پروندههاي بسياري همواره با موضوع قتل عمد يا روابط نامشروع در محاكم كيفري استانها تشكيل ميشود. گستره روابط افراد در اين پروندهها كه خارج از روابط اخلاقي شكل گرفته منجر به بروز جرائم شده است. نظر به اهميت موضوع گفتوگوي ما با دكتر امانالله قراييمقدم، جامعهشناس و استاد دانشگاه در پي ميآيد.
آقاي دكتر قراييمقدم لطفاً در ابتدا يك ارزيابي از وضعيت كشورمان در زمينه پديده روابط نامشروع كه در قانون مجازات اسلامي به عنوان يك جرم از آن ياد شده است، ارائه كنيد و سپس بفرماييد از بعد جامعهشناسي اين پديده ريشه در چه عواملي دارد؟
از نظر مردم شناسي روابط نامشروع در طول تاريخ در همه جوامع بوده و خواهد بود. يعني هيچ جامعهاي نيست كه در آن اين نوع روابط وجود نداشته باشد. ايران هم از اين اصل مستثني نيست. در واقع هرچه يك جامعه بيشتر به سمت صنعتي شدن و الگوبرداري از هنرمندان مبتذل غربي پيش ميرود. يعني صنعت و تكنوكراسي در آن حاكم ميشود و پديده ياد شده در آن رشد مييابد. با اين وجود معتقدم شيوع روابط نامشروع در جامعه ما زياد است. البته در اين زمينه آمار دقيقي ندارم كه ارائه كنم. اما از مدتها قبل ميدانم كه برخي آژانسها زمينه را براي اين نوع روابط فراهم ميكنند. حتي آپارتمانهاي خالي وجود دارد كه محل ارتباط پنهاني برخي مردان و زنان شده است. اما در پاسخ به بخش ديگر پرسشتان عرض كنم كه طبق تئوري رابرت مرتون وقتي نيازها متنوع ميشود و مردان و زنان نميتوانند خود را به آنها برسانند؛ يعني بين هدف و وسيله رسيدن به آن فاصله ميافتد، انواع آسيبهاي اجتماعي افزايش مييابد از جمله رابطه نامشروع. اما در مجموع ريشههاي روابط نامشروع در جامعه ايران به كمرنگ شدن معنويات، ارزشها و هنجارها، ضعيف شدن اعتقادات ديني، تجردگرايي و الگو برداري از رسانههاي بيگانه بر ميگردد كه به فرموده مقام معظم رهبري، هجمه و ناتوي فرهنگي است.
طبق يك تحقيق ميداني كه شش سال قبل در اين زمينه از 860 زن در شهرستان كرج داشتيم 33 درصد آنها به داشتن روابط پنهاني اذعان داشتند. متأسفانه 23 درصد از اين زنان اين نوع رابطه را كاملاً عادي قلمداد كردند. 7 درصد از آنها در عين اينكه از انجام اين عمل ابراز نارضايتي ميكردند اما ميگفتند به اين روابط ادامه ميدهند. البته آنها عوامل مختلفي را براي برقراري ارتباط نامشروع اعلام كردند كه همانطور كه اشاره شد اولين آنها كمرنگ شدن اعتقادات ديني و مذهبي بوده است. البته ناتواني جنسي، خيانت همسر، وضعيت بد اقتصادي، ازدواجهاي اجباري و... اعلام كردند اما بنده به جرئت عرض ميكنم كه الگوبرداري از رسانههاي غربي، تربيت خانوادگي و محيط زندگي نيز در اين مهم نقش دارند.
با توجه به آنچه اشاره كرديد بفرماييد چه عواملي سبب ميشود تا 7 درصد از جامعه الگوي آماريتان در همان حال كه از تداوم روابط نامشروع سخن ميگويند از انجام اين عمل اظهار نارضايتي ميكنند؟چون اصولاً اين افراد از لحاظ شرعي و عرفي ميدانند كه عملي كه انجام ميدهند، نادرست است.
دين يك نقش خود كنترلي را براي افراد دارد. يعني اگر فردي بخواهد مرتكب گناهي شود، دين به او نهيب ميزند.
شيوع پديده روابط نامشروع در بين افراد يك جامعه چه تبعاتي به دنبال دارد؟
قطعاً آسيبزاست و درصد جرم و ديگر آسيبهاي اجتماعي چون روسپيگري، اعتياد، كاهش ازدواج ، طلاق و بدبيني جرم و جنايت را افزايش ميدهد.
از روابط پنهاني به عنوان يكي از دلايل كاهش ازدواج در بين جوانان و افزايش طلاق در بين آنها ياد كرديد، لطفاً كمي بيشتر اين موضوع را براي خوانندگان جوان باز كنيد؟
واقعيت اين است كه اين نوع روابط باعث بيميلي جوانان بهويژه پسران به ازدواج شرعي و قانوني ميشود. متأسفانه برخي دختران به راحتي روابط نامتعارف با پسران دارند كه با اين كار نه تنها به خود بلكه به دختران عفيف و پاكدامن نيز خيانت ميكنند، چراكه با اين كارشان، باعث بدبيني پسران به دختران ميشوند.
ناگفته نماند كه اين گونه دختران چندان زندگي مشترك موفقي نخواهند داشت؛ چراكه آنان همواره شوهر خود را با دوست پسرشان مقايسه ميكنند لذا اين امكان وجود دارد كه حتي پس از ازدواج به برقراري رابطه نامشروع با مردان ديگر روي بياورند كه نتيجه اين كار، طلاق و ابتلا به انواع آسيبهاي اجتماعي است.
همانطور كه ميدانيد مدتي است برخي از دختران و پسران خانه پدري را رها ميكنند و در خانههاي اجارهاي ساكن ميشوند، آيا اين موضوع احتمال افتادن آنها در وادي روابط نامشروع را افزايش نميدهد؟
به طور حتم اين موضوع بيتأثير نخواهد بود. در واقع خانواده نقش بارزي در خودكنترلي اعضايش دارد. به عبارت ديگر نهاد خانواده يك عامل بسيار مهم در پيشگيري از انحرافات اجتماعي است.
نقش و ميزان تأثير شبكههاي ماهوارهاي را در پديده ياد شده چگونه ارزيابي ميكنيد؟
رسانهها و شبكههاي ماهوارهاي بيگانه نقش بسيار مهمي در اين زمينه ايفا ميكنند و باعث خود باختگي افراد و به ويژه نوجوانان و جوانان ميشوند. در حال حاضر دسترسي به فيلمهاي مبتذل در قالب لوحهاي فشرده، برخورداري از اينترنت و فراهم شدن امكان چت كردن و همچنين نوع ارتباط گروه همسالان موجب شده كه رابطه با جنس مخالف در برخي گروهها به نوعي مد تبديل شود؛ به گونهاي كه اگر دختري دوست پسر نداشته باشد، براي او كسر شأن محسوب ميشود.
چرا مطرح شدن روابط نامشروع در جوامع بشري تا اين اندازه مورد اقبال عمومي قرار ميگيرد. در واقع اين موضوع در خصوص سياستمداران هم مصداق پيدا ميكند.
برخي از مناصب، مشاغل و شخصيتها مرجع و الگوي جامعه هستند. مثلاً قاضي، استاد دانشگاه، معلم، روحاني، پليس و قهرمان ورزش الگوهاي مردم به شمار ميآيند و افراد روي آنها حساس هستند و از اقدام خلاف و غير اخلاقيشان بهراحتي نميگذرند در حالي كه اگر يك كارگر ساختماني دست به روابط پنهاني يا هر عمل غير اخلاقي ديگر بزند، خيلي مورد توجه عموم قرار نميگيرد و جامعه راحتتر او را ميبخشد.
آقاي قرائي مقدم، با توجه به بالا بودن رشد روابط پنهاني در جامعه ما بفرماييد با چه راهكاري ميتوان اين پديده را مهار كرد؟
بهترين راهكار براي اين منظور از بين بردن ريشههاي آن در جامعه است كه پيشتر به آنها اشاره كردم. ضمن اينكه ما بايد به فرهنگ اصيل اسلامي – ايراني خود برگرديم. البته در كنار اين مهم بايد حكومت فكري براي مسائل جنسي افراد جامعه بكند.
... و حرف آخر؟
افراد بايد توجه داشته باشند كه با ورود به وادي روابط نامشروع، مخاطراتشان افزايش مييابد و ديگر بهراحتي نميتوانند از راهي كه در پيش گرفتهاند، برگردند.