روز یکشنبه بیستم آذرماه، دکتر ظریف وزیر محترم امورخارجه در مصاحبه با پایگاه خبری خبرآنلاین اعلام کرد در کشور پولشویی گسترده در ابعاد چندهزار میلیاردتومانی همراه با تبلیغات و فضاسازی با برنامه توسط عوامل پولشو صورت میگیرد. درباره این سخنان ملاحظاتی چند وجود دارد:
این سخنان در زمانی بیان میشود که دولت تدبیر و امید با شکست برجام و عدم نتیجه دهی وعدههای اروپاییها و نیز مطالبه جامعه در برخورد با مفاسد و انتظار بهبود اوضاع اقتصادی، روبهرو است.
از عجایب روزگار است که وزیر امورخارجه یک کشور که وظیفه اصلی و ذاتیاش حفظ و دفاع از منافع ملی کشور است اینگونه علیه منافع ملی موضع گرفته و خواسته یا ناخواسته به فضاسازی علیه کشورش کمک میکند. کلید واژگان «کاسبان تحریم»، «خزانه خالی»، «پول کثیف» و... همه از دولت کنونی صادر شده و هر کدام به نوعی کشور را متهم نموده و ضربهای وارد کردهاند. عدم واکنش مناسب در مقابل این ضربات به کشور و ملت باعث تداوم این زنجیره اتهامزنی شده است.
بانگاهی جامع، چند دلیل احتمالی برای این سخنان جناب ظریف میتوان ذکر کرد:
اول: اینکه گفته میشود ایشان از روی دلسوزی و خیرخواهی برای کشور و مردم و و دغدغه برای رفع مشکلات کنونی اقتصادی و سیاسی ناچار به اتخاذ این مواضع شده است. این گزینه نمیتواند صحیح باشد چراکه به صراحت، کل کشور و نه فقط یک نهاد و سازمان و مجموعهای از افراد را در مظان اتهام پولشویی قرار داد.
به هجمه گسترده رسانههای معاند در تخریب چهره نورانی ایران و ایرانی پس از این اظهارات بنگرید. آیا این اظهارات وجهه ایران را تقویت کرد یا در هنگامهای که تحریمهای جدید امریکا شروع شده به بستن راههای دور زدن تحریم و اعتماد کشورهای مشارکت کننده در دور زدن تحریمها کمک میکند؟ آیا این مواضع به تبلیغ دوقطبیسازی و القای شکاف در حاکمیت که هدف پروپاگاندای رسانهای دشمنان ایران است کمک نمیکند؟ و آیا به محملی قانونی برای همراهی با تحریمهای جدید از سوی کشورهای ناخشنود از امریکا تبدیل نمیشود؟
دوم: یک دلیل دیگر را میتوان گاف رسانهای و اشتباه لحظهای ایشان ذکر کرد. باید گفت که با توجه به اینکه مصاحبه امکان ویرایش و حذف داشته و اصطلاحاً پخش زنده نبوده و تأکید مجدد ایشان بر مواضع یاد شده در طول هفته اخیر در کنار جهتگیریهای پایگاه خبری خبرآنلاین، امکان صحت این گزینه نیز رد میشود.
سومین دلیل را میتوان پیداکردن مقصر جدید و فرار به جلوی دولت در شکست برجام ذکر کرد. باید گفت: البته که دولت دنبال مقصرسازی است ولی زمان آن هنوز فرانرسیده و ادامه برجام با اروپا را در دستور کار دارند. تاکتیک فرار به جلو احتمالاً در سال ۱۳۹۸ و قبل از انتخابات مجلس یازدهم رونمایی میشود. پس این گزینه هم حذف میشود.
چهارمین دلیل اظهارات ایشان را باید تلاش برای باز کردن پنجره و چینش مجدد میز مذاکره و فضاسازی برای تصویب دوباره FATF ذکر کرد. باتوجه به سوابق جریان دولت باید گفت: این گزاره دلیل اصلی سخنان اخیر ایشان است. گفتههای آقای ظریف ارتباط مستقیمی بین عدم تأیید لوایح FATF و CFT و بررسی مجدد آن در مجلس با موضوع مطرح شده پولشویی در ایران برقرار میکند. آیا این اظهارات به جز دادن کد به طرف غربی در هدفمند کردن تحریمها (علیه اصطلاحاً پولشوها در ایران) است؟ در کنار این موضوع مشروط کردن کمک و همکاری اروپا در پسابرجام به کاستن از فشار تحریمی و گشودن کانال مالی مستقل از امریکا توسط طرف اروپایی به تصویب و اجرای لوایح FATF میتواند به روشنسازی موضع جناب وزیر کمک کند. وقتی بنا به گفته آقای ظریف (اظهارات ایشان در روز بررسی در مجلس شورای اسلامی) قرار نیست حتماً با تصویب این لوایح مشکلی رفع شود و ایشان هیچ قولی نمیدهد و بلکه بهانهای از بهانههای بیپایان امریکا مرتفع گردد، پس چرا باید تحریمها را با تصویب مجدد آنها هدفمند کرد؟ آیا بناست فشارها بر مردم آنقدر افزون گردد که به مذاکره مجددی رضایت دهند؟
در کشوری که تحت شدیدترین تحریمهاست بخش مهمی از راهکارهای دور زدن این تحریمها با سازوکارهای مد نظر امریکا و شفافیت مد نظر آنها (کنترل کامل مبادلات و ارتباطات جهانی و منطقهای) در تضاد است. واردات ارز به کشور حتماً تحت عناوین قانونی نیست.
در این شرایط و در دولتی که باید کارویژه اصلیاش در شرایط تحریم، اداره امور و عبور از فشار امریکا باشد، این موضع کاملاً مخالف منافع ملت است.
آیا در ایران قانون مبارزه با پولشویی وجود ندارد؟ اگر وجود دارد (که دارد) چرا جناب وزیر اسامی متخلفان را به دادگاه نمیدهد؟ اگر تا حالا این اسامی را پنهان داشته است (که طبق قانون مجازات اسلامی پنهان داشتن جرم خودش جرم است) چرا مرتکب جرم شدهاند؟ با هر منطقی با این موضوع روبهرو شویم توجیهپذیر نیست. فنگ شویی یک فن برای پیدا کردن دکوراسیون مناسب و چیدمان درست اشیاست. به نظر میرسد جناب وزیر دولت مذاکرات، برای چیدمان اجزای مذاکره مجدد رویهای در پیش گرفته است که بعید است به سرمنزل مقصود برسد.