کد خبر: 912436
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۲۴ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۹:۱۶
عبدالله شهبازی در واکنش به اظهارات تاج زاده نوشت:
ایران در قلب خاورمیانه قرار دارد و از وضع ژئوپلتیک خاص خود برخوردار است. تحولات چهار دهه پس از انقلاب اسلامی ترکیب جمعیتی و فرهنگی و سیاسی جامعه ایران را بکلی از دوران‌های پیشین (پهلوی و قاجاریه) متمایز کرده است. بنابراین، هر گونه تحلیل درباره آینده ایران زمانی می‌تواند واقع‌بینانه باشد که با توجه به وضع مشخص ایران انجام گیرد.
به گزارش جوان آنلاین، دکتر عبدالله شهبازی، هیئت علمی دانشگاه، در کانال تلگرامی خود نوشت: در میان کشور‌های کمونیستی شرق آسیا، پیش از همه چین، از زمان دن شیائوپین، در دهه ۱۹۸۰ «اصلاحات» خود را آغاز کرد. ولی بویژه پس از بازگشت حاکمیت هنگ‌کنگ از بریتانیا به چین (اول ژوئیه ۱۹۹۷) بود که، با واسطه پلوتوکرات‌های بسیار متنفذ بریتانیایی- هنگ‌کنگی (که بانک HSBC مهم‌ترین نهاد مالی آنان است)، چین با کانون‌های قدرتمند مالی غرب شراکت و پیوندی عمیق و استوار یافت.

بدینسان، چین از طریق تأمین نیروی کار انسانی برای صنایع غرب توانست در «تقسیم کار جهانی» جایگاهی منحصربفرد یابد. نیروی کار ارزان و منضبط ۷۰۰- ۸۰۰ میلیونی مزیت بلامنازع چین است که اکنون بخش مهمی از اقتصاد جهان بدان وابسته شده. آنچه «پیشرفت» چین خوانده می‌شود در واقع حاصل این وصلت «سرمایه- تکنولوژی» و «نیروی کار انسانی» است.

ویتنام از سال ۱۹۸۶ سیاست «نوسازی» خود را با نام «دائی‌موئی» (دُی‌مای) آغاز کرد. این سیاست هم متضمن کاستن از سهم اقتصاد متمرکز دولتی بود، از طریق ایجاد تعاونی‌های کشاورزی بیشتر خانوادگی، و هم اعزام وسیع نیروی کار انسانی و دانشجو به خارج با هدایت دولت. سیاست «نوسازی» ویتنام، بویژه به دلیل سلامت نسبی و خرد و نظم دیوان‌سالاری این کشور، تا حدودی موفقیت‌آمیز بود بنحوی که ویتنام را از رده فقیرترین کشور جهان به رده پنجمین تولیدکننده و صادرکننده برنج دنیا (پس از چین و هند و اندونزی و بنگلادش) ارتقا داد.

کره شمالی تا تحولات اخیر بعنوان «بسته‌ترین» کشور جهان شناخته می‌شد و عمده پیوند‌های آن با همسایه بزرگش، چین، بود.

دیدار ترامپ و کیم جون‌ئون در سنگاپور (۱۲ ژوئن ۲۰۱۸) پیامد سفر کیم به چین (۲۶ مارس ۲۰۱۸) و دیدار محرمانه‌اش با شی، رهبر چین، بود. در همان زمان رسانه‌های غربی این سفر را «مرموز» توصیف کردند. سفر فوق اولین سفر رهبر کره شمالی به خارج از کشور بود. بنظر می‌رسد در این سفر نقشه دیدار ترامپ و کیم، با واسطه شی، و نقش آینده کره شمالی طراحی شد.

مسئله کره شمالی را نمی‌توان جدا از جایگاه چین در اقتصاد جهانی و در آینده جهان تبیین کرد. توجه کنیم که هم‌اکنون چین بزرگ‌ترین طلبکار خارجی دولت آمریکا است. در مارس ۲۰۱۸ بدهی دولت فدرال آمریکا به چین ۱٫۱۹ تریلیون دلار گزارش شده است.

نظام سیاسی چین تا آینده قابل پیش‌بینی باثبات است زیرا فروپاشی نظم سیاسی در کشوری با قریب به ۱٫۵ میلیارد جمعیت بر وضع جهان تأثیرات شگرف خواهد گذارد و هرج‌ومرج ناشی از آن می‌تواند تمدن بشری را بکلی دگرگون کند؛ پدیده‌ای که سابقه تاریخی دارد: تهاجم «نژاد زرد» به غرب در نیمه اول سده سیزدهم میلادی که با چنگیز خان آغاز شد و بر تمدن بشری تأثیرات عمیق گذارد.

‌چنانکه گفتیم، در «تقسیم کار جهانی» چین دارای جایگاه تعریف‌شده و تثبیت‌شده است بعنوان بزرگ‌ترین منبع تأمین‌کننده نیروی کار برای اقتصاد جهانی. این «تقسیم کار» ثبات نظام سیاسی چین را حتی بیش از ثبات داخلی ایالات متحده آمریکا برای کانون‌های مالی- سیاسی قدرتمند جهان بااهمیت می‌کند.

کره شمالی در جوار چین و در شرق آسیا قرار دارد نه در خاورمیانه و شمال آفریقا، و به این دلیل مقایسه کره شمالی با لیبی بکلی بی‌مبنا است.

آینده‌ای که برای کره شمالی متصور است نه بی‌ثباتی و در نهایت فروپاشی بلکه در پیش گرفتن راه چین است. این راه تداوم نظم سیاسی کره شمالی را، چون چین، به کانون‌های مالی- سیاسی غرب دیکته می‌کند.

جامعه ایران از منظر تاریخی و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی بکلی با کره شمالی متفاوت است.

ایران در قلب خاورمیانه قرار دارد و از وضع ژئوپلتیک خاص خود برخوردار است. تحولات چهار دهه پس از انقلاب اسلامی ترکیب جمعیتی و فرهنگی و سیاسی جامعه ایران را بکلی از دوران‌های پیشین (پهلوی و قاجاریه) متمایز کرده است. بنابراین، هر گونه تحلیل درباره آینده ایران زمانی می‌تواند واقع‌بینانه باشد که با توجه به وضع مشخص ایران انجام گیرد.

ساده‌سازی تحولات پیچیده و شبیه‌سازی ایران و کره شمالی، بدون توجه به وضع خاص کره شمالی و جایگاه چین در این معامله، و توصیه به عملکردی مشابه از سوی ایران بعنوان پیش‌شرط مذاکره با آمریکا (خروج نیرو‌های نظامی آمریکا از منطقه خلیج فارس و پیرامون ایران که آقای تاج‌زاده مطرح کرده است) به معنی عدم شناخت منطقه خاورمیانه و بازیگران مهم خصم ایران (سعودی و متحدانش در جنوب خلیج فارس و اسرائیل) و آینده‌ای است که کانون‌های قدرت جهانی برای جایگاه ایران در منطقه، و نیز برای ذخایر گاز خلیج فارس (در ایران و قطر)، ترسیم کرده‌اند.
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
حسین - ن
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۱:۵۲ - ۱۳۹۷/۰۳/۲۴
0
0
در امتداد یادداشت استاد شهبازی
اکره شمالی است و لیبی هیچ شباهتی به هم ندارند
کیم اون تا قبل از تست های موشکی و هسته ای و اطمینان از رسیدن به توانائی مقابله با آمریکا از کشور خود خارج نشد
( تولید و تکثیر سلاح های کشتار جمعی توسط مقام معظم رهبری حرام اعلام شد)
بنابراین تقابل آمریکا با کره شمالی بیشتر به سرشاخ شدن دو گلادیاتور شباهت دارد دشمنی آمریکا و اروپا با ایران هیچگاه پایان نخواهد یافت انقلاب اسلامی یک نرم افزار برای تغییر سیستم حاکم بر جهان است یعنی:
اگر اسرائیل را به رسمیت بشناسیم و سفارتخانه آن در تهران افتتاح شود سپاه پاسداران را منحل کنیم و تمام تصمیمات برای اداره کشور را به آنها واگذار کنیم دشمنی آنها پایان نخواهد یافت
انقلاب اسلامی نرم افزاری به مانند یک بلدوزر فکری در حال کوبیدن سر افعی صهیونیسم جهانی است و افق جامعه مهدوی از اهداف اعلام شده این انقلاب است
فلذا: ایران نه لیبی است و نه کره شمالی خواهد شد و نه کمتر قدرتی حماقت نابودی خود را در حمله به ایران خواهد کرد
اما اقتصاد
این وضعیت فعلی کشور نتیجه فعالیت تکنوکرات های غربگرا و عدم اجرای الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت است
90% استعداد های کشور توسط غربگرایان به هیچ گرفته شده است ( حداقل 30 سال اخیر)
ارادتمند شما ح ن
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار