روزنامههاي اصلاحطلب با مرگ يك بازيگر فيلمفارسيهاي قبل انقلاب، موجسواری را آغاز كردند. هدف هم انتقاد از حكومت براي ممنوعالتصویری اين بازيگر بود. گرچه اين ممنوعالتصویری تصميم كساني بود كه اكنون سالهاست، خود ليدر جريان اصلاحات هستند، اما اصلاحطلبان به صداوسيما خرده ميگرفتند كه چرا مصاحبه ناصر ملکمطیعی پخش نشده است! و اين سؤال را ايجاد ميكردند كه چرا در ميان اين همه رسانههاي اصلاحطلب، در همه اين سالها هیچکدام مصاحبهاي با اين بازيگر نداشتند؟ يعني مرگ او صرفاً بهانهاي براي متهم كردن نظام بود و نه اينكه خودشان هم ياد او بوده باشند. حالا اين روزها كه برهم خوردن برجام و اعتصاب كاميونداران و گرانيها از مشكلات اصلي كشور است، اين رسانهها با تدفين آن بازيگر، سوژه جديد يافته و دنبال آوردن بهروز وثوقي بازيگر مبتذل پيش از انقلاب به ايران هستند. كسي هم نميپرسد كه ابتذال فيلمهاي بهروز وثوقي چقدر بود كه مجبور شد از ايران برود؟ وگرنه بازيگران زمان طاغوت كه در سينماي بعد انقلاب حضور داشتند و دارند. روزنامه آرمان در مطلبي در صفحه اول با عنوان «درخواست رفع محدوديت از بهروز وثوقي» با اشاره به نامه برخي اهالي سينما به رئيس جمهور، از متن اين نامه مينويسد: «يك بار براي هميشه تدبيري صورت گيرد تا هنرمنداني كه صرفاً به جهت كار هنري و فرهنگي با ممنوعيت خروج و ورود و ممنوعيت كار روبهرو هستند، بدون ايجاد مزاحمت بتوانند به وطن خود، رفت و آمد داشته و از حق طبيعي كار و فعاليت بهرهمند شوند، از آنجمله خواهان رفع محدوديتهاي غيرقانوني براي هنرمند گرانمايه آقاي بهروز وثوقي هستيم».آيا براي مسئولان روزنامه آرمان كه عكس و تيتر يك روزنامهاش اسم و عكس اين بازيگر است، روشن نيست كه در جامعه اسلامي هر بازيگر مبتذلي حق كار و فعاليت ندارد؟ و از طرفي بهروز وثوقي قبل انقلاب از ايران فرار كرد؟!رابطه بهروز وثوقی با دربار پهلوي و شخص اشرف پهلوي هم روشن است و قابل كتمان نيست. نيازي هم به مراجعه به منابع انقلابي نيست و از محمدعلي فردين كه اين رسانهها مدعي حمايت از او هستند، نقل ميكنيم. فردين در مصاحبهاي كه بعدها در كتاب «سينماي فردين به روايت محمدعلی فردين» چاپ شد، گفته بود: «(وثوقي) سينمايي هم كه در قلهك داشت با تباني اشرف (پهلوي) به وزارت فرهنگ و هنر فروخت. همه ما تعجب ميكرديم، با وجود اينكه كار او در سينما در حال اوج گرفتن بود، بهروز چهار ماه قبل از انقلاب زندگیاش را فروخت و رفت.» فردين در خصوص رابطه بهروز وثوقي و اشرف پهلوي هم گفته بود: «مدت زيادي بهروز با اشرف بود و با دربار ارتباط پيدا كرد... اسم بهروز را از اين به بعد سر زبانها انداختند. همینطور در فستيوالهايي كه بهروز جايزه ميگرفت بدون ارتباط با اين ماجرا نبود... يك روز صبح ساعت چهار و نيم، پنج صبح از جلسه فيلمبرداري برميگشتم، اتومبيلي جلوم بود كه بهروز در آن نشسته بود و سرش را از پنجره بيرون آورده بود. پس از يك شبزندهداری (در دربار) با سر و وضعي آشفته رهايش كرده بودند تا به خانهاش برود. »خود وثوقي هم در خاطراتش مينويسد: «در اين مدتي كه در امريكا بودم، رئيسدفتر والاحضرت اشرف از نيويورك زنگ ميزد و مرتب مرا دعوت ميكردند. ميرفتم نيويورك و سه چهار روزي ميماندم و برميگشتم. مثل سابق به من لطف داشتند.»
دليلتراشي عجيب براي تعطيلي فرودگاه امام!
محمود فتوحي، يكي از مسئولان فرودگاه امام خميني، خبر از تعطيلي اين فرودگاه در زمان برگزاري مراسم سالگرد ارتحال امام داده و در اظهار نظري عجيب گفته كه «در روز ۱۴ خرداد، به احترام امام راحل، فعاليت فرودگاه از ساعت ۱۶ الي ۲۰ متوقف ميشود. » روشن نيست تعطيلي فرودگاه چه ارتباطي با احترام به امام دارد؟ و در حالي كه هر ساله در روز ارتش و نيز سالروز رحلت امام، فرودگاههاي تهران به دليل تأمین امنيت مراسم تعطيل ميشود، چه لزومي دارد اين قدر سطحي و مبتذل از نام بنيانگذار انقلاب براي توجيه يك تصميم روتين سالانه خرج كرد! چرا نبايد دليل تعطيلي، درست و صحيح به مردم گفته شود و با دلیلتراشیهای اينگونه علاقه و احترام ملت به امام را به استهزا بگيريم؟!