پرسهزني افراد بيخانمان در شهر كه بيشترشان از بيماري اعتياد هم رنج ميبرند، اين روزها به يكي از معضلات اجتماعي تبديل شده است. زنان، دختران و كودكان اولين كساني هستند كه در مواجهه با اين افراد احساس خطر ميكنند، از همين رو امنيت رواني خانواده هم با تهديد جدي مواجه ميشود. محلات قديمي شهر كه روزگاري مأمن خانوادههاي اصيل بوده اين روزها با بروز اين آسيب به محلي امن براي اين افراد تبديل شده است. نظر به اهميت موضوع، گفتوگوي ما با عبدالصمد خرمشاهي وكيل دادگستري در ادامه ميآيد.
افراد معتاد، ولگرد و بيخانمان اين روزها در همه جاي پايتخت و بسياري از شهرهاي بزرگ ديده ميشوند. حضور اين افراد در مناطق حاشيهاي و جنوبي تهران بيش از هر جاي ديگري نمود دارد به گونهاي كه آسيبهاي رواني بسياري را براي افراد جامعه به همراه داشته است. دليل بروز اين آسيب را چه ميدانيد؟
متأسفانه معضل اعتياد سالهاست كه جامعه ما را درگير خود كرده است به طوري كه دولت هم هزينههاي زيادي را براي از بين بردن اين معضل متحمل شده كه زنجيروار به هم متصل هستند. بيكاري، فقر و ناراحتيهاي روحي و رواني در ميان اين افراد مشكلات و مسائل ديگري را در جامعه به وجود ميآورد پس طبيعي است افرادي كه شغل مناسبي ندارند وقتي درگير مسئله اعتياد ميشوند، نه جامعه و نه خانواده آنها را قبول ندارند و از خود طردشان ميكنند كه اينگونه رفتارها نيز هزينههاي سنگيني را به جامعه تحميل ميكند. پس بايد يك فكر اساسي و ريشهاي كرد؛ چراكه تعداد اندكي از اين افراد هستند كه پس از بارها ترك اعتياد، زندان و... به خودشان ميآيند يا با پيگيريهاي خانوادههايشان به مراكز بازپروري و درمان منتقل ميشوند و تلاش ميكنند تا دوباره به زندگي برگردند. اين عزم متأسفانه در همه معتادان وجود ندارد و شاهديم كه اين افراد روز به روز بيشتر در اين منجلاب غرق ميشوند.
حضور اين افراد چه آسيبهايي براي جامعه به دنبال دارد و چگونه امنيت محلات شهر را به خطر مياندازد؟
اين معضلي است كه مدام با آن درگيريم. طرحهاي كوتاه مدتي كه از سوي نيروي انتظامي اجرا ميشود، طرحهاي خوبي است اما به لحاظ اينكه سازمان خاصي متولي نگهداري معتادان نيست متأسفانه اين برنامههاي كوتاه مدت نتيجه مثبت و كارآمدي را به دنبال ندارد و اين دور تسلسل همچنان ادامه دارد كه باعث به وجود آمدن جرائم ديگري مانند سرقت، زورگيري، كيفقاپي و... نيز ميشود كه به امنيت روحي، رواني و مادي جامعه ضرر ميرساند.
آنگونه كه اشاره كرديد يكي از آسيبهاي مهم در اين حوزه نبود متولي براي ساماندهي اين افراد است. پرسش اساسي اين است كه با ساماندهي اين افراد در صورت وجود متولي، صورت اصلي مسئله كه افزايش حضور اين افراد ميباشد به قوت خود باقي است. علت چيست؟ با ادامه اين روند وضعيت آينده را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
برنامههاي موجود كافي نيست و جواب اين آمار بالا را نميدهد از سويي برنامههاي در دست اجرا هم منسجم و مرتب نيستند و نياز به يك عزم جدي دارد.
تعداد زيادي از اين افراد بارها براي درمان مراجعه ميكنند اما وقتي دوباره مصرف مواد را شروع ميكنند، خانوادهها ديگر قادر نيستند به خاطر هزينههاي بالاي نگهداري و درمان آنها قدمي بردارند در نتيجه از ورود آنها به خانه ممانعت ميكنند.
به همين دليل بايد ريشهاي با اين موضوع برخورد كرد نبايد با معلول جنگيد بلكه بايد با علت آن برخورد شود در غير اين صورت قطعاً همانگونه كه شاهديم روز به روز به تعداد معتادان در كشور و جامعه ما افزوده ميشود.
يك سازمان و متولي ثابت آن هم در سطح كلان بايد وجود داشته باشد كه با برنامهريزيهاي صحيح، ديگر نهادها نيز با آن همكاري داشته باشند و الا با اين پراكندگي راه به جايي نخواهيم برد. اگر دولتها از سالها قبل اهتمام ميكردند و هزينههاي بيشتري را بابت ريشهكني اين معضل متقبل ميشدند، امروز جامعه به اين وضعيت دچار نميشد زيرا پيشگيري آسانتر از درمان است. هنوز هم دير نشده است اگر دولت و مسئولان از همين حالا به طور جدي در برخورد با اين مشكل سعي كنند؛ حداقل در سالهاي آينده گرفتاري كمتري گريبانگيرمان ميشود زيرا مشكلاتي كه افراد معتاد در جامعه ايجاد ميكنند هزينههاي سنگين و غيرقابل جبراني را به جامعه و دولت تحميل ميكند.
جدي نگرفتن اين قضيه كماكان معضل اعتياد را در جامعه باقي ميگذارد و افراد معتاد تبديل به يك بلاي عظيمي در جامعه ميشوند لذا اين اقدامات كنوني هيچ تأثيري ندارند بلكه فقط هزينههاي سنگيني است كه علاوه بر آن باعث تلف شدن نيروي انساني هم ميشود و بار مثبتي را در پي ندارد به شرطي كه دولت زيرساختها را درست بسازد. به عبارت واضحتر آب در هاون كوبيدن است.
پليس همواره اعلام كرده است كه جمعآوري اين افراد برايش كار دشواري نيست كه تجربه، درستي سخن پليس را تأييد ميكند؛ چراكه اين افراد بعد از جمعآوري بار ديگر به سطح شهر باز ميگردند. اين رفتار چه تأثيري بر جايگاه پليس در افكار عمومي دارد؟
شناسايي اين افراد كار سختي نيست. مشكل اصلي اقداماتي است كه بعد از جمعآوري معتادان بايد انجام شود مانند بازپروري و درمان، بهبود وضعيت مالي و اسكان و ايجاد شغل؛ اينها مسائلي است كه حتماً بايد اتفاق بيفتد. با اين حال انتظار ميرود مادامي كه پليس حضور دارد اين افراد جرئت جولان دادن نداشته باشند و با امنيت مردم بازي نكنند. بيشتر معتادان به دليل انگيزههاي مالي به كمپهاي بخش خصوصي نميروند از طرفي هم اكثر اين كمپها از استانداردهاي لازم برخوردار نيستند و اتفاقات بدي در آنها رخ ميدهد كه هيچ كسي پاسخگوي آن به خانوادههاي معتاداني كه به اين كمپها مراجعه كردهاند، نيست لذا بايد در صدور مجوز براي اين كمپها مراقبت بيشتري اتخاذ شود.