سرويس سياسی جوان آنلاين: تقریباً چهار سال از زمانی که برجام در وین به نقطه پایانی خود رسید، میگذرد و در این مدت فراز و نشیبهای فراوانی از سر این توافق گذشته است. به رغم اینکه جمهوری اسلامی ایران تلاش فراوانی کرد تا بتواند به تمام تعهدات خود عمل کند، اما امریکاییها چه زمان اوباما و چه در زمان ترامپ کاملاً بر خلاف تعهدات امریکا در این توافقنامه عمل کردند.
شاید آغاز فصل جدیدی از این توافقنامه به خروج دونالد ترامپ و دولت امریکا از این توافق مربوط باشد؛ اتفاقی که در ادامه با صفر کردن صادرات نفتی در اردیبهشت ماه سال جاری به نقطه تازهای رسید. از آن زمان تاکنون ایران تلاش کرد تا با تعامل سازنده با کشورهای اروپایی بتواند همچنان برجام را حفظ کند، اما کشورهای اروپایی نتوانستند در مقابل این حسننیت ایران اقدامی انجام دهند.
در نهایت ایران با وجود صبر یک ساله کاهش تعهدات برجامی را گام به گام آغاز کرد. اولین گام در راستای افزایش ذخایر اورانیوم و بعد از آن نیز افزایش میزان غنیسازی بوده است. در نهایت زمانی که هیچ کدام از این گامها نتوانست امریکا و کشورهای اروپایی را وادار به بازگشت به برجام کند، از روز یکشنبه هیئت دولت جمهوری اسلامی ایران تمام محدودیتهای موجود در برجام را به طور کامل کنار گذاشت تا عملاً اجرای فصل یک برجام که مربوط به تعهدات ایران بود، پایان پذیرد.
به این ترتیب میتوان گفت که عملاً هیچ کدام از فصلهای مربوط به برجام به جز تحریم بینالمللی سازمان ملل متحد در حال اجرا نیست.
گام پنجم چه میگوید
متن بیانیه هیئت دولت جمهوری اسلامی که روز یکشنبه و پس از پایان جلسه هیئت دولت منتشر شد، به شرح زیر است: «جمهوری اسلامی ایران در گام پنجم کاهش تعهدات خود، آخرین مورد کلیدی از محدودیتهای عملیاتی خود در برجام، یعنی «محدودیت در تعداد سانتریفیوژها» را کنار میگذارد. بدین ترتیب برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران دیگر با هیچ محدودیتی در حوزه عملیاتی (شامل ظرفیت غنیسازی، درصد غنیسازی، میزان مواد غنی شده و تحقیق و توسعه) مواجه نیست و منبعد برنامه هستهای ایران صرفاً بر اساس نیازهای فنی خود پیش خواهد رفت. همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی کمافیالسابق ادامه خواهد یافت. در صورت رفع تحریمها و منتفع شدن ایران از منافع برجام، جمهوری اسلامی ایران آماده بازگشت به تعهدات برجامی خود میباشد. سازمان انرژی اتمی موظف است در این چارچوب اقدامات و تمهیدات لازم را با هماهنگی رئیسجمهور اتخاذ نماید.» بند آخر این بیانیه عملاً مربوط به بازسازی توانمندی ایران در حوزه غنی است، اما سؤال این است که برنامه غنیسازی تا کجا میتواند توان خود را بازسازی کند.
توانمندی غنیسازی ایران چیست
برنامه غنیسازی ایران به رغم محدودیتهایی که در برجام به آن تحمیل شده توانمندیهایی دارد که میتواند به سرعت توسط نظام برای بازگشت توانمندی برنامه هستهای مورد استفاده قرار گیرد. عمده توانمندی غنیسازی ایران در دو سایت فردو و نطنز قرار گرفته است. هم اکنون در سایت غنیسازی فردو هزارو ۴۴ سانتریفیوژ نسل اول قرار گرفته که همگی آماده تزریق گاز UF۶ با غنای طبیعی هستند، حتی دو آبشار از این تعداد در دو سال گذشته به چرخش خود بدون تزریق گاز اورانیوم ادامه میدادند. موضوع رسیدن فردو به غنیسازی ۲۰ درصد جزو آن دسته فعالیتهای بازگشتپذیری سریع به حساب میآید، حتی رئیس سازمان انرژی اتمی نیز قول بازگشت به آن را در کمتر از سه روز داده است. از سوی دیگر موقعیت فردو به گونهای است که امکان تخریب آن با حملات متعارف امکانپذیر نخواهد بود، با این حال به دلایل مختلف این سایت نطنز است که در صورت بدعهدیهای امریکا قرار است، به سرعت به برنامه غنیسازی ایران شتاب دوباره بدهد که در کمتر از شش ماه در حوزه راهبردی ایران به شرایط قبل از آغاز برجام بازگردد. در حوزه اقدامات میانمدت که ممکن است دو تا سه ماه به طول بینجامد میتوان به افزایش ظرفیت غنیسازی در نطنز اشاره کرد. بر اساس محدودیتهای مندرج در برجام، در سایت غنیسازی نطنز ۵ هزارو ۶۰ ماشین غنیسازی تا ۳/۶۷ درصد غنیسازی میکنند، اما همان طور که در گذشته نیز مقامات کشورمان به ویژه صاحبنظران سازمان انرژی اتمی تأکید کردهاند برگشتپذیری در نطنز با ماشینهای قدیمی نخواهد بود.
هم اکنون حدود هزار ماشین از نوع IR۲M در سالن B نطنز انبار شده که این ماشینها مراحل تست خود را نیز پیمودهاند و میتوانند پس از نصب، پنج برابر ماشینهای فعلی غنیسازی کنند یعنی با نصب هزار ماشین نسل دوم عملاً ظرفیت غنیسازی ایران در نطنز دو برابر و بیشتر از میزان قبل از برجام خواهد شد، اما این پایان داستان نیست زیرا ما حداقل یک زنجیره تست شده از ماشینهای IR۴ داریم و آماده تولید انبوه این ماشین نیز هستیم. این سانتریفیوژها پنج برابر ماشین نسل اول توان غنیسازی دارند و نصبشان میتواند ایران را به حدود ۱۱ هزار سو ظرفیت غنیسازی در نطنز برساند که حدود ۲ هزار سو بیش از بهار ۹۴ خواهد بود. در سایت فردو نیز علاوه بر داستانی که میتواند برای هزارو ۴۴ ماشین فعلی رخ دهد، عملاً در نیم دیگری از سالن که امروز طبق برجام خالی شده میتوان از ماشینهای نسل جدید از جمله نسل ۶ (۱۰ سو غنیسازی) و حتی ۸ (۲۰ سو غنی سازی) بهره برد که البته این موضوع زمان بیشتری نیاز دارد. هم اکنون ماشینهای غنیسازی پیشرفتهای در آستانه راهاندازی است که میتواند تا ۵۰ سو غنیسازی کند و رئیس سازمان موساد از آن به عنوان یک عوضکننده بازی نام برده است. به این ترتیب در کمترین زمان ممکن امکان غنیسازی با حداکثر قدرت وجود خواهد داشت.
ایران زیرساختهای خود را به سرعت احیا میکند
در گذشته برخی از متخصصان این مسئله را مطرح کردند که برخی از سانتریفیوژها قابل استفاده نبوده است، حتی شخصیتی مانند گری سیمور که مدتها در عرصه خلع سلاح هستهای فعالیت کرده و مشاور دولت اوباما در مذاکره با ایران محسوب میشد، بر این مسئله تأکید کرده است. وی در این مورد در مصاحبهای در سال ۹۴ به بیبیسی گفته است: «آنها باید حدود ۱۵ هزار سانتریفیوژ را برداشته و انبار کنند. این بدان معنی است که آنها باید سانتریفیوژها و همچنین بخش اعظم زیرساختهایی که آنها را تغذیه میکنند، از محلی که اکنون هستند، خارج کنند.»
سیمور در این مصاحبه افزود: این احتمالاً دشوارترین و طولانیترین گامهای فیزیکیای است که ایران باید بردارد. اگر ایران بخواهد برای روز مبادا که شاید توافق به هم بخورد، دوباره از این سانتریفیوژها استفاده کند، باید در جدا کردن و برداشتن آنها بسیار محتاط عمل کند تا بتواند در آینده به سادگی آنها را دوباره سرجایشان نصب کند.
مدیر اجرایی مرکز بلفر دانشگاه هاروارد ادامه داد: در سوی دیگر، اگر آنها بخواهند به سرعت به سمت رفع تحریمها حرکت کنند و به نصب دوباره سانتریفیوژها اهمیت ندهند، میتوانند سریع و بیدقت عمل کنند. وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اینکه حفظ سلامت سانتریفیوژها مهمترین ابزار ایران برای مقابله با بازگشت ناگهانی تحریمهاست، میگوید: برجام به ایران اجازه میدهد که تمام سانتریفیوژهایش را حفظ کند، اما باید بخش اعظم آنها را برداشته و تحت نظر آژانس انبار کند تا این امکان را برای خود حفظ کند که بتواند بعداً در صورت لزوم آنها را دوباره سر جایشان بازگرداند، درست همانطور که ما هم این امکان را حفظ کردهایم که تحریمها را بازگردانیم. در این میان نگاهی به توانمندیهای ایران نشان میدهد که در کمترین زمان ممکن امکان بازگشت توانمندی غنیسازی ایران وجود دارد. درحقیقت غرب تصور میکرد که بازگشت زیرساختها در ایران نیاز به زمان طولانی دارد، اما حقایق امروز نشان داده که این تصور باطل است.
بدون شک ایران هم اکنون قصد ندارد که بدون بهانه غنیسازی را افزایش دهد، اما در صورتی که کشورهای اروپایی درصدد استفاده از مکانیسم ماشه و بازگشت پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد باشند، بدون شک ایران در افزایش میزان و دامنه غنیسازی خود شک نخواهد کرد.
از سوی دیگر ایران همچنان قصد دارد به همکاریهای خود با آژانس بینالمللی انرژی اتمی ادامه دهد و نظارتهای آنلاین نیز حفظ خواهد شد. قطع بازرسیها امکان دیگری است که ایران برای مقابله با هر اقدام بیشتری در چنته دارد.
در هر صورت باید گفت که برجام عملاً به پایان خود رسیده و این بدعهدیهای کشورهای غربی و به خصوص امریکا بود که سبب شد این توافق چنین عمر کوتاهی داشته باشد. بدون شک عملکرد غربیها چراغ راه ایران در هر گونه مذاکره با غربیهاست، البته اگر فرصت دیگری برای مذاکره و دیپلماسی باقی مانده باشد.