضور در عرصه انتخابات را داشته باشند مشكلي نيست.
اما برخي اصلاح‌طلبان هنوز بر موضع دفاع از فتنه پايدار هستند كه اين امر با فضاي سياسي انقلاب اسلامي همخواني ندارد و لذا همانطور كه اشاره شد اگر ارتباط و حمايت آنها همچنان با فتنه برقرار باشد، آمدن اين طيف به انتخابات توجيهي ندارد و حضور اصلاح‌طلبان حامي فتنه در انتخابات بر خلاف مصالح نظام است.

با توجه به اشتباهات مكرر طيف دوم خرداد در طول سال‌هاي اخير، فرجام اين گفتمان را چگونه مي‌بينيد؟
بارها به دوستان دوم خردادي در مجلس هشتم و جاهاي ديگر، گفته‌ايم كه شما چه چيز را مي‌خواهيد اصلاح كنيد و به دنبال اصلاح چه چيز هستيد. اگر با عرف سياسي جهان مي‌خواهند اصلاح به راه بيندازند كه با اصول نظام همخواني ندارد و با آن در تعارض است كه البته نمايندگان آنها در اين مورد هيچ جوابي ندارند و اعلام مي‌كنند ولايت فقيه را قبول دارند و به رأي مردم هم احترام مي‌گذارند.
به نظر من اصلاح‌طلبي بيشتر يك ژست سياسي بدون هويت و مبناي عقلي است. يادمان نرفته است كه در دوران حاكميت اصلاح‌طلبي آنها خيلي از حرف‌ها را عليه انقلاب و ارزش‌هاي اسلامي و ديني زدند و نسبت به ايده‌هاي نظام تاختند و اصلاح‌طلبي هم به غير از اين معنا نيست.
ما همين را به معتقدين به اين جريان مي‌گوييم كه آيا آن موضوعاتي كه در گذشته اتفاق افتاده است را قبول داريد و جواب مي‌شنويم نه. آن روز اصلاح‌طلبي به معناي رو در رويي با نظام بود و اگر آن طرز تفكر بخواهد ادامه داشته باشد ذره‌اي ارزش ندارد و آنها موفق نخواهند شد. واقعاً الان اين سؤال است كه انديشه سياسي اصلاح‌طلب به معناي چيست، جز رقابت با اصولگرايان با هر ايده و هدفي چيز ديگري معنا نمي‌دهد.

پس، تغيير مواضع برخي از كساني كه از جريان فتنه حمايت مي‌كردند ودرطول سال۹۰ با توجه به نزديكي انتخابات مجلس نهم به سمت شاخصه‌هايي نظير ولايت فقيه و قانون اساسي متمايل شدند و امروز مواضع تهاجمي را اتخاذ مي‌كنند، را چگونه مي‌توان تفسير كرد؟
آنها هواداراني دارند هر چند در اقليت كه مي‌خواهند آنها را نگه دارند و به وسيله آنها به حاكميت ورود پيدا كنند كه تغيير مواضع برخي افراد و تبديل آن به مواضع معتدل و ميانه خود يكي از اين راه‌هاست. به عقيده بنده در برخي از جاها ما مي‌توانيم با بعضي از چهره‌هاي معتدل اين جريان كه با ولايت فقيه و قانون اساسي پايبند هستند به گفت‌وگو بنشينيم و آنها را برگردانيم.
برخي از اعضاي مجمع روحانيون هيچ‌گاه حاضر نشده‌اند از فتنه و فتنه‌گران برائت بجويند و در حال حاضر هم همان مواضع راديكالي دو سال گذشته خود را دارند و بنده هم اين افراد را تأييد نمي‌كنم و حضور آنها را مفيد نمي‌دانم چراكه حتي يكبار هم به خاطر انقلاب، نظام و مردم حاضر نشدند تحركات تند و ضد انقلابي موسوي و كروبي را محكوم كنند. به هر حال بنده نگاه مثبتي به اين مجموعه ندارم.

