جوان آنلاین: بررسی آینده برجام از دو جهت حائز اهمیت است؛ اول آنکه ما را در شناخت راهی که آمدهایم کمک میکند و نشان میدهد آمال و آرزوهای عدهای که روزگاری، اقتصاد را معطل دستهای خارجی کردند به کجا رسیده است و دوم آنکه مشخص میکند باید چه تصمیمی در این برهه برای این قرارداد منعقدشده گرفت؟
خروج آمریکا از برجام را نمیتوان بهمثابه تصمیم خروج تنها یک کشور از توافقی چندطرفه قلمداد کرد بلکه برجام را میتوان توافقی بین ایران و آمریکا دانست. حضور اروپاییها و سایر کشورها در برجام نیز اساسا تاثیری در ماهیت برجام نمیگذارد، چراکه به گفته رئیس بانک مرکزی، حدود 80 درصد تعهدات بدون فایده کشورهای 1+5 متوجه آمریکاست. علت این امر نیز به تحریمهای ثانویه آمریکا برمیگردد. تحریمها از حیث کسانی که ملزم به رعایت آن هستند به تحریمهای اولیه یا تحریمهای ثانویه تقسیم میشوند. تحریمهای اولیه به تحریمهایی گفته میشود که فقط بین دو کشور تحریمشونده و تحریمکننده است؛ اما در تحریم ثانویه، کشور تحریمکننده، کشورهای دیگر را نیز مجبور به رعایت این قوانین تحریمی میکند و در صورت عدم رعایت، آنها را مورد مجازات قرار میدهد. از این رو ادامه برجام بدون آمریکا مانند ادامه توافق بدون طرف اصلی آن است. این موضوع بهقدری فاحش است که در چند روز اخیر، هر روز خبری از معلقشدن قراردادهای شرکتهای اروپایی با ایران به گوش میرسد. بهطور مثال خبرگزاری «رویترز» خبر از تعلیق فعالیتهای شرکت فرانسوی توتال داده است و اعلام کرده این شرکت فرانسوی احتمالا از پروژه پارسجنوبی کنار میکشد. توتال همچنین اعلام کرده در صورتی که تا پیش از چهارم نوامبر سال جاری میلادی (سیزدهم آبان) از سوی مقامات آمریکایی معافیت تحریمی خاص دریافت نکند، این شرکت وادار خواهد شد ادامه فعالیتهای خود را در پروژه پارسجنوبی متوقف کند. از طرفی این وضعیت تنها به توتال ختم نمیشود و گروه خودروسازی «پی.اس.ای» (پژو -سیتروئن) نیز اعلام کرده سرمایهگذاریهای خود را در ایران تعلیق میکند. این شرکت در بیانیهای اعلام کرده است: «بهمنظور پیروی از قوانین آمریکا تا ششم آگوست، فعالیتهای سرمایهگذاری خود را در ایران به حالت تعلیق درمیآورد.» همچنین روزنامه انگلیسی «فایننشالتایمز» در این زمینه نوشته است: «این گروه خودروسازی، آخرین شرکت فرانسوی است که اعلام کرده در صورت عدم کسب معافیت از تحریمها از ایران خارج میشود.»
توافقات پرزرق و برق دیگر نیز وضعیتی بهتر از این دو شرکت ندارند؛ شرکت هواپیمایی «ایرانایر» سفارش ساخت 180 هواپیمای مسافربری را به دو شرکت بوئینگ و ایرباس داده بود. مجموع این قراردادها چیزی حدود 40 میلیارد دلار برای این دو شرکت ارزش داشت که با خروج آمریکا از برجام «استیو منوچین»، وزیر خزانهداری آمریکا اعلام کرد مجوز فروش و صادرات هواپیماهای این دو شرکت بزرگ به ایران لغو خواهد شد.
همه این اتفاقات بیانگر نقش اصلی آمریکا در رفع تحریمهای ظالمانه علیه ایران است و نشان میدهد هیچ اراده مستقلی نمیتوان برای کشورهای اروپایی قائل شد. از طرفی با وجود همه ضررهایی که شرکتهای اروپایی بابت محرومیت از بازار ایران میکنند در صورت آزادی انتخاب نیز تمایلی به ناراحت کردن آمریکا ندارند.
برای درک ماهیت تصمیم اروپا و حرکت احتمالی او در برهههای حساس آینده لازم است نگاهی کلان به واقعیات میدانی داشته باشیم و از زاویه دید اروپاییها به قضیه بنگریم. حجم تجارت خارجی اتحادیه اروپا با آمریکا به گزارش بانک جهانی در سال 2017 معادل 704 میلیارد دلار برآورد شده و این در حالی است که با ایران چیزی حدود 23 میلیارد دلار است. درواقع همه اعداد و ارقام حاصل از ضرر تجارت کشورهای اروپایی با ایران وقتی در کنار حجم تجارت خارجی اروپاییها با آمریکا قرار میگیرد تمایل به صفر پیدا میکند.
اینها صرفا برمبنای مقایسه صرفه اقتصادی ایران و آمریکا برای اروپاست و توجه به قدرت سیاسی آمریکا و تبعیت بیچون و چرای اروپاییها مدنظر نیست. با چنین اوصافی برای اروپاییها حتی فکر کردن به همراهی با ایران در نسبت با آمریکا امری بیهوده محسوب میشود و مشخص است هیچ تضمینی برای همکاری با ایران وجود ندارد. البته این نکته نیاز به چنین تحلیلهایی ندارد و خود اروپاییها صراحتا به آن اذعان داشتهاند. فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پس از پایان نشست وزرای خارجه سه کشور اروپایی با ایران در پاسخ به این سوال که آیا اتحادیه اروپا میتواند حفظ همین سطح فعلی از تجارت با ایران در ماهها و سالهای پیش رو را تضمین کند، اعلام کرد: «این اتحادیه قادر نیست ضمانتهای حقوقی و اقتصادی به ایران بدهد اما برای یافتن راهی بهمنظور حفظ سرمایهگذاریهای پسابرجام اروپاییها در ایران جدی است.»
این درواقع همان بازی نخنماشده اروپاییهاست که بدون هیچ هزینهای خواهان استفاده از حداکثر مزایای موجودند و به محض دستور آمریکا تمام بار و بنهشان را از ایران جمع کرده و به ریش ما میخندند؛ مانند همه تجاربی که تاکنون داشتهایم. لذا با چنین شرایطی تداوم برجام بهمعنای بازتولید خساراتی است که برجام تاکنون برای کشور به ارمغان آورده و ماندن در برجام منطقی نخواهد بود. از سوی دیگر مقایسه حجم تجارت خارجی اتحادیه اروپا با ایران نسبت به همپیمانان آمریکا در منطقه (یعنی عربستان، امارات و کویت) نیز کفه ترازوی روابط اتحادیه را به سمت ایالات متحده میکشاند.
درواقع تعامل با ایران در شرایط نارضایتی آمریکا به هیچعنوان برای اتحادیه اروپا مزیتی نخواهد داشت. عدم ارائه تضمین لازم از سوی اروپاییها نیز ناظر به همین دلایل است. لذا هیچوقت نمیتوان به تداوم روابط ایران و اتحادیه اروپا دل بست و باید برای اقتصاد بدون برجام تدبیری اندیشید.