فيلم، داستان «احسان» است كه پس از ۲۵ سال به ايران برميگردد تا با صميميترين دوست خود كه زندگياش را مديون اوست براي آخرين بار تجديد ديدار كند و همين مسئله، اتفاقات ناخواسته ديگري را براي او رقم ميزند. در اين فيلم كامبيز ديرباز، ميترا حجار، قربان نجفي، سيامك اديب و... به ايفاي نقش ميپردازند. پس از ارائه فيلم به جشنواره فيلم فجر، شائبههايي مبني بر اعمال مميزي بر فيلم به گوش رسيد. به بهانه حضور فيلم «خاكستر و برف» در جشنواره امسال، گفتوگويي با «روحالله سهرابي» داشتهايم تا در خصوص حواشي پيرامون فيلم و حضور در جشنواه فجر بپرسيم.
آقاي سهرابي! از جزئيات خاكستر و برف بگوييد. فيلم «خاكستر و برف» به دوره بعد از جنگ ميپردازد و فضا و بستري اجتماعي دارد كه بر پايه مباحث اخلاقي استوار است. اين به هم ريختگي ارتباط آدمها، معضلات اجتماعي و تفاوت نگاه اين افراد در كليت فيلم مطرح ميشود. فيلم بيشتر فضا محور است و سعي كردهايم كه فضاهاي خاصي را در فيلم مورد استفاده قرار دهيم و به همين دليل فيلم ميتواند به عنوان يكي از كارهاي متفاوت جشنواره به حساب آيد.
يكي از مهمترين شاخصههاي فيلم «خاكستر و برف» حواشي پيرامون فيلم است، شايعاتي مبني بر اعمال مميزي بر فيلم. در اين خصوص بيشتر توضيح دهيد. چه مسئلهاي باعث مطرح شدن ماجراي مميزي شده است؟ يكسري بحثهايي پيرامون فيلم به وجود آمد مبني بر اينكه يكي از كاراكترهاي فيلم كه در جامعه از جايگاه بالايي برخوردار است از لحاظ شخصيتي، قابل قبول از كار در نيامده. به همين دليل برخي از دوستان نگران بودند كه مبادا چهره اين صنف و جايگاه تخريب شود. از سوي ديگر برخي از ديالوگها مورد بحث بود كه در جلساتي كه داشتيم به نتيجهگيريهاي خوبي رسيديم. با حسن نظر دوستان، اتفاقات خوبي پيرامون فيلم رخ داد و حواشي ايجاد شده هم به اتمام رسيد و فيلم با يك سر و شكل قابل قبولتري به جشنواره ارائه شد.
اولين فيلم سينمايي شما به جشنواره فيلم فجر راه پيدا كرده است، نظرتان در اين خصوص چيست؟
به نظر من اين حضور فرصت خوبي براي فيلم است كه مورد قضاوت قرار بگيرد. من شاخصههاي تعامل دوسويه با مخاطب را رعايت كردهام چه از لحاظ محتوا و قصه و چه از لحاظ ساختار و فرم و سعي كردهام فيلم به نيازها و دغدغهها مخاطب وفادار بماند. اميدوارم كه مخاطب با فيلم ارتباط برقرار كند.
به نظر خودتان «خاكستر و برف» در چه رشتههايي برجستهتر است؟ به نظرم از نقاط برجسته فيلم، بازيهاست؛ بازي كامبيز ديرباز، قربان نجفي و ميترا حجار. فضاسازيها، موسيقي، گريم و فيلمبرداري از نكاتي است كه دوستان صاحبنظر پس از ديدن فيلم به آن اشاره داشتهاند. من فكر ميكنم اگر فيلم در مسابقه ايران هم حضور داشت، حداقل در اين رشتهها كانديدا ميشد.
در خصوص انتخاب بازيگران، چه شد كه به اين گروه از بازيگران رسيديد؟ براي انتخاب بازيگران، جستوجوي بسياري داشتيم تا اينكه سرانجام به آقاي ديرباز و نجفي به عنوان شخصيتهاي اصلي رسيديم در نقطه مقابل هم خانم حجار انتخاب شد. آقاي ديرباز براي ايفاي اين نقش ۱۵ كيلو به وزنش اضافه كرد و با گريمي سنگين ۱۵ سال مسنتر از سن واقعياش به نظر ميرسد. خانم حجار هم ۱۰ سالي مسنتر از سنش گريم شد. اين گريمهاي سنگين كار ما را براي انتخاب بازيگران دشوار ميكرد. گروه بازيگري بسيار همراه و باهوش بودند و كمترين دشواريها را در برخورد با بازيگران كار داشتم.
لوكيشن كار به طور كلي در شمال كشور بود؟ لوكيشن ۹۰ درصد از كار در بندرانزلي است و ۱۰ درصد از آن هم در لاهيجان. ما به بافت قديمي اما نه محقر در شمال كشور نياز داشتيم، به همين دليل شهرهاي مختلف را جستوجو كرديم و توانستيم بافتي سنتي و در عين حال زيبا را در لاهيجان بيابيم. از آنجا كه كار سكانسهاي بصري در ساحل داشت، ما نياز به يك ساحل نيمه وحشي داشتيم، چون ميخواستيم فضاي سردي را به تصوير بكشيم و ساحل انزلي اين خصوصيت را دارا بود و توانستيم تركيبي از آبي و خاكستري را نشان دهيم.
استقبال مردم را از «خاكستر و برف» در جشنواره امسال چطور پيشبيني ميكنيد؟ من فكر ميكنم كه استقبال مردم از «خاكستر و برف» خوب باشد، چون سوژه فيلم، موضوع روز جامعه است. قصه فيلم قصهاي است كه همه ما بارها پيرامون خود مشاهده كردهايم، اما باز هم استقبال قابل پيشبيني نيست.