جريان انحرافي هم مانند اصلاح‌طلبان تلاش‌هايي را براي پيروزي در انتخابات آتي آغاز كرده، ميزان موفقيت اين گروه را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟
جريان انحرافي هم مانند اصلاح‌طلبان از ماه‌ها پيش در تدارك براي پيروزي در انتخابات برآمده‌اند كه اين لزوم توجه و هوشمندي جريان اصولگرا را طلب مي‌كند. اما به هر روي و با توجه به مسائل پيش آمده در دو سال اخير حاميان جريان انحرافي موفقيت سرنوشت‌سازي نخواهند داشت.
به‌رغم همه فعاليت‌هايي كه جريان انحرافي به اين منظور انجام داده اما اينكه تا چه ميزان بتوانند موفق باشند معلوم نيست، كه اميدواريم موفق هم نباشند.
بسيار اميدواريم كه فعاليت‌هاي جريان انحرافي بي‌نتيجه باشد و توفيقي به دست نياورد چراكه جامعه با بصيرتي داريم كه به سخنان نخبگان و صاحب‌نظران اهميت مي‌دهد.

جريان دوم خرداد چطور مي‌تواند براي برگشتن به عرصه رقابت اميدوار باشد با توجه به اينكه جامعه مخالف حضورشان در اين عرصه است؟
اصلاح‌طلبان ابتدا بايد دچار اصلاحات شوند بدان معنا كه اصلاح‌طلبي و معاندت را از يكديگر جدا نمايند چراكه كسي كه نظام را قبول ندارد معنايي ندارد كه در قالب آن رئيس‌جمهور آن نظام شود. بهتر است اين افراد به صراحت بگويند نظام را قبول ندارند نه اينكه براي رئيس‌جمهور شدن تقلا كنند چون قرار است رئيس‌جمهور همچون نمايندگان مجلس، پاسدار قانون اساسي باشد پس معنايي ندارد كه فردي كه نظام جمهوري اسلامي و چارچوب‌هايش را قبول ندارد رئيس‌جمهور كشور شود. بر اين اساس تمام افرادي كه در چارچوب نظام سلسله مراتب را قبول دارند و بر اين موضوع نيز معتقدند كه سياستگذاري كلان كشور توسط مقام معظم رهبري ابلاغ مي‌شود و رئيس‌جمهور آينده تنها بايد مجري اين سياست‌ها باشد، مي‌توانند وارد عرصه رقابت شوند.

با توجه به اينكه در هفته‌هاي اخير شاهد حدس و گمان‌هاي متفاوتي در مورد اشخاص مختلف در رقابت‌هاي انتخاباتي هستيم ارزيابي شما در مورد گروه‌هاي فعال در اين عرصه چيست؟
در پايان عرض مي‌كنم در عرصه انتخابات رياست جمهوري يازدهم شاهد حضور گروه‌هايي خواهيم بود كه رسماً وابسته به جناح سياسي اصلاح‌طلب و اصولگرا نيستند اما در عرصه انتخابات حاضر هستند؛ البته آرم خاص ندارند و در ظاهر آزاد و غيروابسته وارد مي‌شوند.
نياز به زمان بيشتري وجود دارد تا فضا شفاف‌تر شود و مشخص شود چه كساني خواهند آمد و بتوانيم قضاوت بهتري داشته باشيم.
دو تا سه گروه شامل اصلاح‌طلب، جناح‌هايي كه به ظاهر وابستگي ندارند و جناح اصولگرا در عرصه انتخابات يازدهم رياست جمهوري در حاضر خواهند شد، جناح اصولگرا بيشترين حضور را در انتخابات پيش‌رو خواهند داشت و گرچه پشت صحنه فعاليت‌ها شروع شده است، اما هنوز شفاف نيست و نياز به زمان بيشتري داريم تا كانديداها مشخص شوند و مواضع خود را مطرح كنند.

بهترين راهكاري كه اصولگرايان مي‌توانند در دستور كار قرار دهند تا دو جريان اصلاحات و منحرف به اهداف خود نرسند را چه مي‌دانيد؟
به نظر بنده اصولگرايان ضمن آنكه هوشياري و آگاهي خود را حفظ كنند بايد به روشنگري فعاليت‌هاي اين دو جريان دست بزنند البته وحدت و همگرايي حداكثري در دل جريان اصولگرايي و توافق بر سر كانديداي مشترك، در انتخابات آتي مي‌تواند تمام اهداف آنها را به يأس و شكست تبديل كند.
البته در اين ميان از نقش رسانه‌ها هم نبايد به راحتي گذشت چراكه عمل به وظيفه از سوي رسانه‌ها كه همان روشنگري و افزايش سطح آگاهي جامعه است مي‌تواند تأثيرات مثبتي به همراه داشته باشد و مردم را در مقابل دسيسه‌ها وتوطئه‌هاي برخي گروه‌ها و جريانات سياسي واكسينه كند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار