بعضی حرفها مثل نمک پاشیدن روی زخم است و داغ دل را تازه میکند. درست مثل توصیهای که معاون توسعه ورزش قهرمانی و حرفهای وزارت ورزش و جوانان در نشست مشترک رؤسای فدراسیون در قصر شیرین به رؤسای فدراسیونهای ورزشی و تیمهای ملی میکند. داورزنی با اشاره به رشادتهای مردم کرمانشاه در طول ۴۰سال گذشته، چه در زمان جنگ و چه پس از آن و با یادکردن از اتفاقات ناگواری که در طول این سالها برای آنها رخ داده از رؤسای فدراسیونهای ورزشی میخواهد و به آنها توصیه میکند که اردوهای مختلف تیمهای ملی و مسابقات ورزشی در ردههای گوناگون را با توجه به کمپهای خوبی که در استان کرمانشاه به خصوص شهرهای گیلانغرب، سرپل ذهاب و قصرشیرین وجود دارد در این منطقه برگزار کنند.
توصیه داورزنی در نگاه نخست کاملاً منطقی و البته معقول به نظر میرسد. کمترین فایده برگزاری عملی شدن این توصیه، عدم خروج ارز از کشور است. خصوصاً این روزها که دست و بالمان هم در زمینه ارزی خیلی باز نیست و دولت در این خصوصاً با مشکلات عدیدهای دست به گریبان است، اما واقعیتی که معاون وزیر به زبان آورده زمانی تلخ و گزنده میشود که سالهاست شاهد آن هستیم که در این زمینهها فقط حرف میزنیم و شعار میدهیم که اگر غیر از این بود، امروز در اکثر شهرهای بزرگ شاهد کمپهای متعدد و البته فول امکانات بودیم که نیاز برگزاری اردوهای خارجی را برای تیمهای ملی به صفر میرساند.
داورزنی از کمپهای کرمانشاه به خصوص شهرهای گیلانغرب و سرپل ذهاب و قصر شیرین تعریف میکند و آنها را برای برگزاری اردوهای تیمهای ملی مناسب میخواند، اما باید دید مناسب از نظر معاون وزیر ورزش و جوانان چیست. ضمن اینکه شرایط و امکانات برای تیمهای ملی در رشتههای مختلف متفاوت است و نمیتوان منکر این مسئله شد شرایطی که برای برخی رشتهها ایده آل است، میتواند برای دیگر رشتهها در حد متوسط یا حتی سطح پایین باشد یا بالعکس. پس بنا بر یک توصیه نمیتوان روی این مهم برنامهریزی یا حتی اقدام کرد. اما از آنچه در خصوص برگزاری اردوهای تیمهای ملی در داخل کشور گفته میشود، میتوان به پرسشهای بیپاسخی رسید که جواب آن را بدون شک جز داورزنی و دوستان و رؤسایش در وزارت ورزش نمیتوانند بدهند.
برپایی اردوهای تیمهای ملی در کشور فواید زیادی دارد که عدم خروج ارز تنها یک چشمه آن است. در واقع کارآفرینی، درآمد زایی و استفاده از پتانسیلهای یک منطقه چه در زمینه گردشگری و چه دیگر زمینهها از جمله مواردی است که میتواند از پیامدهای برگزاری اردوهای داخلی باشد. اما برگزاری اردوهای داخلی نه به حرف که به عمل است. در حقیقت وزارت ورزش و معاونان آن که به فایدههای برپایی اردوهای داخلی واقف هستند باید پیش از مطرح کردن چنین مسئلهای، در پی فراهم آوردن زیرساختهای لازم میبودند. حتی اگر فرض را بر این بگذاریم که کمپهای شهرهای استان کرمانشاه همانطور که معاون وزیر تعریف میکند آمادگی کامل برای برگزاری اردوهای تیمهای ملی را دارند و فول امکانات هستند، باید با تأکید بر این مهم پرسید که آیا وزارت هرگز در طول همه این سالها به صرافت مهیا کردن چنین کمپهایی در دیگر شهرهای کشور افتاده است تا گامی بلند و اساسی در برچیدن بساط اردوهای خارجی بردارد و مانع از برون رفت ارز و خرجتراشی برای تیمهای ملی و دست درازی به بیت المال بردارد؟
ایران کشوری چهار فصل است که میتواند در تمام فصول سال نه فقط میزبان تیمهای داخلی، که حتی تیمهای خارجی نیز باشد. البته به شرط آنکه شرایط لازم را برای اینگونه اردوها داشته باشد. شرایطی که مهیا شدن آن نیازمند نگاه آینده نگر مسئولان دارد و عزم جزمی که در تمام این سالها در هیچ یک از وزرای ورزش و معاونان آنها دیده نشده که اگر غیر از این بود، اکنون باید حداقل شاهد چند کمپ فول امکانات و البته درآمد زا در کیش میبودیم، اما علاقه وافر مسئولان به حرف زدن به جای عمل کردن باعث شده تا در تمام این سالها بهرغم تأکید بر ضرورت این مسئله، همچنان در حسرت آن و نهایتاً شنیدن چند توصیهای که شاید در عمل خیلی هم کاربردی نباشد، بسنده کنیم.