سرويس فرهنگى جوان آنلاين، ساجده براتى: کمتر کسی وجود دارد که نام رمان «بینوایان» به گوشش نخورده باشد و با آن آشنایی نداشته باشد. برای ایرانیها رمان «بینوایان» با شخصیت اصلی آن یعنی «کوزت» شناخته شده است. دختر یتم و بینوایی که اسیر خانواده بیرحم «تناردیه» شده و سمبل سختی و زجر کشیدن است. بینوایان یکی از شش رمان برتر جهان معرفی شده است.
تا به امروز اقتباسهای زیادی از رمان بینوایان در قالبهای مختلف سینمایی و تئاتری در اقصی نقاط جهان شده است. معروفترین و شناختهشدهترین اقتباس سینمایی از داستان بینوایان، با بازی فردریک مارش در نقش والژان و چالرز لافتن در نقش ژاور است. آخرین نسخه سینمایی بینوایان هم در سال ۲۰۱۲ روی پرده رفت. این نسخه بر اساس تئاتر موزیکالی با همین نام است که سالها روی صحنه رفته است.
در کشور ما هم تا به امروز اقتباسهای زیادی از این شاهکار هوگو شده است. که معروفترین آنها نمایشی بود که بهروز غریب پور در سال ۱۳۷۵ در فرهنگسرای بهمن روی صحنه برد و با استقبال خیلی خوبی مواجه شد.
در تازهترین این فعالیتها حسین پارسایی مدیر شناخته شده و سابق مرکز هنرهای نمایشی که سال گذشته نمایش «الیورتوئیست» را روی صحنه برده بود در دومین تجربه این نوع از نمایشهای خود به سراغ بینوایان رفته است. تقریبا از همان بدو انتشار این خبر، مخالفان و منتقدان جدی برای این نمایش به وجود آمد. عمده مخالفتها و انتقادها به قیمت بالای بلیت این نمایش بر میگردد و اینکه چرا در شرایط اقتصادی که کشور درگیر یک بحران است باید نمایشی روی صحنه برود که فقط عدهای مرفه و اقشاری با درامد بالا میتوانند به دیدن آن بروند و خود این کار به نوعی تبلیغ زندگی لاکچری گونه است که باعث ایجاد دو دستگی در جریانهای اجتماعی کشور خواهد شد. انتقادها از این نمایش به حدی شد که دامنه آن به وزیر ارشاد هم رسید و بالاخره صالحی وزیر ارشاد هم نسبت به رواج چنین نمایشهایی واکنش نشان داد و خواستار این شد که شورای هنری تئاتر به این مسئله ورود کند و جلوی لاکچری شدن این هنر مردمی را بگیرد.
به همین بهانه و بحثهای زیادی که حول و حوش این نمایش وجود دارد ما به سراغ حسین پارسایی کارگردان این اثر رفتیم و نظر ایشان را راجب اثر بینوایان که قرار است از ۲۰ آبان ماه سال جاری اجرا شود پرسیدیم.
آقای پارسایی مهمترین بحثی که درباره نمایش بینوایان با کارگردانی شما وجود دارد بحث قیمت گذاری بلیت این نمایش است. عدهای معتقدند که قیمت بالای این نمایش به نوعی هنر تئاتر را به سمت لاکچری بودن میبرد و دیگر نمیشود اسم این هنر را هنر مردمی دانست. نظر خود شما در این باره و قیمت نمایشتان چیست؟
نمایش موزیکال بینوایان این روزها محل بحث و تبادل نظر شده است از یک جهت باید گفت خوشحالم که این نمایش برای عموم مردم حائز اهمیت شده و از جهتی تأسف دارد به دلیل پیش داوریها و گمانه زنیها. ما ناخواسته دچار یک قضاوت از پیش تعیین شدهای شدهایم و باید بگویم اطلاعاتی که درباره این نمایش تا به امروز منتشر شده است غلط است. انگهایی از قبیل لاکچری یا تجاری که به این نمایش زده میشود اساسا درست نیست و محل کارشناسی ندارد. ضمن احترام به همه نظراتی که وجود دارد باید قبل از اینکه نسبتی را به یک اثر فرهنگی بدهیم از خودمان بپرسیم اصلا معنی لاکچری بودن چیست؟ آیا بضاعت تئاتر ایران این اجازه را میدهد ما با تعریف صحیحی که از تئاتر لاکچری داریم بخواهیم نمایشی لوکس و گران را ارائه بدهیم؟ چه کسی تابحال توانسته از تئاتر کار تجاری انجام دهد که ما بخواهیم پا جای او بگذاریم. حتی نمایش «اولیورتوئیست» را اگر در نظر بگیرید همه هزینههای تولیدی آن با درآمد آن برابر شد. یعنی همه چیز با یک ریسک بزرگ به پایان رسید. من هم مثل همه کارگردانهای دیگر از کارهای کوچک شروع کردم و در تالارهای کوچک بدون بودجه و گاهی همراه با بودجه؛ نمایشهای مذهبی و یا کمدی و گونهای که برای من جالب توجه بود کار کردم. اینکه یک نمایشی را بدون اطلاع از مختصات آن لاکچری بنامیم غلط و اشتباه است. هر محصولی چه در سینما چه در تئاتر و سایر هنرها هزینه دارد و هزینه آن متفاوت است. ما برای به صحنه بردن این نمایش بزرگ هزینههای بزرگی کردهایم و کم فروشی نکردهایم اگر بخواهیم قضاوت درستی داشته باشیم باید بگویم بینوایان یک نمایش بزرگ است نه یک نمایش لاکچری.
آقای پارسایی یعنی شما معتقدید که منتقدان شما از پیش قضاوت کردند و اگر نمایش شما را ببینند نظرشان عوض خواهد شد؟
بله. حتما همینطور خواهد بود. آقای غریب پور ۲۰ سال پیش بینوایان را در ابعادی غیرقابل تصور در فرهنگسرای بهمن که پیشتر کشتارگاه بود و خودشان با خلاقیت و ابتکار آنجا را تبدیل به یک مجموعه فرهنگی کردند؛ اجرا کردند. این نمایش بیش از ۶ ماه روی صحنه بود و هنرمندان بزرگ بسیاری هم در آن کار وجود داشتند و اتفاقا استقبال خیلی زیادی از آن نمایش شد. استاد غریب پور در آن زمان برای تئاتر ما اعتبار آوردند و جایگاه تئاتر را برای ما تغییر دادند. همینطور آقایان غنی زاده یا حمیدرضا نعیمی و بسیاری از هنرمندان دیگر تئاتر را در ابعاد بزرگتری تمرین میکنند که طبیعتا هزینههای آن متفاوت است. به نظر شما آیا منطقی است که هر نمایشی که ابعاد سالن آن بزرگتر شد به آن لاکچری بگوییم؟ من فکر میکنم این کمال بی انصافی است و دوستان حتی این مجال را نمیدهند که نمایشی آماده شود آن را ببینند و بعد راجب آنچه که دیدهاند نظر بدهند نه آنچه شنیدهاند.
به نظر خود شما قیمت بلیت این نمایش برای عموم مردم قابل تهیه است؟
طبیعتا برای همه مردم نه. شما به ما بگویید چطور قیمت گذاری کنیم. تئاتری را که هزینههای بسیاری در بخشهای مختلف دارد و قرار است به نحو شایستهای روی صحنه بیاید چه قیمتی باید داشته باشد؟
واقعیت این است که هزینه بلیت تمام شدهی بینوایان بیش از آن چیزی است که امروز برای فروش قیمت گذاری شده است. قیمتهایی که از ۵۵ هزار تومان آغاز میشود و ردیف به ردیف متناسب به چیدن صندلیها و دسترسی به صحنه، قیمتها متفاوت میشود. نهایت قیمت بلیت ما هم برخلاف رقمهای که از ۲۵۰ تا ۳۰۰ هزار تومان گفته شده؛ ۱۸۵ هزار تومان است. چرا کسی استناد به بلیتهای ۵۵ یا ۷۵ تومانی نمیکند و مدام از قیمتهای بالای نمایش صحبت میشود؟ قیمتهای کاذبی که قبل از اینکه سرمایه گذار و تهیه کنندگان بخواهند قیمت گذاری کنند و ببینند چطور میتوانند اصل سرمایه خودشان را برگردانند، قیمتهای کاذب روی آن میگذارند.
اگر بینوایان که ما از آن آشنایی داریم، اثری مردمی نیست، پس چه اثری میتواند اثری مردمی باشد؟ اگر در واقع ما نتوانیم این مفاهیم را که برای همه دورهها و ملت هاست در قالبهای نمایشی اجرا کنیم پس چه نمایشی را باید اجرا کرد؟ صرف اینکه نمایش و الگو ایرانی نیست آیا میتوانیم آن را محکوم کنیم؟ به اعتقاد من خیر. بیش از ۱۲۰ نمایش هرشب روی صحنه است، ۱۱۵-۱۱۸ نمایش در قالبهای نمایشهای کوچک با موضوعات مختلف است که مردم میتوانند با سلیقه خودشان آنها را تماشا کنند. چرا تصور میشود نمایش «میسیسیپی» یا «بینوایان» که در ابعاد بزرگتر اجرا میشود مغایر با خواستگاه مردمی است؟
بینوایان هیچ بودجه و هیچ سرمایه دولتی را تحت تاثیر قرار نمیدهد. نمایشی مستقل است مثل نمایشهای دیگری که از بخش خصوصی ارتزاق میکند. امیدوارم کمی صادقانهتر و منصفتر نظر دهیم و اجازه دهیم هرکس در فضای ذهنی خودش تنفس کند و در جایگاه خودش فعالیت کند.
وزیر ارشاد هم به نقدها واکنش نشان داده و گفتهاند که ما جلوی تئاتر لاکچری میایستیم آیا از نظر شما بینوایان یک نمایش لاکچری یا یک نمایش تجاری است؟
درمورد توئیت وزیر محترم وزارت ارشاد باید اصلا بدانیم که منظور ایشان نمایش خاصی است؟ که من میگویم خیر منظور این است که هنر مردمی همواره توسط مراکز دولتی و مرکز هنرهای نمایشی تقویت بشود و جوان ترها و استعدادهای جوانی و نمایش نامههای ایرانی تقویت شود. اگر قرار است در واقع هنر تئاتر تجملاتی شود و به عبارتی از منظر ایشان لاکچری تلقی شود، مرکز هنرهای نمایشی که اهداف عالی و وظایف بیشماری برای صیانت از تئاتر دارد، باید با تقویت بخشهای دیگری از تئاتر که مربوط به موضوع و محتواهای ملی و بومی میشود مورد توجه قرار بگیرد و بتواند هنر تئاتر را همیشه اندیشه ورز در جامعهی مخاطبینش قرار دهد.
من از صحبت وزیر محترم هیچ کنایه یا برداشت دیگری نمیکنم و همراه و همسو با فرمایش ایشان هستم. همین دو کار اخیر بنده نیز در راستای هنرهای نمایشی بوده است. در واقع صحبت وزیر نقطه مقابل را مورد توجه قرار دادهاند. یعنی حمایت از هنرمندان جوان برای تولید مفاهیم ملی و بومی با رویکردهای مردمی. «اولیورتوئیست» و انشاءالله «بینوایان» از نمایشهایی است که مورد توجه مردم قرار گرفته و مردم علاقمند به نمایشهای متفاوت هستند که موزیکال بودن آن نیز بخش دیگری از علاقهی مردم میتواند باشد. من فکر میکنم ما موظف هستیم تولید کنیم و مردم با سلیقههای مختلف میآیند میبینند؛ که مردم نه تنها آنها را لاکچری نمیدانند بلکه آن را از جنس خود و حرفی از جنس زمان میدانند و از آن حمایت میکنند.
یکی از نقدهایی که به شخص شما میشود این است که چرا حسین پارسایی که پیشینه کارها و نمایشهای مذهبی را دارد به سمت نمایشهای موزیکال رفته است؟
همه ما در حال تجربه هستیم. من همه رویکردها را تجربه کردهام و فکر میکنم موزیکال قابل توجه است و آن را دارم تجربه میکنم که کار دیگرم شاید مذهبی و یا شاید کمدی باشد. بنده هرچیزی را که احساس کنم مخاطب جستجو میکند و نیازهای فکری و ذوقی و معنوی را میطلبد، طبیعی است که برای رضایت خاطر مخاطبین و باتوجه به اهدافم آن را تولید میکنم.