کد خبر: 472604
تاریخ انتشار: ۲۸ خرداد ۱۳۹۱ - ۰۸:۰۰
گفت‌وگو با رجب صفروف مدير مركز مطالعات ايران معاصر در روسيه
علي حكيمي
در آستانه برگزاري دور بعدي مذاكرات گروه ۱+۵ با ايران در مسكو، يك بار ديگر تبليغات رسانه‌هاي غربي عليه برنامه‌هاي هسته‌اي ايران شدت گرفته است. به اعتقاد شما، تبليغات رسانه‌اي و سخنان مقامات و نخبگان سياسي(چه ايراني و چه ساير طرف‌ها) تا چه حد مي‌تواند بر روند مذاكرات تأثيرات منفي يا مثبت داشته باشد؟
اين سخنان و تبليغات به هيچ عنوان تأثير‌ي بر روند مذاكرات نخواهد گذاشت. غرب دايماً در حال اقدامات تحريك آميز با هدف وارد ساختن فشار بر ايران مي‌باشد. اين رسم معمول است كه هميشه در آستانه برگزاري برنامه‌هاي بزرگ، اظهارات و اقدامات تحريك‌آميز انجام مي‌گيرد. طرفين با اين روش در مقابل يكديگر موضع‌گيري مي‌كنند. اخيراً در روزنامه كامرسانت چاپ روسيه، مطلبي چاپ شده بود كه عنوان مي‌كرد روسيه تكنولوژي ساخت موشك را به ايران ارائه كرده است. بر اين اساس، يك سناتورامريكايي مجموعه‌اي از تحقيقات را در اين زمينه آغاز نموده است. ما آگاه هستيم كه اين جريان بلوف بوده و به هيچ عنوان حقيقت ندارد. 

اما ميان ايران و روسيه همواره معاملات تسليحاتي وجود داشته است. شايد اين خبر نيز مربوط به يكي از همان معاملات باشد.
شركت روس آبارون اكسپورت شايد بتواند در بهترين حالت، دستگاه‌ها و توليدات خود را به فروش برساند، اما امكان فروش طرح‌ها و تكنولوژي را ندارد، زيرا اين شركت فقط يك نماينده و فروشنده براي محصولات دولتي است. اين صحبت‌ها قبل از سفر لاوروف به تهران مطرح شد تا توجه جامعه جهاني را به اين مسئله جلب كند كه روسيه به رغم تصميم گيري‌هاي شوراي امنيت، در نقض قوانين بين‌المللي و تخطي از تعهدات، به ايران مساعدت مي‌كند. در صورتي كه واقعا روسيه چنين كاري نمي‌كند. از طرف ديگر، قصد دارند كاري كنند كه روسيه موضع‌گيري خود را در قبال برنامه هسته‌اي ايران تغيير دهد. مي‌خواهند اين كشور را به عقب برانند تا بيش از اين به آغوش ايران نرود. 

سفر سرگي لاوروف وزير امور خارجه روسيه به ايران را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟
سفر لاوروف به ايران براي غرب يك سيگنال هشدار و اولين نشانه تغيير سياست روسيه در قبال ايران پس از آغاز دوره رياست جمهوري آقاي پوتين است. اين حركت براي غرب يك زنگ خطر است. ما در حقيقت به غرب پيام مي‌دهيم كه از هم اكنون با شدت بيشتري به دنبال منافع خود هستيم و با كمك به ايران، در حقيقت از منافع خود حمايت مي‌كنيم. اين حمايت به خاطر عشق بي‌حد و حصر روسيه به ايران نيست، بلكه به خاطر حفظ منافع مسكو مي‌باشد. بنابراين، ‌براي حصول اين نتيجه، يك ايران قدرتمند بيشتر به كار روسيه مي‌آيد. در وهله اول، روسيه مي‌خواهد كه ايران از تمامي محدوديت‌هاي حاصله در اثر قطعنامه‌ها و تحريم‌ها رها شود، دوم اينكه ايران بتواند عضو تمام عيار سازمان‌هاي بين‌المللي شود و سوم اينكه، برنامه هسته‌اي ايران كه حق مسلم اين كشور است، تبديل به يك برنامه عادي در چارچوب آژانس و شوراي امنيت سازمان بين‌الملل شود. 

در رابطه با طرح پيشنهادي لاوروف (طرح گام به گام)، چه نظري داريد؟ آيا فكر نمي‌كنيد كه نه غرب و نه ايران، چندان توجهي به اجراي اين برنامه ندارند؟
مسكو تمام تلاش خود را به كار گرفته است تا اين برنامه تحقق پيدا كند. مسلما غرب نمي‌خواهد كه اين برنامه اجرا شود. در غرب مي‌گويند كه ايران مذاكره براي مذاكره انجام مي‌دهد. مي‌گويند ايران وقت كشي مي‌كند تا در اين فاصله زماني، به سلاح هسته‌اي دست پيدا كند. اما به اعتقاد من، اين سخنان هم بلوف است؛ زيرا وقت‌كشي براي ايران بهاي سنگيني دارد. تحريم‌ها مي‌توانند تاثير جدي بر اقتصاد اين كشور و بالطبع، رفاه عمومي مردم كشور بگذارند. در نتيجه آن، مردم عصبي مي‌شوند، توليدات افول مي‌كند، ‌تجارت تحت فشار شديد قرار مي‌گيرد و تحريم روابط بانكي به كشور صدمه وارد مي‌سازد. اين وقت‌كشي نه تنها اقتصاد كشور، بلكه ساير حوزه‌هاي زندگي مردم را نيز در بر مي‌گيرد. 

پس شما دليل اصلي اخلال در روند مذاكرات را در چه مي‌بينيد؟ در واقع چه كسي در روند مذاكرات كارشكني مي‌كند؟
من مي‌گويم كه غرب مي‌خواهد مذاكره براي مذاكره صورت بدهد تا مشكل برنامه هسته‌اي ايران لاينحل باقي بماند. مسكو مي‌گويد كه اگر ايران يك گام به جلو بردارد و كارشناسان آژانس را به پايگاه نظامي پارچين راه بدهد، در مقابل بايد برخي از تحريم‌ها از روي آن برداشته شود. پس از آن، ايران اجازه بازديد از پايگاه فردو را به كارشناسان آژانس مي‌دهد، در مقابل تعداد مشخص ديگري از تحريم‌ها برداشته مي‌شود تا به اين وسيله، ايران انگيزه‌اي براي انجام درخواست‌هاي آژانس داشته باشد. اين راه حل، يك جاده دو طرفه است. روسيه به اين راه حل كاملاً علاقه مند است. اما من فكر مي‌كنم كه غرب چندان علاقه‌اي به انجام اين كار ندارد؛‌زيرا باز نگه داشتن اين جريان به نفع غرب است و با اين ابزار مي‌تواند به جامعه جهاني نشان دهد كه از تمام راه‌هاي ديپلماتيك و سياسي براي حل مسئله وارد شده است، اما ايران علاقه‌اي به ديدار و مذاكره براي حل مسئله نشان نمي‌دهد. 

با اين حساب، شما چشم‌انداز مذاكرات آتي در مسكو را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟
من فكر مي‌كنم در ديدار بعدي در مسكو نيز هيچ اتفاق خاصي نمي‌افتد. غرب مي‌خواهد ذهن جامعه جهاني را براي به كار‌گيري روش نظامي آماده سازد، بنابراين، غرب اين كارت را هم روي ميز مي‌گذارد و خود را آماده مي‌كند. اما اين راه، ‌آخرين مرحله است. غرب با استفاده از اين روش، فشار رواني، اقتصادي، روحي و سياسي وارد مي‌كند تا نهايتا در يك مقطع، ايران به راحتي و بدون هيچ پيش شرطي عقب نشيني كند. 

در حال حاضر، ايران مي‌گويد كه پنج پيشنهاد دارد و از غرب مي‌خواهد كه اين پيشنهادات را بپذيرد. اما غرب مي‌خواهد كه ايران غني‌سازي اورانيوم را به طور كامل متوقف سازد، كارشناسان را به پايگاه‌ها راه بدهد و بقيه خواسته‌ها را نيز انجام دهد. در مقابل غربي‌ها حاضر نيستند، قدمي بردارند و تنها مي‌خواهند كه ايران تسليم شود. تسليم شدن به معناي متوقف شدن رشد و توسعه ايران است و اين كشور هيچ گاه چنين چيزي را نمي‌پذيرد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار