راهپیمایی شیعیان در ایام اربعین در مسیرهای منتهی به کربلا، در سالهای اخیر با حضور میلیونی محبان اباعبداللهالحسین (ع) جلوه ویژهای به خود گرفته است. حضرت آیتالله خامنهای علت اهمیت اربعین را اینچنین میگویند: «اربعین یعنى میعاد شیعیان در یک کنگره بینالمللى، در یک سرزمینى که خود آن سرزمین خاطرهانگیز است؛ پیروان تشیع اینجا جمع بشوند و دست برادرى و پیمان وفادارىِ هرچه بیشتر ببندند.» ۲۴ /۱۲/ ۱۳۵۲ بههمینمناسبت پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI. IR در گفتوگویی با حجتالاسلاموالمسلمین دکتر سید مفید حسینی کوهساری، عضو هیئت علمی جامعه المصطفی العالمیه و استاد مؤسسه بینالمللی مطالعات اسلامی، اهمیت اربعین و ابعاد تمدنی آن را بررسی کرده است.
به نظر شما علت این همه تأکید و اهمیت بر زیارت سیدالشهدا (ع) و بهخصوص زیارت اربعین چیست و نقش زیارت اربعین در اتحاد و گردهمایی محبان اهلبیت (ع) از نقاط مختلف، چه بوده است؟
اربعین، آغاز فصل زیارت سیدالشهدا (ع) بوده است. بعد از اینکه دستگاه اموی آن جنایت را انجام داد، مطلوبش این بود که شعله پیام حضرت خاموش شود یا اگر حرفی درباره قیام ایشان زده میشود، دورادور باشد و کسی به زیارت مزارشان نیاید، اما اهلبیت (ع) و اصحاب، خودشان بنیانگذار زیارت بودند و فرهنگ این زیارت باعث میشد که شخصیت اباعبدالله (ع) بهعنوان یک شخصیت محبوب حفظ شود. این آغاز زیارت از طرف اهلبیت (ع) بود که با آن تأکیدات فراوان کمکم به یک فرهنگ تبدیل شد و به محل اجتماع و گردهمایی محبان اهلبیت (ع) روی کره زمین و به تعبیر امام حسن عسگری به یک نماد برای محبان اهلبیت (ع) تبدیل شد و زیارت در این عرصه به معنای این است که قیام اباعبدالله (ع) تنها در عاشورا منحصر نماند. اربعین آمده تا شعار «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» محقق شود و این امتداد را ایجاد کند؛ همانطور که امام حسین (ع) وارث انبیا و پیامبران بزرگ الهی است و دین و شریعت پیامبر گرامی اسلام (ص) را احیا کرده است، مقدر شده است تا اربعین نیز این پیام و این شخصیت و این جایگاه را محفوظ بدارد و استمرار بدهد تا حکومت عدل امام زمان (عج) برپا شود، لذا اربعین نقطه وصل میان قائم عاشورا تا حکومت حضرت حجت (عج) است. اربعین نقطه اتصال گذشته تاریخ است به آینده تاریخ؛ نقطه اتصال عاشورا به امام زمان (عج)؛ همانطور که حضرت اباعبدالله (ع) نقطه اتصال همه اولیا و انبیای الهی است به حضرت حجت (عج)، حضرت حجت (عج) هم با قیام عاشورایی به خونخواهی حضرت به میدان خواهند آمد. قرار است این قیام، ما را به انتهای عالم برساند و وجه اتصال این دو اتفاق یعنی عاشورا و ظهور، اربعین است و اربعین با جهانیسازی مفهوم زیارت سالانه به این رونق بیفزاید و انشاءالله ما را به قیام آن حضرت برساند.
رفتارشناسی قدرتهای سیاسی و رسانهای غرب، بیانگر این است که زیارت اربعین در تقابل صریح و مستقیم با سیاستهای استکباری است. تا چه اندازه با این گزاره موافقید و این مقوله را چگونه ارزیابی میکنید؟
باید به اربعین و ویژگیهای اربعین بنگریم تا علت هراس غربیها از اربعین روشن شود. اربعین تنها برای عده محدودی از انسانها نیست بلکه حدود ۲۰ میلیون انسان که یک جا ساکن نیستند و در مسیرهای متعدد از نجف و بصره و کاظمین و... به این اجتماع عظیم ملحق میشوند و گاهی مسیر ۲۰۰ کیلومتری و حتی بیشتر را طی میکنند و راهی زیارت اربعین میشوند.
این پدیده، اتفاق بزرگی است و این جمعیت، جمعیت عظیمی است و این اتفاق، یک اتفاق فراملی، فراادیانی، فرازبانی و فرافرهنگی است که جدیداً افرادی از اهلسنت، افرادی از ادیان ابراهیمی و حتی افرادی از ادیان دیگر مانند بوداییان و هندوها نیز در این اجتماع شرکت میکنند. این اتفاق بزرگ، خودجوش و به تعبیری بسیجی اداره میشود و به تعبیر قرآن کریم «لِیقومَ الناسُ بِالقِسط» است، به این معنا که مردم به درجهای از فهم و شعور میرسند که خودشان قسط و عدل را پیاده کنند. آنچه در اربعین میبینیم همین است، اینکه مردم در یک ترازِ والا از شعور و معنویت، این حادثه را مدیریت میکنند. اگرچه دولتها برنامهریزی و بسیاری از زیرساختها را فراهم میکنند، اما اتفاق اربعین یک اتفاق کاملاً مردمی و خودجوش است. در این مسیر نهتنها همه نیازهای این جمع تأمین میشود، بلکه این رفع نیازها همگی با اوج انسانیت و روحیه اخلاقی همراه است، به این معنا که بیمنت و رایگان تأمین میشود و همه افراد، این اتفاقات را حوالهها و هدیههایی از طرف امام حسین (ع) میدانند.
طبیعی است که طاغوتهای عالم از این اتفاق ترس دارند؛ اینکه دین دارد به صحنه واقعی زندگی بشر برمیگردد، آنها را نگران میکند. دین این قابلیت را دارد که ۲۰میلیون نفر را بدون هیچگونه حاشیه و دغدغه، گرد محبت حسینی جمع کند و طبیعی است که این اجتماعِ سراسر معنویت و عشق، قدرتمندان عالم را نگران میکند.
این نگرانی به حدی است که با کتمان اربعین در رسانههای غربی مواجهیم و هیچ نسبتی بین آنچه در حال وقوع است و آنچه مخابره میشود، وجود ندارد. درحالیکه گاهی یک اتفاق بسیار کوچک در گوشهای از کشورهای منطقه، بارها و بارها مخابره و بزرگنمایی میشود، اما درباره اتفاق بسیار بزرگ زیارت و پیادهروی اربعین بههیچوجه اینگونه نیست.
اربعین نشان میدهد که آرمانهای بشریت دستیافتنی است، نشان میدهد که دین قدرت بسیج نیروهای مردمی را دارد، نشان میدهد که اهلبیت (ع) برای هدایت همه بشریت و ادیان هستند، نشان میدهد که ائمه (ع) همه انسانها از هر زبان و ملیتی را دور هم جمع میکنند. در چنین شرایطی طبیعی است که قدرتهای جهانی از اربعین هراس داشته باشند، چون آن را مسیر و گامی برای قدرتیابی دنیای اسلام میدانند. آنان اربعین را یک گام مؤثر و راهبردی برای ایجاد تمدن نوین اسلامی میدانند؛ گامی مؤثر برای وحدت دنیای اسلام، وحدت شیعه و وحدت دولت ایران و عراق. آنها از عمومی شدن اربعین و محبت امام حسین (ع) نگران هستند زیرا میدانند اگر اربعین عمومی شود، فرهنگ جهاد و شهادت زنده میشود.
شما اربعین را یک گام مؤثر و راهبردی برای ایجاد تمدن نوین اسلامی دانستید. تمدن جدید، چه شاخصهها و لوازمی دارد و این شاخصهها چگونه در مقوله اربعین نمود دارد؟
اساساً آنچه در اربعین مشهود است اینکه تراز زیارت اربعین یک تراز تمدنی است، یعنی نیازهای گمگشته بشرِ معاصر در زیارت اربعین ولو در یک زمان محدود به دست میآید. اگرچه جمعیت ۲۰میلیونی زائران اربعین در یک بازه زمانی محدود حضور دارند، اما همین نشان میدهد که انسانها در زمان چند هفتهای، تمرین سبکی از زندگی را میکنند که بعداً در حکومت عدل امام زمان (عج) به سمت آن حرکت خواهند کرد. دنیا تشنه اینگونه فرهنگهاست: فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگ انسانیت، فرهنگ عدالت، فرهنگ مبارزه با یزیدیان زمان، فرهنگ استقامت و فرهنگ تعامل و عشق به همه انسانها. اربعین این امید را به انسانها میدهد که ما میتوانیم دنیای بهتری داشته باشیم و ما میتوانیم حکومتی بر پایه قرآن و اهلبیت (ع) تشکیل بدهیم.