در ابتدای انقلاب حدود ۱۷۵ هزار نفر جمعیت دانشجویی کشور بود، اما حال بیش از ۴ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر دانشجو داریم که تقریباً ۵ برابر بیشتر از میزان افزایش میانگین جهانی است.
در ابتدای انقلاب تعداد اعضای هیئت علمی ۳ هزار نفر و تعداد مراکز آموزش عالی ۲۴۰ مرکز بود که هماکنون بالغ بر ۸۰ هزار نفر اعضای هیئت علمی و ۲ هزار و ۵۰۰ مرکز آموزش عالی داریم.
در دهه ۶۰ بهرغم شکلگیری دانشگاه آزاد اسلامی، دانشگاه علوم پزشکی از غیرپزشکی منفک شد. در دهه ۷۰ دانشگاه جامع علمی- کاربردی زیر نظر وزارت علوم عینیت پیدا کرد و در دهه ۹۰ دانشگاه فنی و حرفهای از وزارت آموزش و پرورش جدا شد و به وزارت علوم پیوست.
در نتیجه این تغییر و تحولات حدود ۳۵ درصد جمعیت دانشجویی کشور در دانشگاه آزاد، ۱۶ درصد در دانشگاه پیام نور، ۱۸ درصد در دانشگاههای مهارتی، ۱۶ درصد در مؤسسات و مراکز پژوهشی و در نهایت ۱۵ درصد در دانشگاههای دولتی تحصیل میکنند، بنابراین حدود ۸۵ درصد جمعیت دانشجویی شهریه میپردازند و برنامههای دولت برای ۱۵ درصد دانشجویان مطرح است.
در مجموع به دلیل حجم گسترده فعالیتها و تنوع موضوعات، تأکید بر عدم تمرکز در دستور کار قرار گرفت و منطقهبندی آموزش عالی مطرح شد.
در همین راستا سطحبندی دانشگاهها به سطوح یک تا چهار تقریباً شبیه دستهبندی مراکز آموزش عالی بر مبنای برنامه ششم توسعه میشوند (شامل بینالمللی، منطقهای، ملی و دانشگاههای محلی) و نظام سطحبندی برای ایجاد رقابت و ارتقای دانشگاهها است که وزارت علوم از تمام مراکز حداکثر استفاده را ببرد. طرح سطحبندی و رتبهبندی دانشگاههای دولتی کشور از خرداد ۹۴ در قالب یک پروژه مطالعاتی معتبر و با مشارکت خبرگان و متخصصان دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی کشور آغاز شد. دانشگاههای اصفهان، تبریز، تربیت مدرس، تهران، شهید بهشتی و فردوسی مشهد به عنوان مراکز سطح اول جامع و دانشگاههای صنعتی اصفهان، صنعتی امیرکبیر، صنعتی شریف، علامه طباطبایی و علم و صنعت ایران هم به عنوان دانشگاههای سطح اول تخصصی انتخاب شدند.
در سالهای اخیر هم این دانشگاهها سطح خود را حفظ کردند و دانشگاه دیگری به جمع آنها اضافه نشد. حال آنکه بیش از ۹۰ درصد دانشجویان کشور در دانشگاههای دیگری تحصیل میکنند. آیا وقت آن نرسیده که کیفیت دیگر دانشگاهها افزایش یابد؟
اکنون بسیاری از اعتبارات دولتی در حوزه دانشگاهی سرمایهگذاری شده و امروز شاهد خالی بودن بسیاری از صندلیهای دانشگاهی در سراسر کشور هستیم.
افزایش بیرویه دانشگاهها چالش جدی برای این بخش است. به همین سبب برخی هزینههای جاری در حوزه دانشگاهها بر عهده دانشجویان است.
دانشگاههای دولتی در رقابت با دانشگاههای دیگر کشور توسعه یافتهاند، اما فراگیری آموزش و مهارتهای فنی و حرفهای در بستر دیگر دانشگاهها میتواند نقش مؤثری در حوزه اشتغال ایفا کند.