با نزدیک شدن به سالگرد حوادث دی ماه ۹۶ و تلاش دشمنان بیرونی و عوامل داخلی آنان برای بازگشت آشوبهای گسترده و مهندسی شده آبان ماه تا قبل از انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی بسیاری از تحلیلگران، نخبگان سیاسی، کارشناسان، سیاستمداران و احزاب سیاسی کمابیش به تحلیل وقایع فتنهگون در سالهای اخیر پرداختهاند؛ برخی ریشه حوادث و وقایع و فتنهها را در برنامهریزی و مدیریت دشمن بیرونی دانسته، برخی دیگر نیز علت همه حوادث را در داخل و عملکرد مسئولان جستوجو میکنند، برخی نیز...
اینکه در حوادث و آشوبهای دههها و ایام اخیر مردم را به سبب رأی به این و آن مقصر بدانیم و یا مسئولان را به دلیل سوءمدیریت و بیکفایتی مقصر اصلی حوادث معرفی کنیم، هم به بیراهه رفتهایم، هم نقض غرض بوده و با روحیه مردمسالاری ناسازگار است، هم آب به آسیاب دشمن ریختن است و هم تحلیلی سطحی و فاقد راهبرد همسو با اهداف انقلاب است. حقیقت این است که کمتر کسی از منظر جامعه شناسی احزاب سیاسی به این موضوع پرداخته است و عمدتاً معلول را به جای علت اشتباه گرفتهاند.
واقعیت تلخ این است که نظام اسلامی در تقابل انقلابی با نظام استعماری و جعلی غرب، اسیر سرطانی به نام اصلاحات شده و اصلاحات بدون آنکه تعریف روشن و قابل قبولی از حدود و ثغور اصلاحات اراده بدهد، در محیطی پر ابهام و پرتنش فقط و فقط به عنوان تقیزادههای قرن بیست و یکمی و پیاده نظام دشمن، به تعقیب نرمالیزاسیون و ترویج و نهادینهسازی مدرنیته غربی پرداخته و جامعه را در مقاطع مختلف، آفت زده و بلازده ساخته و اسباب طمع ورزی دشمن کینه توز را فراهم ساخته است.
در اینکه ائتلاف «غربی، عبری، وهابی» طی سه دهه گذشته و پس از عبور از جنگ سخت نظامی، برای براندازی نظام اسلامی در قالب پروژه ۲۰۲۰ همواره در حال برنامهریزی و هدایت فتنههای گوناگون بوده و در سه سال اخیر نیز با طراحی پروژههای «عنکبوت» و «نمرود» مسیر عاصی سازی مردم و فروپاشی اجتماعی را دنبال کرده کسی تردیدی ندارد، اما آنچیزی که مورد غفلت واقع شده این است که جریانی عنوان شبکه همکار داخلی دشمن همواره مسیر نرمالیزه کردن و غربیزه کردن نظام را دنبال کرده است و از این حیث بیشک مقصر اصلی وقایع و فتنههای متعدد بوده و هست. اصلاحات خود مولود اعتراضات اجتماعی مردم در اعتصابات و شبه بحرانهای اجتماعی دوران سازندگی از یکسو و بازی سرخابی پایان عصر موسوم به سازندگی از سوی دیگر است. این جریان از همان زمان که بهعنوان یک جریان سیاسی پا به عرصه وجود گذاشت ضمن خیانت عیان و آشکار به مرحوم هاشمی (حامی اصلی و به نوعی عامل موجده اصلاحات) پای در مسیر غربزدگی و اجرای دستورات براندازانه غرب گذاشته و در فتنههای ۷۸، ۸۱، ۸۸، ۹۶، ۹۷ و ۹۸ ایفای نقش و به شکل علنی از طرحهای براندازانه نظام سلطه حمایت کرده است که بیانیه ۷۷ نفر از تندروهای اصلاحات در حمایت از آشوبگران فتنه سازماندهی شده آبان ماه، قطعاً آخرین آنها نخواهد بود.
پیش از این در یادداشتها و مقالات متعدد ضمن برشمردن دهها نقص و ضعف در تعاریف، بینش، کارکردها، رویکردها، ساختارها، جهتگیریها، مواضع و اهداف اردوگاه اصلاحات بر این نکته تأکید شده بود که سران اصلاحات باید تکلیف خود را با نظام اسلامی و هواداران خود روشن کرده و به صورت شفاف خطوط فاصل بین این اردوگاه با اپوزیسیون نظام را برای مردم و بهویژه هواداران بیان کنند، اما اینک میگوییم که قصه پرغصه اصلاحطلبی در کشور ایران از ماهیت ملون و شترمرغی فراتر رفته و برای مردم به ماجرای پرابهام و بی ماهیت «شیر، شتر، گاو، پلنگ» تبدیل شده است. مسئولیت ناپذیری این اردوگاه در حوادث ناشی از سوءمدیریت اصلاحطلبان در شش سال اخیر و دادن آدرس عوضی به مردم و تلاش برای دلسرد کردن مردم از حضور در انتخابات مجلس تنها یکی از این نمونه هاست. اینک شرایط به گونهای رقم خورده و به صورت استخوان لای زخم درآمده که این نظام اسلامی و مردم هستند که تکلیف خود را باید با اصلاحطلبی روشن کنند. یادآوری این نکته ضروری است این روش در سیره انقلاب مسبوق به سابقه بوده و پیش از این نیز، حضرت امام راحل در برخورد با جاسوسی و خیانتهای علنی نهضت آزادی، سرانجام با قاطعیت به حذف این گروهک از سپهر سیاسی کشور حکم دادند.
برگزاری هر چه بهتر انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی، مستلزم پیشگیری از وقوع فتنههای مشابه فتنه آبان ماه است و پیشگیری نیز مستلزم بررسی ریشهای فتنه آبان ماه است. در واکاوی فتنه آبان ماه، پیشتر، به سوءمدیریت داخلی از یکسو و برنامه ریزی دشمن بیرونی در قالب پروژه «عنکبوت» و «نمرود» از سوی دیگر بهعنوان دو ضلع اصلی فتنه اشاره شد و اینک باید به این حقیقت تلخ اذعان کنیم که پای افراطیون اصلاحات در هر دو ضلع گیر است، مضافاً براینکه جریان اصلاحطلبی، مستقلاً و بهعنوان ضلع سوم فتنه، در لباس محرک و عامل اصلی مدیریت داخلی و تنظیم شعارها و هدایت و حمایت از آشوبگران ایفای نقش کرده است. آنطور که از قرائن و شواهد بر میآید، دشمن خارجی بر بستر مشکلات اقتصادی و معیشتی برای بازگشت مجدد خط آشوب و اغتشاش تلاش میکند و هر گونه مسامحه با حامیان، محرکان، هادیان و حامیان فتنه، ممکن است عوارض و خسارات جبران ناپذیر درپی داشته باشد.
حقیقت مسلم این است که کام مردم با اقدامات انقلابی قوه قضائیه و اقدامات جهادی نیروهای مخلص بسیجی شیرین شده و به رغم بیتدبیریها، سوءمدیریتها و اشرافیگری و... خود را برای خلق حماسهای متفاوت از انتخاباتهای ٤۱ سال قبل آماده میکنند.