کد خبر: 730037
تاریخ انتشار: ۰۷ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۴۸
سیده پری‌ناز سهرابی
 دیدن تصاویر اماکن تاریخی  تبریز، به ویژه اگر هنرمندانه عکاسی شده باشند، همیشه لذت بخش بوده. ساختمان ساعت، ارک علیشاه، مسجد کبود و ... هرکدام دارای نوستالژی زیبایی است که نمی‌توان منکرش شد.

وقتی بعد از سفری چند روزه، به تبریز بازگشتیم، تصویر ساختمان شهرداری، بر روی یکی از تابلوهای تبلیغاتی خودنمایی کرد. داشتم فکر می‌کردم اتفاق خوبی برای ورودی شهرهاست که نوشته «نگارخانه‌ای به وسعت یک شهر» توجهم را جلب کرد.

تقلیدی ناقص از پروژه پایتخت

اوایل سال‌جاری، شهرداری تهران در اقدامی فرهنگی با استفاده از هزار و 600 سازه تبلیغاتی، 700 اثر هنری از هنرمندان داخلی و خارجی را به سیمای شهر کشاند و به مدت 10 روز، تهران را تبدیل به نگارخانه‌ای بزرگ کرد. این اتفاق، بازخوردهای زیادی در مطبوعات، فضای مجازی و جامعه به دنبال داشت. موافقان و مخالفان طرح «نگارخانه‌ای به وسعت یک شهر»، هرکدام از زاویه‌ای آن را بررسی، نقد و یا تمجید کرده بودند.

به هر طرف که سرمی چرخاندی، یکی از آثار هنرهای تجسمی لبخند می‌زد و قامت دود گرفته و خشک تهران، برای مدت کمی هم که شده، هرچند پر از نقص، اما رخت هنر بر تن کرد.

به نظر، شهرداری تبریز نیز در تقلید از این اقدام تهران، با استفاده از نامی مشابه، اما با رویکردی متفاوت دست به نمایش اماکن گردشگری بر روی برخی بیلبوردها زده است. البته در این میان آثار خط و خوشنویسی هم موفق شده‌اند قسمتی را به خود اختصاص دهند.

این رویکرد آشفته که از طرفی به معرفی آثار و اماکن تاریخی شهر پرداخته و از سوی دیگر تعدادی اثر خط و خوشنویسی را در برگرفته، مصداق بارز یک بام و دو هوا شده و می‌توان از آن به عنوان یکی از ایرادات اجرای این پروژه در تبریز اشاره کرد. تصمیم شهرداری تبریز مبنی بر معرفی آثار تاریخی و گردشگری شهر به خودی خود اقدامی قابل ستایش است، اما می‌شد همین آثار را در قالب‌های هنری معرفی کرد. 

جشنواره عکس فیروزه که چند سالی است در این شهر برگزار می‌شود، پس از این مدت، تبدیل به آرشیوی غنی از عکس‌های هنری گوشه و کنار تبریز شده که می‌توانست به عنوان ظرفیتی برای پروژه «نگارخانه‌ای به وسعت یک شهر» دیده شود و شهرداری با یک تیر می‌توانست چند نشان را هدف بگیرد؛ معرفی اماکن تاریخی، معرفی هنرمندان جوان و معرفی جشنواره پرقدرتی همچون عکس فیروزه.

آنچه به ضعف‌های اجرای این پروژه در تبریز می‌افزاید، جای خالی همین تصاویر محدود در مناطق مرکزی شهر است. میدان ساعت و خیابان امام به عنوان یکی از شاهرگ‌های تبریز، سهمی از این پروژه نبرده‌اند و هنوز بیلبوردهای این منطقه به تصاویر پروژه «نگارخانه‌ای به وسعت یک شهر» آراسته نشده است.

این در حالی است که مدیرکل روابط‌عمومی و بین‌الملل شهرداری تبریز در تشریح پروژه مذکور، حضور گردشگران را در تبریز، از دلایل تصمیم شهرداری برای چنین اقدامی ذکر کرده است. با این حال پای این پروژه به هسته مرکزی تبریز که با در نظر گرفتن تعداد موزه‌ها و اماکن تاریخی موجود، مرکز توجه گردشگران است، باز نشده. به بیانی دیگر «نگارخانه‌ای به وسعت یک شهر»، نه در حد وسعت تبریز، که به اندازه چند بیلبورد پراکنده در گوشه و کنار شهر اجرا شده است.

