جام جهاني فوتبال يك كلاس آموزشي سطح بالا براي مربيان جوان و البته بازيكنان جوان است. يك كلاس آموزشي فوقالعاده كه بايد از آن استفاده كرد، چه از راه دور و چه نزديك و با حضور در محل برگزاري رقابتها!
بيهوده نيست كه كشورهاي صاحب سبك در اين رشته براي حضور مربيان و بازيكنان فوتبالشان و ديدن بازيها از نزديك برنامهريزي ميكنند.
تماشاي آخرين تاكتيكها و تكنيكها از سوي مربيان بزرگ، ديدن هنرنمايي ستارهها در زمين مسابقه و تماشاي تصميمگيريها و هدفهاي بزرگان فوتبال در مواقع حساس فرصتي است كه تنها در جام جهاني فوتبال نصيب اهالي آن ميشود. بنابراين اصلاً جاي تعجب ندارد كه فوتباليها با دل و جان بخواهند در بزرگترين رويداد ورزشي جهان پس از المپيك حضور داشته باشند.
اينجا در ايران اما اوضاع به گونهاي ديگر است. شنيده ميشود 300 نفر به عنوان مسافر توسط وزارت ورزش و فدراسيون فوتبال به روسيه ميروند. نمايندگان مجلس هم كه جاي خود دارند، اين روزها اينقدر براي حمايت از تيم ملي سينه سپر كردهاند كه اگر در طول سال براي خدمترساني به مردم تلاش ميكردند، امروز شاهد اين همه مشكل و معضل سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي نبوديم، ولي خب پاي يك سفر سه هفتهاي مفت خارجي در ميان است، سفري كه هزينه 100 ميليوني آن از جيب مردم پرداخت خواهد شد و طبيعي است كه داورزني، معاون قهرماني وزارت ورزش ككش هم بابت پرداخت اين پول براي حضور نمايندگان مجلس در روسيه نگزد.
اين روزها فدراسيون فوتبال، سازمان ليگ و وزارت ورزش تقريباً خالي از آدم هستند، چرايياش كاملاً روشن است. بالاخره خروجي جمعي انبوه از اين سه نهاد باعث خالي شدن ساختمانها ميشود، اما نكته جالب اينكه علت حضور اين آدمها بيربط به روسيه است!
ميگويند آنها در زمان حضور در روسيه كارهايشان را انجام ميدهند و به همه چيز نگاهي تحليلي خواهند داشت. حالا اين سؤال مطرح ميشود كه دفتردار فدراسيون، آدمهاي امور فرهنگي، ليدرهاي معلومالحال و كارمندان نهادهاي ياد شده قرار است چه تحليلي از فوتبال جهان براي فوتبال ايران به ارمغان بياورند؟!
فوتبال ايران به جاي سرمايهگذاري روي اين كلاس بزرگ و اعزام مربيان جوان براي بهرهگيري از دانش و علم روز فوتبال در اين زمينه هم فرصتسوزي و هم سرمايهسوزي ميكند. اين روزها تا دلتان بخواهد بازار توجيه و بهانه براي اعزام اين افراد بيربط به روسيه داغ است.
مسئولان ورزش كشور با اين نگاه كه مردم نميفهمند، بهانههاي مندرآوردي ميآورند كه بله حضور آقاي فلاني و بهماني واجب و اصلا ً براي روحيه دادن به تيم لازم است!
اين روزها 100 ميليون تومان در حالي ناچيز قلمداد ميشود كه مردم كوچه و بازار و عاشقان واقعي تيم ملي و فوتبال شايد حتي از پس هزينه حضور در ورزشگاههاي خودمان براي تماشاي يك مسابقه هم برنيايند، اما آقايان مسئول ورزش درست مانند اينكه از پول توجيبي يك بچه حرف بزنند از 100 ميليون هزينه براي هر نفر صحبت ميكنند. مبالغي كه ميشود درستتر از اين خرج شود و به جاي هزينه شدن در سفر تفريحي افرادي كه قرار است به روسيه بروند، صرف رشد دانش مربيان جوان و حتي فوتباليستهاي مستعد كشور براي بهرهگيري از اين بزرگترين فرصت آموزشي شود.
البته بايد اذعان كرد آنچه كه به جايي نميرسد، فرياد است و آقايان خوشسفر گوششان به اين حرفها بدهكار نيست. آنها عكسهاي يادگاريشان را هم قبل از سفر به روسيه گرفته و رسانهاي كردهاند.
حقيقت اين است كه اينجا بايد كار انجام داد، نه روي سكوهاي ورزشگاههاي روسيه. مشكل ورزش ايران اينجاست؛ در خانه كشتي، در وزنهبرداري، در قايقراني، در تيراندازي و در دووميدانی، اين مشكلات است كه بايد ديده شود، وگرنه ميرويد روسيه كه كدام مشكل را ببينيد و حل كنيد.
سفر خوشي را با هزينه بيتالمال برايتان آرزو ميكنيم، سفري كه مطمئناً هيچ نفعي براي فوتبال ايران به همراه نخواهد داشت. تيم ملي بهانه است، تمام اين افراد فقط و فقط براي خوشگذراني به روسيه ميروند. به طور حتم اگر قرار بود درصدي، تنها درصدي از هزينه بالاي اين سفر را خودشان پرداخت كنند هيچگاه اينقدر دلسوز تيم ملي و دلسوز مشكلات ورزش كشور نميشدند. سفر به سلامت... فقط به مردم دروغ نگوييد، چراكه آنها خوب ميدانند كه هدف تمام اين افراد از حضور در روسيه چيست، هدفي كه هيچ ربطي به ورزش و مشكلاتش ندارد. فقط حيف كه جاي مربيان و آنهايي كه بايد در روسيه باشند، خالي است.