بر اين اساس وجود اختلاف و تفرقه بين مديران و مسئولان در يك نظام سياسي قطعا سد بزرگي در مسير رشد و توسعه آن كشور ايجاد خواهد كرد. از سوي ديگر، لبهاي خندان مردم و روان آسوده جامعه از ديگر نتايج اتحاد و همدلي دولتمردان و مسئولان يك كشور به حساب ميآيد. در اينباره با دكتر مهدي مطهرنيا عضو هيئت علمي دانشگاه آزاد به صحبت نشستيم كه شما را هم در اين گپوگفت شريك ميكنيم.
حفظ استقلال كشور
دكتر مطهرنيا با بيان اينكه اقتدار ملي يكي از واجبات هر نظامي بوده ميگويد: آنچه در ارتباط با همگرايي و مشاركت سياسي بيش از ساير موارد مطرح است اقتدار ملي بوده و اقتدار ملي بنيادهايي است كه بنيانهاي كشور را براي امور داخلي و منطقهاي به رخ ميكشد. پيوند نخبگان سياسي و مردم يكي از مهمترين اين بنيانهاست و هر كشوري كه بر اين نكته تأكيد و تمركز داشته باشد ميتواند با اقتدار بيشتر در جهان حضور داشته باشد.
وي ميافزايد: اگر در كشوري بزرگترين دستاوردها و سختترين آنها از جمله انرژي هستهاي به دست آيد و مملكت به آن دست يابد اما وحدت ملي را نداشته باشند، ميتوان گفت كه آن مملكت به مشكل خواهد خورد. اگر چه دارا بودن اين قدرتها ميتواند امتيازي باشد اما بيشك كامل نخواهد بود. اين درحالي است كه اگر ملتي در قالب اتحاد ملي حركت كنند با داشتن چنين نماهايي بيشك ميتوانند به عنوان يك بازيگر مؤثر خود را تبديل به يك چهره كنند. پس ماحصل اين وحدت، همگرايي اجتماعي و تعامل سازنده با اجتماع و نتايج مثبت سياسي و امنيتي و افزايش قدرت پرستيژ يك جامعه تعريف شده است كه در قالب يك دولت پويا و كشور مناسب خود را نشان ميدهد.
در غير اينصورت هرگونه واگرايي در بين مسئولان و آحاد مردم و در نهايت بين مردم و مسئولان موجب عدم استقبال ملي و ايجاد واگراييهاي بخصوص ميكند.
از ثمرات اين وحدت، افزايش حفظ استقلال در معناي واقعي است. استقلال امروز به معناي عدم پيوستگي با نظام منطقهاي نيست بلكه به معناي تحرك مقتدرانه درون منطقهاي و درون نظام بينالمللي است.
تقويت نشاط اجتماعي اين استاد دانشگاه، نشاط اجتماعي را از ديگر عوامل مؤثري ميداند كه نتيجه اتحاد مسئولان است و خاطرنشان ميكند: جامعهاي كه دچار تفرقه و تشتت و دچار واگرايي نخبگان ميشود به جاي شعور عملياتي، شعارهاي فاقد پشتوانه و كنشهاي مخالف با آن شعار را ميبيند و كم كم نيز انگيزهها از دست خواهد رفت.
توده مردم كه بيشترشان نيز مردمي هستند در پرتو تفرقه و تشتت انگيزههاي خود را كور شده ميبينند و تحرك كند و ايستايي ناشي از اين مسائل نشاط موجود در جامعه را از بين ميبرد. در پي از بين رفتن اين نشاط، خلاقيت و شكوفايي به تدريج از بين خواهد رفت و جلوي آن مسدود ميشود و جامعه در پي آن هزينه زيادي را بايد بپردازد.
از اين منظر بايد گفت كه يكي از اثرات اصلي تفرقه و تشتت، نشاط زدايي از جامعه است و برعكس وحدت و همگرايي نشاط زاست.
حفظ امنيت و آرامش مردم در ادامه گفتوگوي ما با اين كارشناس، مطهرنيا حفظ امنيت و آرامش مردم را نيز از ثمرههاي همدلي مسئولان ميداند: همچنان كه در ابتداي صحبتهاي خود گفتم بنيان وحدت ملي، وحدت و همبستگي است. جامعه بدون همبستگي فاقد امنيت است. چون منطقه جغرافيايي درون، آسيب پذير و تهديدپذيري از بيرون جغرافيايي عاملي براي تفرقه و تشتت است. وقتي در جامعه ملي نيروهاي ملي به جاي وحدت در جهت منافع ملي درگير منازعات شوند و تعارضها به تهاجم و تخريب روي آورد، انرژيهاي موجود در جامعه از هم گسسته و به جاي افزايش سطح بهره وري در جامعه موجب كاهش توان ميشود و اگر در دستگاه گفتمان مثبت و منفي بخواهيم اين مورد را نگاه كنيم تفرقه و تشتت باعث كاهش غلظت امنيت در داخل و به تبع آن در نظام منطقهاي و بينالمللي ميشود.
افزايش مشاركت ملي و اجتماعي اين استاد دانشگاه معتقد است كه با اتحاد مسئولان مشاركت ملي و اجتماعي هم گسترش پيدا خواهد كرد: اگر در مولفههاي پيش گفته شده نيك بنگريم در مييابيم كه وحدت و همبستگي موجب بالارفتن توان ملي، انگيزهمندي و به تبع آن نشاط و تحرك جامعه در بستري ايمن از آسيبهاي دروني و در واقع تهديدات بيروني خواهد شد. اين فضاي گفتماني، مشاركتخيز است و مردم را به سمت همگرايي ميكشاند. دليل آن نيز اين است كه جامعهاي ايمن، خلاق، نوآور، با نشاط و شكوفا ميتواند رضايتمندي در جامعه را افزايش و سپس منجر به مشاركت بيشتر مردم جامعه در لايههاي گوناگون حيات جامعه شود.