کد خبر: 521650
تاریخ انتشار: ۳۱ فروردين ۱۳۹۲ - ۰۰:۰۰
گفت‌وگوي «جوان» درباره ارتباط عرفان و هنر با 3 استاد فلسفه اسلامي
از ديدگاه عرفاني با بروز اثر هنري جلوه‌هاي خاصي از دو صفت جمال و جلال خداوند نمودار مي‌شود. اگر نمود يك اثر هنري، ارائه دهنده زيبايي‌هايي از طبيعت يا انسان باشد، قطعاً چنين اثري نمايشگر جمال الهي خواهد بود و اگر ارائه نظم شكوه‌آميزي از طبيعت و انسان باشد، بيانگر جلال الهي خواهد بود. بنابراين فعاليت هنري، از ديدگاه عرفان مثبت، اگر از اصالت بهره‌برده و داراي محتوايي از حقيقت باشد، براي برقراري ارتباط انسان با خدا يك امر ضروري است. با اين وجود عرفان از جمله مباحثي است كه از آن برداشت‌هاي مختلفي مي‌شود و گاه به دليل عدم شناخت كافي، افراد از مسير اصلي آن خارج مي‌شوند و از حقيقت دور مي‌گردند. در اين‌رابطه نظرات استادان فلسفه اسلامي را دراين زمينه جويا شديم. 

هنر با اسلام بيگانه نبوده است
دكترهمايون همتي، ‌كارشناس اديان و عرفان تطبيقي نيزمعتقد است: عرفان دو بخش نظري و عملي دارد. عرفان نظري نوعي جهان‌بيني است درباره خدا، انسان، طبيعت، فرجام انسان و. . . از اين حيث شبيه فلسفه است. عرفان اصيل معرفتي، شهودي دارد كه مبدأ آن نه حواس ظاهري و نه تأملات عقلي است بلكه دانش برآمده از رياضت و تلطيف جان مي‌باشد، بنابراين نوعي معرفت در عرفان است يعني عمل و تجربه. در عرفان عملي، هم عارف داراي سلوكي براي رسيدن به خدا است پله پله تا ملاقات خدا. يك سير دروني كه انسان از درون به حضرت دوست مي‌رسد. آنچه كه عارف در مكاشفه مي‌بيند، از بيان آن عاجز است و قادر به مفهوم‌سازي آن نيست مانند خواب ديدن، خواب را مي‌شود بيان كرد ولي خود خواب را نمي‌توان گفت و مكاشفه وقتي بيان ‌شود، ‌آلوده به مفاهيم مي‌گردد. دين اسلام به دليل جامعيت و آموزش‌هاي ذوابعادش هم به عشق مي‌پردازد و هم به عقل. از روي آيات قرآني مي‌توانيم به عرفان اسلامي پي ببريم كه قلب و دل انسان را اشباع مي‌كند. اينكه خدا با شماست، ‌هركجا باشيد و... همه آياتي هستند در قرآن كه دعوت به درون‌كاوي و معرفت نفس را بيان مي‌دارند.

مثلاً انس با خدا، تهذيب نفس، چگونه به ياد خدا باشيم همه محورهاي عرفاني است كه در عرفان نبوي، علوي، اسلامي، توحيدي و ديني آمده است و اگر كوتاهي بوده، ‌از ماست كه مقتضيات زمانه را نشناختيم و كارهاي تحقيقاتي خوبي در اين زمينه انجام نداده‌ايم وگرنه دين اسلام ناقص نيست و هنر با اسلام بيگانه نبوده. ‌درست است كه در اسلام، هنر به صورت شاخه‌اي مدون نبوده ولي هنرورزان زيادي بين عالمان ديني داشته‌ايم مانند شيخ بهايي، ‌علامه طباطبايي، ‌امام خميني (ره) كه هر كدام ديوان اشعار دارند به اين معنا كه هم عالم ديني بوده‌اند و هم اهل ذوق هنري. بنابراين نمي‌توان گفت مسلمانان با هنر بيگانه بوده‌اند. محدودنگري‌ها و برخي كج‌انديشي‌ها مواقعي در تاريخ اسلام بوده است، ولي در قرآن و اسلام اين محدوديت‌ها هرگز وجود نداشته است اگر هم در جايي شعر مذمت شده مربوط به نوعي خاص از شعر بود و نه تمام شعر و شاعري.

ارتباط تنگاتنگ عرفان و هنر
دكترسيد يحيي يثربي، استاد فلسفه اسلامي در دانشگاه علامه طباطبايي با بيان برداشت از عرفان اعتقاد دارد حقيقت مبحث عرفان تلاشي است توسط بشر براي عبور از ظواهر به بواطن، زيرا جهان هم مثل انسان داراي دو بعد ظاهري و باطني است و عرفان آن قسمت از آفرينش‌هايي است كه مايه‌ شگفتي و اعجاب آدمي مي‌شود.
 
عرفان و هنر ارتباط تنگاتنگي دارند و مكتب‌هاي عقلاني هرچند مسائل احساسي را لازم مي‌دانند با اين حال هنر را مبنا قرار نمي‌دهند. در حقيقت عقل اين شايستگي را ندارد تا از ظاهر به باطن برود، ‌زيرا كار عقل ظاهر است و مكتب‌هاي عقلاني در راه عشق ناقص هستند. مكتب‌هاي غيرعقلاني معمولاً ازجنس هنر هستند و اين هنر است كه مي‌تواند احساسات را بيان كند. زيبايي عرفان امري مشخص است و آفرينش در عرفان براساس زيبايي بنا شده. عامل جذبه در عرفان براي سلوك يعني سختي و رياضت كشيدن است. عامل ديگر عامل تربيتي است و ابن سينا با نگرش فلسفي به عرفان به خوبي اين مسئله را بيان كرده است. او در كتاب «اشارات» مقامات عارفان را مطرح نموده و به رياضت و رام كردن نفس در اين مسير اشاره كرده است. براي هركدام هم راه‌هاي كمكي آورده كه براي مثال در رياضت، زهد و در رام كردن نفس، ‌عبادت همراه با تفكر، نصيحت نرم بايد به‌كار برد مثل موسيقي، البته نه آن موسيقي عرف كه براي نيل به شهوات مي‌دانيم، بلكه موسيقي مي‌تواند بهترين ابزار براي رام‌كردن نفس باشد. 

هنوز در مباني هنر قرار داريم
دكتر احمد تميم‌داري، استاد دانشگاه علامه طباطبايي نيز در اين ‌باره مي‌گويد: ما امروز بايد به بررسي هنرهاي مختلف بپردازيم و حركتي پيش‌رونده داشته باشيم ولي هنوز در مباني هنر قرار داريم و بحث مي‌كنيم و به اين امر ناچاريم. هنوز اين مباحث اوليه در منطقه آسيايي حل‌و‌فصل نشده است و اين دلايل متعددي دارد. يكي مربوط به مجاورت جغرافيايي كشورهاست كه به نسبت اروپا فاصله كشورهاي آسيايي زياد است و ديگري مربوط به هزينه‌ها مي‌باشد كه اجازه نزديكي بيشتر را نمي‌دهد. بايد بين مسلماني و اسلام تفاوت قائل شويم، زيرا همه مسلمانان يكي نيستند و نمي‌توان اسلام را با آنها سنجيد. قرآن ۵۰۰آيه در مورد احكام دارد كه درمقابل سوره‌هاي قصصي، ‌كمتر بدان پرداخته شده است. از طرفي شرايطي چون جنگ‌ها و شرايط محيطي باعث شده تا نسبت به اسلام ديدگاه‌هاي غلطي صورت گيرد، از اين رو بايد نگاهي منصفانه به اين قضيه داشته باشيم.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار