چندان بيراه نيست اگر عملكرد و برآيند آثار نمايشي كه سال گذشته در سالنهاي تئاتري پايتخت اجرا شد را بسيار نامطلوب و تأسفآور عنوان كرد؛ آثاري كه همگي باواسطه و بيواسطه موردحمايت و البته با تأييد و مجوزهاي قانوني از سوي نهاد مربوطه يعني مركز هنرهاي نمايشي در سالنهاي كوچك و بزرگ شهر بهوفور رؤيت شد. بهراستي سال 96 را بايد سال فستيوال آثار غيراخلاقي، ضد امنيتي و ضد اسلامي ناميد؛ سالي كه آثاري با مضامين ذكرشده آنهم در آسودگي خاطر همراه با مهر تأييد مركز هنرهاي نمايشي بيخ گوش مسئولان در پايتخت به اجرا درآمدند و گاهي هم كه از سوي برخي رسانههاي متعهد مورد اعتراض قرار ميگرفتند به طرفهالعيني از سوي مركزنشينان و متوليان امر بهجاي تصحيح امور به سرپوش گذاشتن بسنده ميشد.
نگارنده اجازه ميخواهد در مجال اندك و براي روشنتر شدن موضوع به دو نمونه ساده و دمدستي ازايندست آثار اشاره كند:
ديماه سال گذشته نمايشي با عنواني شيطنت آميز در يكي از سالنهای شهر تهران و تنها چند كوچه پايينتر از مركز هنرهاي نمايشي كشور به صحنه ميرود؛ نمايشی كه بهاشتباه بهواسطه استفاده از كلمه «اجنه» براي مسئولان مربوطه معنا و مفهومي چون جمع جن را داشته اما تنها كافي بود با تورق دايره العمارف متوجه شد كه اجنه نه به معناي جمع جن كه جمع جنين است، حال بماند كه نام اگر اين باشد محتواي داستان در چه خصوصي خواهد بود اما نكته قابلتوجه در اين نمايش نه نام و نشان كه شيوه و نوع اجرا جايي كه بسياري از تماشاگران و مخاطبان زن از حركات و لباسهاي بسيار تنگ و شديداً بدننمای بازيگران خانم آن تئاتر شرمنده ميشدند و در مقاطعي از اجرا حتي رويشان هم نميشد به صحنه نگاه كنند؛ نمايشي كه نهتنها هيچ تذكر و ممانعتي از سوي متوليان امر صورت نگرفت كه حتي در جشنواره تئاتر فجر نيز پذيرفته شد و بعد از جشنواره نيز اجراي عموم خود را با آسودگي ادامه داد يا در مورد ديگري و در آبان ماه 96 خبر زنانه و مردانه كردن يك نمايش بهانهای شد براي رسانههاي معاند و افراد فرصتطلب كه نشان دهند اوضاع اجتماعي در ايران تا چه ميزاني محدود و بسته شده كه كار به تفكيك جنسي آثار هنري رسيده است درحاليكه بعد از پيگيريهاي نگارنده كاشف به عمل آمد اين شيوه اجرايي شخص كارگردان است و هيچ ربطي به دستورالعملهاي اين حوزه ندارد اما مدير وقت مركز هنرهاي نمايشي نهتنها به توصيه دلسوزان اين حوزه وقعي نگذاشت كه با سكوت عجيب و تأملبرانگيزش فضا را براي رسانههاي معاند فراهم آورد كه تا ميتوانند اين خبر را بهانهای براي تضعيف نظام قرار دهند و فرصتطلبان آنسوي آبي هم تا توانستند تبليغات گستردهاي را عليه محدوديتهاي توهميشان انجام دادند. از اين دست اتفاقات ولو بدتر و مبناييتر در سال گذشته كم نبوده مانند آثاري كه آشكارا كشور و رهبري را مورد تمسخر قرار داده و هيچكدام از مديران مربوطه نهتنها ككشان هم نگزيد كه با خيالي آسوده مجوزهای قانوني را نيز صادر ميكردند. گويي هيچ نظارتي در اين حوزه وجود ندارد يا شايد اساساً تصميمي براي ساماندهي قرار نيست اتخاذ گردد.
موارد ذكرشده تنها مشتي از خروار خروار اتفاقاتي بود كه بهواسطه ضعف در مديريت و بيتوجهي مديران و مسئولان وقت تئاتر كشور رخ داد اما شاهبيت اين سياستها، جشنواره سي و ششم تئاتر فجر بود كه حقيقتاً به يكي از بدترين دورهها از ادوار اين جشنواره بدل شد از انتخاب شائبه برانگيز دبير گرفته تا پوستر و آثار پذيرفتهشده، در خصوص انتخاب دبير و موارد مربوطه كه به وقتش سخن خواهيم گفت اما در مورد برخي از آثار دعوتشده در اين جشنواره نيز حرف بسيار است؛ جشنوارهاي كه مزين به نام فجر انقلاب اسلامي است اما بهواسطه سياستها و جرياني كه بالاتر بدان اشارهشده بود آثاري به صحنه رفت كه درنهايت تأسف و در وقاحت تمام عليه اسلام علناً و آشكارا در نمايششان سخن ميگفتند يا در موارد ديگر برای افرادي ايراني با هويت خارجي كه سالهاي سال و بهكرات در رسانههاي معاند عليه كشور تبليغ میکردند، فرش قرمز پهن ميشد و آنان را با سلاموصلوات براي اجراي نمايش سخيفشان ميزباني ميكردند و جالبتر آنكه با تمام خسارات واردشده به اعتبار و حيثيت كشور مدير مركز هنرهاي نمايشي به دبير آن دوره قول تداوم مديريت در چهار سال آينده را نيز داده بود درحاليكه با چنين عملكردي بركناري و عزل كمترين كار ممكن بود كه باید بهسرعت انجام میشد.
اما هر چه بود و هر چه شد سال گذشته با بركناري مديري كه بيترديد مسئول تمام اتفاقات رخداده در تئاتر كشور بود به پايان رسيد؛ مديري كه بهزودي باید در خصوص دوران مديريتش پاسخگوي تمامي خسارتهاي واردشده بهنظام و كشور در اين حوزه باشد اما در اين اوضاع و هياهوي نابسامان آنچه باعث اميدواري است حضور مديركل جديد مركز هنرهاي نمايشي كشور میباشد كه فردي از دل و بطن جامعه تئاتري، خوشنام و متعهد است، پس ميتوان حداقل به جبران خسارات پيشآمده اميد داشت؛ مديري كه در گام نخست و در محك جدي با انتخاب دبير جشنواره تئاتر سي و هفتم مواجه است و البته با سوابقي كه از ايشان موجود است بدون شك فردي هنرمند، متعهد، متخصص و نامآشنا را آن هم بدون تأثيرگذاري از برخي حواشي كه مبدأ و منشأ آن كاملاً مشخص است انتخاب كند و حداقل جشنواره سيوهفتم و سال 97 بهنوعي جبران خسارات سال گذشته شود.