سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: حیرت دیگر فیلم به صحنه افتتاحیه آن مربوط میشود. تیتراژ با صدای نفس نفس زدن یک زن آغاز میشود. زنی چادری در حال فرار در زمینی بزرگ است و مردی نیز با چاقویی بزرگ به دنبال او میدود. فیلمساز در سکانسی که بیشتر به کار فیلمهای ترسناک میآید در تناقضی عجیب با ژانر فیلم که یک ملودرام اجتماعی است خشونت را به حد اعلا رسانده است. آیا قرار است ما شاهد فیلمی ضدخشونت باشیم؟ پس این صحنه سلاخی زنی چادری با چاقو و رگ گردن زدن و خون پاشیدن تهوعآور برای چیست؟ جالب است که فیلم ژست ضدخشونت هم دارد. داستان یک فیلمساز که فیلمی درباره خشونت برای تلویزیون ساخته، اما سفارشدهنده به دلیل دوز بالای خشونت فیلم را نمیپذیرد که منطقی هم هست، اما این تأکید بیقواره ابتدای فیلم درباره خشونت در ادامه به مسیر ملودرام بازی میرود آن هم با چاشنی شک به همسر. فیلمسازی که خودش درباره خشونت فیلمی خشونتآمیز ساخته به دلیل سوءنیتی ابلهانه به همسرش دست به خشونت میزند. ظاهراً اینجا قرار است درباره قضاوت هم نظریهسازی شود. واقعیت این است که مانیفست فیلم «مردی بدون سایه» لنگ میزند. فیلمساز پای مسئله تحریمها، آقازادگی و دلار را هم پیش میکشد. واضح است که این همه مضمون مختلف را نمیتوان در یک فیلم جای داد و اگر هم بشود با فیلمنامه پرحفره و ناقص فیلم «مردی بدون سایه» میسر نیست.