با این حال در سالهای اخیر این عبارت را بسیار شنیدهایم و میدانیم استان ما یکی از پربازدیدترین نقاط کشور توسط گردشگران سلامت بوده است. گردشگرانی که از شهرهای همجوار و یا کشورهای همسایه، رنج سفر را در عین داشتن بیماری بر خود هموار کردن و رهسپار تبریز میشوند تا پس از کسب سلامت خود به شهر و دیارشان بازگردند.
آنچه حوزه گردشگری را درگیر این مقوله درمانی میکند، نیاز بیمار و همراهان وی به امکانات شهری و اقامتی است که در صورت برنامهریزی درست میتواند موجب رونق فعالیت هتلها و مهمانپذیرهای شهر به ویژه در بافت مرکزی شهر و در نقاط نزدیک به مراکز درمانی شهر باشد.
بیراه نیست بگوییم این مهمانان ناخوش احوال و افرادی که همراه دارند، مکانی آرام و مناسب برای اقامت را مهمترین نیاز خود میدانند. به همین جهت گردشگری سلامت بعد از رونق بیمارستانها، در نخستین گام میتواند زمینهساز توسعه مراکز اقامتی باشد؛ اتفاقی که در این سالها با وجود حضور پرتعداد گردشگران سلامت شاهد محقق شدن آن نبودهایم.
در سالهای اخیر حوزه امکانات اقامتی شهر تبریز بیشتر با توسعه درون مکانی و ارتقای امکانات فیزیکی داخل مجموعهای همراه بوده است و افزایش تعداد هتلهای بزرگ یا تولد مهمانپذیرهای پیشرفته با امکانات در حد استاندار به شکلی چشمگیر اتفاق نیافتاده است.
این در حالی است که افراد بیماری که در قالب گردشگران سلامت راهی شهر تبریز میشوند، به اندازه کافی برای تامین هزینههای درمانی خود تحت فشار هستند و بیشتر آنها نمیخواهند و یا نمیتوانند هزینههای بیشتری برای اقامت در مدت نامعلوم در هتلهای گران قیمت پرداخت کنند و به مسافرخانهها و مهمانپذیرهای درجه چند با امکانات و وضعیت نه چندان مطلوب روی میآورند. با این حال طبق قانون و موارد مربوط به حقوق بیماران، بیمارستانها مکلف به ساماندهی مراکز اقامتی در داخل مجموعه خود برای اسکان افرادی هستند که از راههای دور برای همراهی و انجام امور مربوط به فرد بیمار بستری در بیمارستان آمدهاند.
با استناد به همین مطالب میتوان گفت «حضور پرتعداد گردشگران سلامت در تبریز نتوانسته به توسعه امکانات گردشگری در بخش اقامتی ولو برای استفاده خود این گردشگران و مهمانان کمک کند. اتفاقی که در ابتدای این راه پر پیچ و خم انتظار وقوعش را داشتیم...»
از سوی دیگر آنچنان که از واژه «گردشگر» بر میآید، بازدید از اماکن تاریخی، تجاری و تفریحی و تهیه سوغاتی مشتمل بر صنایع دستی و هنرهای سنتی نیز ضمیمه صنعت گردشگری است. بخشهایی که در خصوص گردشگران سلامت به ندرت شاهد تحقق آن هستیم و این امر به علت ویژگی ذاتی حوزه درمان و مشغولیت فکری و زمانی همراهان فردی است که به سودای درمان رخت سفر به دیار تبریز کشیده است.
کمتر میتوان سراغی از این گردشگران که پر رنگترین حضورشان در محدوده خیابان 17 شهریور است، در سایر نقاط شهر به خصوص اماکنی همچون بازار تاریخی تبریز، موزهها و مکانهای تفریحی همچون مجموعه تاریخی تفریحی ائلگلی گرفت و آنها را در فروشگاههای صنایع دستی و به قصد خرید یادگارهایی از سفر به تبریز یافت.
این نقصان هرچند در بخش گردش درونشهری و بازدید از موزهها و اماکن تاریخی شهر قابل جبران نیست، اما در بخش خرید هدایای یادبود میتوان با پیشبینی تمهیداتی از جمله راهاندازی فروشگاههای مختلف و حتی کارگاههای زنده تولد آثار صنایع دستی در کنار مراکز درمانی بزرگ همچون بیمارستانها، این خلاء را پر کرد و امکان تهیه این محصولات را برای افرادی که امکان و وقت لازم برای گردش در شهر و خرید صنایع دستی تبریز را ندارند فراهم کرد.
همچنین میتوان با راهکارهای قانونی، پزشکان و مراکز درمانی را مکلف به همکاری با نهادهایی همچون سازمان میراث فرهنگی کرد تا با در نظر گرفتن امکاناتی مانند اتوبوسهای خاص برای این گردشگران به ویژه همراهان ایشان، امکان بازدید از نقاط دیدنی شهر را در مدت حضور در تبریز فراهم شود و این افراد در عین هزینه کردن مبالغی برای مسائل درمانی خود، با خاطره بهتری شهر و کشورمان را ترک کنند.
تعیین و ساخت مناطقی به عنوان دهکدههای سلامت، ساخت و تجهیز مناطقی برای گذراندن دوره نقاهت پس از بیماری با توجه به اقلیم مناسب استان، بهرهگیری از موهبتهای خدادادی استان همچون گل شفابخش دریاچه ارومیه، آب سنگشکن کندوان، عسل دامنههای سهند، لبنیات مرغوب منطقه، چشمههای آب گرم، دریاچه سدهای مختلف استان، درههای خوش آب و هوا مانند لیقوان و دهها ویژگی منحصر به فرد دیگر برای درمان بیماران و کسب درآمد از این راه، علاوه بر معرفی جاذبههای طبیعی و منحصر به فرد آذربایجانشرقی و در مجموع معرفی شایسته کشورمان، میتواند زمینهساز تولدی نو در حوزه گردشگری سلامت باشد.
اتفاقی که با وجود اطلاعات کافی و توجیه شرایط برای دستاندرکاران این حوزه، کمترین اقبالی را به خود جلب نکرده است؛ طرحهای ساخت مناطق نمونه گردشگری و جادههای گردشگری با وجود تصویب زمینههای اولیه و حتی مشخص شدن سرمایهگذار و ارائه طرح توجیهی، ناتمام باقی مانده و نتوانستهاند به حوزه گردشگری و حوزه سلامت، خدمات پیشبینی شده را ارائه کرده و برای خودشان نیز درآمدی کسب کنند. به همین علت علاقمندی ورود به حوزه سرمایهگذاری گردشگری سلامت نیز رو به کاهش نهاده است.
تاکید بر نقش سازمانهای مسئول همچون وزارت بهداشت، دانشکده علوم پزشکی و سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در سطح استان، به منظور حضور پر رنگتر این نهادها در مقوله گردشگری سلامت است؛ زیرا آنچنان که از شواهد بر میآید، بازار آشفته درمان، ناهماهنگی مراکز درمانی در پذیرش و برخورد با این افراد و رفتارهای سلیقهای در این حوزه از یک سو و حضور کمرنگ سازمان میراث فرهنگی فقط در نقش ارائه دهنده آمار رفت و آمد و افزایش و کاهش تعداد گردشگران سلامت در سطح استان از سوی دیگر، نشان دهنده این واقعیت است که در این حوزه درآمدزا و رو به گسترش، هنوز در ابتدای راه هستیم.
راهی که اگر با تمرکز، دقت و سرعت عمل لازم مسائل آن را مرتفع ننموده و در صدد کاهش مشکلات و ارتقای خدمات آن در شهر کشورمان نباشیم، با توجه به تلاش کشورهای همسایه از جمله جمهوری آذربایجان و ترکیه برای ورود به بازار گردشگری سلامت، به زودی این بازار را در منطقه از دست خواهیم داد؛ اتفاقی که هم اکنون هم زمزمههای ناخوشایندی از آن به گوش میرسد.