کد خبر: 517220
تاریخ انتشار: ۲۶ اسفند ۱۳۹۱ - ۰۱:۵۸
پيامدهاي همزماني انتخابات رياست جمهوري و شوراهاي شهر در گفت‌و‌گوي «جوان» با پرويز سروري

اهميت سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي انتخابات شوراها را بايد در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران جست‌وجو كرد. با اين حال، از هم اكنون آرايش سياسي در انتخابات چهارم شوراها در حال شكل گرفتن است كه ريشه در صف بندي دو جريان سياسي فعال در كشور دارد: «اصولگرايان و اصلاح‌طلبان». در اين باره با پرويز سروري نماينده مردم تهران در هشتمين دوره مجلس شوراي اسلامي به گفت‌و‌گو نشسته‌ايم.

آقاي سروري! جايگاه شوراي شهر در نظام سياسي كشور كجاست؟
همان‌طور كه اطلاع داريد، مهم‌ترين مشخصه جمهوري اسلامي، مشاركت مردم در همه مراحل زندگي و سرنوشت زندگي آنهاست، به همين دليل است كه نظام جمهوري اسلامي را نظام انتخابات ناميدند و جمهوري اسلامي در هر سال يك انتخابات بزرگ و سراسري را پشت سر گذاشته است و به حول و قوه الهي توانسته به تعبيري در دنيا نرخ مشاركت را به نفع خود ثبت كند و اين ويژگي مردمسالاري ديني است كه در نظام جمهوري اسلامي وجود دارد. انتخابات رياست جمهوري، مجلس، خبرگان رهبري، شوراي شهر و ديگر انتخابات نيز نمونه‌هايي از اين مردمسالاري است كه براي ساماندهي مردم و نقش آنها در سرنوشت خودشان و كشورشان برگزار مي‌شود. در اين ميان، يكي از مهم‌ترين انتخاباتي كه در كشور انجام مي‌شود و در عملياتي‌ترين سطح جامعه شكل مي‌گيرد، انتخابات شوراهاي شهر و روستاست. انتخابات شوراها در قانون اساسي چند اصل را به خود معطوف كرده؛ اصل هفتم، يكصدم، صد و يكم تا صد و هفتم قانون اساسي كه دلالت دارد بر اينكه نقش مردم در ساماندهي و سازماندهي امور نقشي تعيين‌كننده است، نه تبليغاتي و تشريفاتي. اين نشان‌دهنده اين است كه مهم نيست از چه جايگاهي وارد مي‌شويد و چون انتخابات شوراها در زندگي عملياتي مردم و سبد خانوار نقش اساسي دارد، ضرورت خود را به شكلي اساسي نشان مي‌دهد.
انتخاب اعضاي شورا و در نهايت شهردار از دل اين شورا به نوعي به نقد زندگي مردم در تمامي زمينه‌ها ارتباط دارد كه همين نكته مي‌تواند مويد نقش ويژه و خاص اين انتخابات در جامعه باشد. چون اين انتخابات با زندگي روزمره مردم ارتباطي نزديك دارد، جايگاه ويژه‌اي را در كشور براي خود باز كرده است. هر انتخاباتي كه ما با آن مواجه هستيم، شور و شعف و اشتياق و تمايل مردم و نامزدها را بيشتر نشان مي‌دهد. در انتخابات كنوني نيز ما با انتخابات جدي يعني انتخابات رياست جمهوري مواجه هستيم كه بار انتخابات شوراها را دو چندان مي‌كند.

اين جايگاه سياسي كه به آن اشاره كرديد، مي‌تواند عاملي براي ايجاد مشاركت فعال مردم و جريان‌هاي سياسي در انتخابات شود؟
اين نكته خوبي است و بنده اساساً انتخابات شوراها را سياسي نمي‌دانم و سياسي شدن شوراها را به نوعي آفتي بزرگ براي كشور مي‌دانم و دغدغه جدي ما نيز در اين دوره همين است كه يك انتخابات پرچالش سياسي كه جزو حساس‌ترين انتخابات كشوري است، در كنار انتخابات فني و تخصصي و مردمي شوراي شهر برگزار مي‌شود. دغدغه ما اين است كه انتخابات سياسي رياست جمهوري كه سايه‌اش روي انتخابات شوراي شهر افتاده، اين انتخابات را تحت تأثير قرار دهد. تجربه تلخي را ملت ما از سياسي شدن انتخابات شوراها دارند. در انتخابات دوره اول شوراها كه با يك رويكرد سياسي و نه اجتماعي شكل گرفت، كشور را به پرتگاه جدي سوق داد و خسارات زيادي را روي دست مردم گذاشت تا جايي كه دولت اصلاح‌طلب مجبور شد تا شوراي شهر اصلاح‌طلب تهران را منحل كند و اجازه ندهد كه بيش از اين براي مردم مشكل ايجاد و هزينه توليد شود. ما نيز پس از آن شاهد بوديم كه انتخابات شوراها هرگاه بار سياسي به خود گرفت، عملاً از كارآمدي و اجراي خدمت و انجام آن براي مردم باز مانده است و به نوعي ابزار دست سياستمداران و اجراي اهداف سياسي آنها شده است كه اين به اعتقاد ما يك آفت بزرگ براي انتخابات شوراهاست. تلاش ما بر اين است تا جلوي اين كار را بگيريم و تا آنجايي كه مي‌شود، فضاي انتخابات شوراي شهر را از انتخابات رياست جمهوري جدا كنيم و اين كار را به نوعي مديريت كنيم تا انتخابات شوراها كمتر در فضاي سياسي اين دوره قرار گيرد.

تجميع انتخابات شوراي شهر و رياست جمهوري ممكن است موجب شود تا انتخابات شورا شهر زير سايه انتخابات رياست جمهوري قرار بگيرد. آيا اين موضوع در بعد سياسي انتخابات شوراي شهر تأثيرگذار بوده يا خير؟
انتخابات رياست جمهوري پرچالش‌ترين انتخابات سياسي كشور است و جامعه را در يك تب و التهاب سنگين سياسي قرار مي‌دهد. كشش‌هاي خياباني، ابراز نظرات موافق و مخالف مردم كه به تعبيري مي‌توان گفت مردم در انتخابات رياست جمهوري چند ماهي را در فضاي مناقشات سياسي زندگي مي‌كنند در چنين فضايي طبيعي است كه مديريت افكارعمومي در چنين فضايي و در حالي كه در يك التهاب سياسي هستند، براي ورود به يك انتخابات اجتماعي كاري سخت و دشوار است. مگر اينكه نخبگان كشور، احزاب، گروه‌ها، تشكل‌ها، رسانه‌ها و رسانه ملي دست به دست هم بدهند و براي كمك به كشور و منافع ملي كشور اين فضا‌سازي رسانه‌اي و تبليغي و به تعبيري مديريت افكار عمومي را به دست بگيرند تا بتوانند به نوعي اين دو انتخابات را مديريت كنند تا آنها به يكديگر پهلو نزنند و اين دو انتخابات همزمان در دو فضاي متمايز سياسي و اجتماعي برگزار شود.
دليل آن هم اين است كه نمي‌شود ما با نگاه سطحي به اين موضوع، ماجرا را حل كنيم و اين دغدغه نه تنها براي امسال بلكه براي هميشه وجود خواهد داشت و تا سال‌ها قرار است اين دو انتخابات با هم برگزار شوند. به اعتقاد من بايد يك بستر‌سازي قوي را از هم اكنون و اولين دوره شكل دهيم تا اجازه ندهيم اتفاقاتي ناميمون رخ دهد.

اين دوره كه گذشت. آيا برنامه‌اي براي تفكيك اين دو انتخابات در آينده وجود دارد؟
براي آينده بايد تدبير كرد و بايد اين دو انتخابات را از هم جدا كرد. شايد اگر انتخابات مجلس را با رياست جمهوري يكي مي‌كرديم تا اين مشكل بزرگ كه در ايران وجود دارد و مجلس و دولت با هم در دو زمان انتخابات را برگزار مي‌كنند، به نوعي برطرف شود. برگزاري همزمان انتخابات رياست جمهوري و مجلس جدا از معايب، برخي محاسن هم دارد و همگرايي ميان دو قوه به وجود مي‌آيد و كمي از مناقشات كنوني كاسته مي‌شود. با اين حال اكنون زمان فكر كردن به اين موضوع نيست و تمامي احزاب و گروه‌ها بايد به اين نقطه تفاهم و ادبيات مشترك و به اين باور قطعي برسند كه بايد جلوي در هم آميختگي فضاهاي سياسي و اجتماعي را بگيريم.

بعد از انتخابات رياست جمهوري سال ۷۶ قوه مجريه و پس از آن قوه مقننه از دست اصولگراها خارج شد، اما با پيروزي در انتخابات شوراي دوم بار ديگر سكان قوا را به دست گرفتند، چرا شوراي شهر مي‌تواند نردباني براي جريانات سياسي براي پيروزي‌هاي سياسي ديگر باشد؟
طبيعي است. چون انتخابات شوراها در كشور ما نوپاتر از ساير انتخابات است و در اوايل كار خيلي‌ها به حساسيت و اهميت كاركرد انتخابات شوراها پي نبرده بودند و به آن متناسب با وزنش نگاه نمي‌كردند، اما اصولگراها پس از برگزاري اولين دوره انتخابات شوراها متوجه اهميت آن كه مي‌توانست عرصه‌اي براي نمايش خدمت و كارآمدي باشد، شدند. به همين دليل اصولگراها اولين گام براي احياي گفتمان خود را كه مبتني بر انقلاب اسلامي، خدمت و بازگشت به گفتمان امام (ره) بود، در انتخابات دوره دوم شوراها با نام گفتمان اصولگرايي برداشتند تا هم عرصه خدمت را به نوعي ساماندهي كنند و هم كارآمدي نيروهاي اصولگرا را در عرصه خدمت به نمايش بگذارند. در مقابل، نگاه اصلاح‌طلب‌ها نگاهي كاملاً متفاوت بود و در حالي كه اصولگراها با نگاهي كاملاً اجتماعي و مبتني بر خدمت به مردم در انتخابات شوراها حضور پيدا كردند، اما اصلاح‌طلب‌ها با همان ديدگاه سياسي به اين دوره و ساير دوره‌ها نگاه كردند و مي‌كنند و متناسب با آن نيروهاي خود را ساماندهي مي‌كنند. نگاه ابزاري به شوراها، آن را در يك مسير متفاوت و متضاد با اهداف خود قرار مي‌دهد.
به همين دليل فكر مي‌كنم كه اصلاح‌طلب‌ها با استراتژي بازگشت به قدرت بدون پرداخت هزينه به اصطلاح پله اول بازگشت خود را انتخابات شوراي شهر قرار داده‌اند، بنابراين مي‌گويم كه اصولگرايان در اين انتخابات در يك رقابت قطعي و مسلم با اصلاح‌طلب‌ها، حلقه انحرافي و به نظر من مفسدين منفعت جويي كه به دنبال اين هستند كه از انتخابات شوراها براي رسيدن به پست و فرصت‌هاي اقتصادي بهره ببرند، روبه‌رو هستند، چون آنها حضور در عرصه رقابت در انتخابات رياست جمهوري را محتمل اما رقابت در انتخابات شوراها را قطعي مي‌دانند. پس ما با يك رقابت محتمل در انتخابات شوراها با اصلاح‌طلب‌ها و حلقه انحرافي و يك رقابت قطعي با مثلث اصلاح‌طلب‌ها، انحرافيون و مفسدين منفعت‌جو روبه‌رو هستيم. اين رقابت قطعي در انتخابات شوراها با وضعيت متشتتي كه بين اصولگراها وجود دارد، چشم‌انداز نگران‌كننده‌اي را براي اصولگراها ترسيم مي‌كند و به همين دليل مجموعه‌اي به نام «خدمتگزاران آباداني و پيشرفت» راه اندازي شد تا زمينه‌هاي همگرايي و انسجام اصولگرايان براي مقابله با اين تهديد و حضور پر قدرت در رقابت با اين مثلث به‌وجود بيايد.

پس با اين حساب، اصولگرايان انتخابات شوراها را هم بسيار حياتي و مهم مي‌دانند؟
بله قطعاً. به همين خاطر هم دغدغه ما اين است كه اين انتخابات در نوسانات سياسي قرار نگيرد. اصولگراها هم در انتخابات شوراهاي گذشته يك كارنامه قابل قبولي را ثبت كرده‌اند. هرچند اين واقعيت موجود با مطالبه واقعي فاصله زيادي دارد اما با اولين دوره شوراها هم فاصله زيادي دارد. كافي است كارنامه شوراي اول با شوراي دوم و سوم مورد مقايسه قرار گيرد تا تفاوت‌ها مشخص شود. به خوبي مي‌توان فاصله جدي بين اين دو مشاهده كرد. اما ما قانع نيستيم و معتقديم كه بايد با يك فضا انرژي و با يك رويكرد شتابنده و به تعبيري متفاوت از دوره دوم و سوم وارد عرصه انتخابات دوره چهارم شويم و يك حركت پرشتاب به طرف آينده‌اي مطلوب كه مدنظر است، داشته باشيم. به همين دليل است كه هرچند كارنامه اصولگراها را موفق مي‌دانيم اما معتقديم كه بايد ساز و كاري جديدي براي سرعت بخشيدن به گفتمان خدمت صورت گيرد.

بنابراين مي‌توان اميدوار بود به رغم اينكه اصولگرايان در انتخابات رياست جمهوري داراي زيرشاخه‌هاي متعدد هستند ولي در انتخابات شوراها هماهنگ عمل كنند.
من اميد جدي دارم به رسيدن انسجام بين اصولگراها. از اين نظر كه ما همان طور كه عرض كردم تهديد را از طرف اين مثلث انحراف، فتنه و اصلاح‌طلب جدي مي‌بينيم و ترديدي در اين تهديد وجود ندارد. به همين دليل معتقدم كه در اين ظرفيت جدي كه از اين مثلث واگرا در حال شكل گرفتن است، آن قدر جدي است كه مصالح ملي اقتضا مي‌كند كه نيروهاي اصولگرا فضاي انتخابات رياست جمهوري را از فضاي انتخابات شورا جدا كنند، چون اگر بخواهيم با نگاه انتخابات رياست جمهوري به انتخابات شورا نگاه كنيم، در اختلافات غرق خواهيم شد. در انتخابات شوراي شهر بايد با يك نگاه مديريت شهري وارد شويم و با نگاه به عرصه رقابت رو به انسجام حركت كنيم. زمينه‌هاي خوبي هم از آمادگي جريانات اصولگرا براي ايجاد انسجام مشاهده مي‌شود. از اين نظر هم نگراني‌هايي براي رسيدن به انسجام وجود دارد و هم اميدواري‌هايي. اميد داريم كه با توجه به رقابت قطعي با مثلث مذكور، زمينه انسجام و هماهنگي بيشتري فراهم شود.

تحليل شما از آرايش اصلاح‌طلب‌ها در انتخابات شوراي شهر چيست؟
اصلاح‌طلب‌ها در وضعيت استثنايي قرار دارند و تحليل آنها اين است كه در انتخابات رياست جمهوري احتمال آنكه گزينه‌هاي اول‌شان حضور پيدا كند، تقريبا مردود است. تحليل من اين است كه اصلاح‌طلب‌ها در انتخابات رياست جمهوري صرفاً به منظور حفاظ حيات سياسي خود حضور داشته باشند و اين براي آنها يك پيروزي است، البته پيروزي حداقلي. در انتخابات شوراها آنها معتقدند كه فتح سنگر به سنگر بكنند.
يكي از رهبران اصلاح‌طلب هم اين نكته را تأييد كرده كه شانسي در انتخابات رياست جمهوري ندارند و بايد در فتح سنگر اول يعني انتخابات شوراها، تمام نيروي خود را به كار ببرند. آنها امروز تمركز نگاهشان به انتخابات شوراهاست. براي آنكه بتوانند بدون هزينه در قدرت باشند و بلندگو پيدا كنند و ساماندهي كنند، نيروهاي خود را و به تعبيري رسميت دهند حضور خود را پس از واگرايي كه با نظام داشته و همگرايي كه با دشمن داشتند، به شكلي حضور سياسي خود را رسميت بخشند. نگاه آنها به انتخابات شوراي شهر به نوعي تجديد قواست. يعني آنها مي‌خواهند براي انتخابات آينده مجلس آماده شوند و اكنون يك ولعي براي به قدرت رسيدن در آنها وجود دارد.

پس خيابان بهشت پلي براي رسيدن به پاستور است؟
قطعا همين گونه است و نگاه اصلاح‌طلب‌ها با يك برنامه‌ريزي مرحله‌اي به اين است كه از سنگر اول يعني شوراها به مجلس و از مجلس به پاستور راه پيدا كنند.

تركيب آينده شوراي شهر را با توجه به اسامي كه اين روزها از اصلاح‌طلب‌ها و اصولگرايان مطرح مي‌شود، چگونه پيش‌بيني مي‌كنيد؟
من فكر مي‌كنم كه همچنان با همه مشكلاتي كه مردم ما با آن مواجه هستند، در مقابل استراتژي دشمن كه مبتني بر فشار و تحريم است، آنان استراتژي مقاومت را در مقابل سازش ترجيح مي‌دهند. «گفتمان مقاومت» گفتمان اصولگرايي است و من فكر مي‌كنم كه اين گفتمان در انتخابات شوراها پيروز مي‌شود و بيشترين سهم در انتخابات شوراها به جريان اصولگرا اختصاص مي‌يابد. دليل آن هم، كارنامه قابل قبول دو دوره گذشته است، البته بايد آسيب شناسي اين دو دوره هم صورت گيرد تا نقاط ضعف برطرف شود. برداشت من اين است كه انتخابات آينده شوراها با تمامي برنامه‌ريزي‌هاي صورت گرفته به سود اصولگراها خاتمه مي‌يابد.

برنامه‌ريزي اصولگراها براي انتخابات شوراي شهر تنها در شهرهاي بزرگ مثل تهران، اصفهان، شيراز و مشهد است يا براي شهرهاي كوچك هم برنامه دارند؟
اولويت رقباي ما تهران و سپس كلانشهرهاست اما قطعا آنها به شهرهاي ديگر هم با اولويت پايين‌تر نظر دارند. ما تلاش مي‌كنيم تا در كل كشور برنامه‌ريزي كنيم. اصولگرايان چون با يك نگاه خدمت‌مدارانه به موضوع نگاه مي‌كنند، طبيعي است كه عرصه خدمت را در تمامي شهرها جست‌وجو كنند.

شايد تجميع انتخابات شوراي شهر و رياست جمهوري ميزان مشاركت مردم در انتخابات شوراي شهر را نسبت به دوره‌هاي گذشته افزايش دهد. با اين نظر موافقيد؟
به طور يقين امسال شاهد يك انتخابات پر شكوه در شوراها خواهيم بود و انتخابات رياست جمهوري مقوم اين موضوع خواهد بود. جدا از آن، زماني كه به دوره‌هاي گذشته انتخابات شوراي شهر نگاه مي‌كنيم، شاهد رشد مشاركت مردمي هستيم. مردم رفته رفته نقش آفريني خود را در انتخابات شوراها باور كرده‌اند. اين فرآيند از لحاظ مشاركت مردم رو به رشد بوده است. انتخابات رياست جمهوري هم كه نوعاً با مشاركت بالاي مردم برگزار مي‌شود، مي‌تواند مشاركت در انتخابات شوراها را نيز افزايش دهد.

به عنوان آخرين سؤال، عملكرد شوراي شهر در اين دوره را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟
فكر مي‌كنم كه قانون شوراها معطوف به مديريت شهري بايد شكل گيرد. نارسايي‌هاي امروز در شوراها به دليل نگاه ناموزون قانونگذار به اختيارات شوراها است. گاهي اوقات تصميمات بسيار خوب بوده و به درستي مطرح مي‌شود اما در زماني كه قرار است اجرا شود، متفاوت مي‌شود! شفاف نبودن وظايف اعضاي شوراي شهر و نمايندگان موجب مي‌شود تا بسياري از وظايف اعضاي شوراي شهر را نمايندگان مجلس انجام دهند چون يك آميختگي در وظايف وجود دارد كه موجب نوعي تزاحم مي‌شود و مردم بيشتر احساس مي‌كنند كه به سمت نمايندگان مجلس بروند بهتر است. اين مشكل بايد برطرف شود و اختيارات، متناسب با وظايف و مسئوليت‌ها به اعضاي شوراي شهر داده شود.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار