سرويس ايثار و مقاومت جوان آنلاين: در روزهای تقویم وقتی به ۱۸ اردیبهشت میرسیم یاد یک روز مهم در تاریخ دفاع مقدس میافتیم. ۱۸ اردیبهشت ۱۳۶۱ در جریان عملیات بزرگ و سرنوشتساز الی بیتالمقدس منطقه هویزه توسط رزمندگان آزاد شد تا آزادی خرمشهر بیش از همیشه در دسترس قرار بگیرد. هویزه در روزهای جنگ تاریخ پرفراز و نشیبی داشت و خونهای پاک زیادی برای حفظ و آزادسازیاش ریخته شده بود. تمام این تلاشها در نهایت در اردیبشهت و در جریان عملیات بیتالمقدس نتیجه داد و هویزه را برای همیشه آزاد کرد.
اشغال خرمشهر توسط عراق به عنوان آخرین و مهمترین برگ برنده این کشور برای وادار ساختن ایران به شرکت در هر گونه مذاکرات صلح تلقی میشد، آزادسازی هویزه میتوانست سمبل تحمیل اراده سیاسی جمهوری اسلامی بر متجاوز و اثبات برتری نظامیاش باشد. پس همه رزمندگان برای آزادی هویزه همقسم شدند.
نیروهای تیپ ۲۷ محمد رسولالله درباره واکنش فرماندهان در آن برهه تاریخی چنین میگویند: «.. فاصله آغاز مرحله اول عملیات تا شروع مرحله دوم، کمتر از یک هفته بود، حاجاحمد در این چند شبانهروز آرام و قرار نداشت. خواب و خوراک ابداً!... یا مشغول سر و کله زدن با بچههاى واحد اطلاعات تیپ و تعقیب لحظه به لحظه نتایج کارِ شناسایى آنها بود، یا رتق و فتق امور مربوط به کم و کسرىهاى مورد نیاز گردانها. خلاصه، به قول معروف حاجاحمد ضمن آن که همه جا بود، هیچ جا هم نبود! اصلاً به این که حاجمحمود شهبازى، حاجهمت و سایر برادرها دارند مسائل تیپ را حل مىکنند، قناعت نمیکرد. براى بنده این قضیه شده بود یک معما که این مرد، این همه انرژى و کشش عصبى و روحى را از کجا آورده؟»
مرحله دوم نبرد بیتالمقدس در ۱۶ اردیبهشت سال ۱۳۶۱ با هدف رسیدن به مرز بینالمللی و تصرف دژهای مرزی در شمال دشت شلمچه آغاز شد. در دومین روز از مرحله دوم این عملیات بزرگ نیز منطقه هویزه آزاد شد. در این مرحله از عملیات بیتالمقدس تصرف دژهای مرزی شلمچه توسط گردانهای انصارالرسول و مقداد بن اسود و ابوذر غفاری تیپ ۲۷ محمد رسولالله (ص) اتفاق افتاد و رزمندگان اسلام یک قدم به اهدافشان نزدیکتر شدند. اهدافی که آزادسازی خرمشهر را در پی داشت.
دشمن با مشاهده جهت پیشروی نیروهای ایران به طرف مرز، لشکرهای ۵ و ۶ خود را به عقب کشاند. به نظر میرسید این عقبنشینی با دو هدف انجام شده باشد: یکی جلوگیری از محاصره و انهدام این لشکرها، و دیگری تقویت هر چه بیشتر خطوط پدافندی بصره و خرمشهر.
در پی این عقبنشینی که از ساعات اولیه روز ۱۸ /۲/ ۱۳۶۱ آغاز شده بود، نیروهای قرارگاه قدس ضمن تعقیب نیروهای دشمن، تعدادی از آنها را که از قافله عقب مانده بودند، به اسارت درآوردند و در نتیجه جاده اهواز- خرمشهر (تا انتهای جنوب منطقهای که توسط قرارگاه نصر به عنوان سرپل تصرف شده بود) و نیز مناطقی همچون جفیر، پادگان حمید و هویزه آزاد شدند. رزمندگان با عقبنشینی دشمن به شهر ویران شده هویزه قدم میگذاشتند. شهری که دشمن بعثی با کینه و خشم ویرانش کرده بود.
سیدرحیم بن سیدسعد موسوی در بخشی از کتاب «هویزه» و در توصیف لحظات عقبنشینی عراقیها از این شهر آورده است: «از شب هجدهم اردیبهشت، آتش دشمن درجبهه کرخه و هویزه قطع شد. نیروهای ما با توپخانه به دشمن شلیک میکردند، اما از سوی آنان جواب نمیآمد... من همراه یکی از دوستانم به نام کلیمزاده سوار بر موتور به سوی هویزه رفتیم. هر چه میرفتیم، اثری از نیروهای دشمن نبود. قلبم تُندتُند میزد. داشتیم به هویزه میرسیدیم. باورم نمیشد. هیچ اثری از دشمن نبود. از خوشحالی گریه میکردم. گریهکُنان به سوی ارتش و سپاه رفتم و آنها را از عقبنشینی دشمن باخبر کردم و همه نیروها با شادمانی به سوی هویزه به حرکت درآمدند.»
با انتشار خبر فتح هویزه، صدام همچون دفعات قبل، فرار از هویزه را هم جزو پیروزیهای درخشان خود به حساب میآورد و سرانجام اعلام میکند ارتش عراق برای محاصره ایرانیها، اقدام به عقبنشینی تاکتیکی از هویزه کرده است.
آزادی هویزه یک قدم رزمندگان را به آزادسازی خرمشهر نزدیک کرد. حدود دو هفته بعد خرمشهر سرافراز با رشادتهای رزمندگان برای همیشه از دست دشمن اشغالگر آزاد شد.