از طرفی، استفاده از نام پروژه‌ای که در پایتخت به شیوه‌ای دیگر اجرا شده، برای مخاطبان ایجاد توقع و پیش زمینه ذهنی می‌کند و خواه ناخواه چشم به دنبال اتفاقی مشابه آن چیزی است که در تهران روی داد. با توجه به این که مدیر کل روابط عمومی و بین‌الملل شهرداری تبریز رویکرد این پروژه در تبریز را پرداختن به اماکن تاریخی و دیدنی شهر اعلام کرده، به نظر، شهرداری تبریز می‌توانست برای پروژه ویژه خود نامی انتخاب کند که هم جلوی جهت دهی به ذهن مخاطب گرفته شود و هم درگیر حواشی مختلف پیرامون تقلیدی بودن نام پروژه نشود. 

راه عوضی رفتن یا عوضی راه رفتن

سیدرضی رضوی، مشاور جوان هنری مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان در خصوص این اقدام شهرداری تبریز معتقد است: با توجه به این که شهروندان ما هنوز درگیر تامین نیازهای اولیه زندگی خود هستند و فرصتی برای تصفیه روح ندارند، هر نوع بستری که بتواند مسائل هنری را وارد زندگی مردم کند، قابل تحسین است.

وی اما با اشاره به این که بهتر است نوع آثار، هوشمندانه انتخاب شوند می‌گوید: چنین اقداماتی خوب هستند به شرط این که آثار درست انتخاب شوند و بتوان به وسیله آنها بدنه شهر را تربیت کرد و شهروندان در کنار دریافت اطلاعات هنری از زیبایی آنها نیز بهره بگیرند.

رضوی با انتقاد از نوع اجرای پروژه نگارخانه‌ای به وسعت یک شهر در تبریز می‌افزاید: در خود تهران هم این پروژه موافقان و مخالفان زیادی داشت و شهرداری تبریز با تقلیدی ناشیانه و ناقص و بدون بررسی بازتاب‌های این پروژه در تهران، به صورت مستقل دست به اجرای آن زده و در این راه از سایر نهادهای مرتبط حتی مشورتی هم نگرفته است.

این کارشناس ارشد نقاشی با بیان این که عمل درست با تقلید و برداشت نادرست آسیب می‌بیند، ادامه می‌دهد: ما مبتکر این طرح نیستیم و زمانی که این پروژه درتهران هم اجرا شد، همزمان در کل قاره اروپا تجربه شد و ما در واقع تقلیدگر آن بوده‌ایم. اما این تقلید ناقص باعث شده پروژه پر از نقص باشد.

رضوی می‌گوید: فرق است بین این که راه را عوضی برویم یا عوضی راه برویم! و ما درواقع با تقلید ناقص، در راه درست داریم عوضی راه می‌‌رویم!

وی با اشاره به اینکه به هر حال نمی‌توان شهرداری را مقصر اصلی دانست، می‌افزاید: زیاد نمی‌توان به شهرداری خرده گرفت چون در استان ما محدودیت‌ها نسبت به تهران بیشتر است و نهادهای مختلفی دخالت مستقیم در انتخاب آثار و نوع نمایش آنها دارند.

نگارخانه‌ای با عطر شامپو!

هرچند پروژه «نگارخانه‌ای به وسعت یک شهر» در تهران نقاط ضعف فراوانی از جمله محل نصب برخی آثار و یا ابعاد آثار ارائه شده داشت، اما یکی از مهم‌ترین نقاط قوتش این بود که به مدت 10 روز، خبری از هیچ بیلبورد تبلیغاتی در شهر نبود و شهرداری توانسته بود در این مدت تمام بیلبوردهای سطح شهر را هنرپوش کند. شاید به همین دلیل برخی به این پروژه نام «دهه بدون تبلیغ» دادند.

در تبریز اما در کنار تمام نواقص موجود، آنچه چشم را آزار می‌دهد، حضور تصاویر نگارخانه‌ای در کنار بیلبوردهای تبلیغاتی است. تا جایی که نه تنها تمام سطح شهر به رنگ نگارخانه درنیامده، حتی در برخی بیلبوردهای چند وجهی، تصاویر اماکن دیدنی در کنار تبلیغات فلان شامپو یا آژانس تبلیغاتی جا گرفته است.

اتفاقی که می‌تواند تاثیر منفی در کارکرد نگارخانه ای به وسعت یک شهر بگذارد و مخاطب، ناخودآگاه آثار تاریخی و هنری را هم رده کالاهای تبلیغاتی و مصرفی ببیند.

استفاده صرف از خط، ظلم در حق سایر هنرهاست

محمد نوریان هنرمند نقاش و مدرس دانشگاه نیز می‌گوید: این که فقط خط و خوشنویسی را هنر بدانیم ظلم به سایر هنرهاست. بویژه در شرایطی که تبریز مهد شکل‌گیری بخشی از پایه‌های نگارگری بوده و از طرفی هنرهای معاصر تبریز هم جایگاه ویژه‌ای دارند. 

نوریان ادامه می‌دهد: اماکن تاریخی به اندازه کافی معرفی و شناسانده شده‌اند. بهتر بود در قالب پروژه «نگارخانه‌ای به وسعت یک شهر»، آثاری که در گنجینه‌هاست و برای فرهنگ سازی و افزایش سواد بصری مردم لازم است استفاده می‌شد. 

نوریان معتقد است در شرایطی که گالری‌های ما فعال نیستند، اداره ارشاد هم عملکرد قابل توجهی ندارد و مردم به موزه و گالری نمی‌روند، این پروژه می‌تواند فرصتی باشد که هنر را به خدمت مردم بیاورد و به اشاعه هنر کمک کند.

این هنرمند باسابقه هنرهای تجسمی در خصوص نصب تصاویر فرهنگی در کنار بیلبوردهای تبلیغاتی معتقد است: این اتفاق باعث کاهش تاثیرگذاری فرهنگی است. کاش می‌شد تبلیغات تجاری را حذف کرد و مانند تجربه تهران، برای مدتی همه جای شهر را رنگ و بوی فرهنگ و هنر زد.

مدیرعامل سازمان زیباسازی شهرداری تبریز در پاسخ به این که چرا تمام بیلبوردهای شهر به پروژه نگارخانه اختصاص نیافته است می‌گوید: بیلبوردها دست بخش خصوصی است و فعلا، مدیرکل روابط‌عمومی و بین‌الملل شهرداری همین تعداد را از ما خواسته؛ اما اگر درخواست دهند می‌توانیم با بخش خصوصی هماهنگ کنیم و بیلبوردهای بیشتری از آنها بگیریم.

هرچند اکبر امجد در خصوص تعداد دقیق بیلبوردهای اختصاص یافته برای این پروژه اطلاع ندارد، اما انتظار می‌رود به عنوان مدیرعامل سازمان زیباسازی شهرداری تبریز در خصوص انتخاب محتوای تابلوها حضوری فعال داشته باشد.

از او می‌پرسم آیا سازمان زیباسازی به عنوان متولی امر زیبایی شهر نباید بر روند اجرای پروژه نظارت داشته باشد؟ می‌گوید: به هر حال کار فرهنگی است و فرقی نمی‌کند کدام نهاد آن را اجرا کند!

«نگارخانه‌ای به وسعت یک شهر» پروژه‌ای است که در صورت اجرای درست می‌تواند گام موثری برای رشد فرهنگی و هنری شهر داشته باشد. پروژه‌ای که با اجرای ضعیف و تقلید ناقص و کورکورانه، به همان میزان می‌تواند آسیب زننده نیز باشد. حال باید دید رویکرد جدید شهرداری تبریز به این پروژه تا چه حد می‌تواند با مقوله فرهنگ و هنر شهر، برخوردی آسیب‌زا یا تعاملی داشته باشد.


نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر