سرویس جامعه جوان آنلاین: به گزارش خبرنگار ما، بیتوجهی افراد به ساختارهای قانونی و وارد شدن به معاملات تجاری بدون انعقاد اسناد رسمی به حوادثی منجر میشود که جبران آن امکانپذیر نیست. در پروندهای که با همین موضوع ساعت۴ بامداد روز گذشته در کلانتری۱۳۱ شهر ری تشکیل شده است، ابتدا یک حادثه اسیدپاشی در محله چشمهعلی گزارش شد، بنابراین مأموران خیلی زود در محل حاضر شدند. در اولین بررسیها مشخص شد که اسیدپاشی صحت ندارد بلکه در آن محل یک فقره قتل رقم خورده است. مأموران در اولین گام مظنون به قتل را که مردی میانسال بود داخل یک انباری بازداشت کردند. مرد۴۷ساله وقتی مورد تحقیق قرار گرفت به قتل اعتراف کرد و گفت: پس از قتل دوستش، جسد او را داخل چاه داخل پارکینگ انداخته است. او همچنین گفت: خواهر و خواهرزاده مقتول را هم مجروح کردم و به داخل چاه انداختم. خواهر مقتول در دهانه چاه گیر کرد و خودش را نجات داد.
بعد از اعتراف متهم بود که مأموران پلیس، امدادگران اورژانس و آتشنشانان را از ماجرا با خبر کردند. آنها بعد از حضور در محل جسد مرد میانسال و پیکر زخمی خواهرزاده او را که مردی جوان بود از داخل چاه خارج کردند. همزمان با حضور بازپرس در محل، جسد به پزشکی قانونی منتقل و مرد زخمی هم به بیمارستان منتقل شد.
در شاخه دیگری از تحقیقات، متهم تحتبازجویی قرار گرفت. او در شرح بیشتر حادثه گفت: من و مقتول با هم دوست بودیم و رفت و آمد خانوادگی داشتیم. ما بارها با هم امور مالی انجام داده بودیم و رابطه خوبی هم داشتیم تا اینکه از مدتی قبل بر سر موضوعات مالی با هم اختلاف پیدا کردیم. متهم ادامه داد: امشب از او خواستم به خانهام بیاید تا مشکلمان را حل کنیم که قبول کرد. وقتی آمد در پارکینگ شروع به حرف زدن درباره اختلافمان کردیم. من از او خواستم سهم پولش را بگیرد یا راضی شود به جای گرفتن پول او را به دبی بفرستم که قبول نکرد و شروع به داد و فریاد کرد. او ۵۰۰ میلیون تومان از من طلب داشت، اما مدعی بود که باید ۳میلیارد تومان به او بدهم. حقیقتش این است که من او و خواهرش را با وعده سرمایهگذاری در دبی فریب دادهبودم. خواهرش خانه و خودرواشرا فروخته و برای سرمایه گذاری پولش را به من داده بود. به هر حال او از این رفتارم عصبانی بود. یک چوب برداشت و دو ضربه به من زد. من که آموزش رزمی دیده بودم توانستم چوب را از دستش بیرون بیاورم. با همان چوب ضربهای به صورتش زدم که تعادلش را از دست داد و روی زمین افتاد. به خاطر نفرتی که از او داشتم تصمیم گرفتم با طناب خفهاش کنم، اما منصرف شدم و جسد را داخل چاهی که داخل پارکینگ بود، انداختم.
متهم ادامه داد: بعد از آن با خواهر و خواهرزادهاش که پسری ۲۱ساله است تماس گرفتم و خواستم به خانهام بیایند. وقتی آمدند قصد داشتم آنها را هم به قتل برسانم برای همین ماجرای قتل را به آنها گفتم وقتی خواهرزادهاش به من حمله کرد با چوب به او ضربه زدم و بعد او را داخل چاه انداختم. سپس به سراغ خواهرش رفتم که شروع به جیغ و داد کرد. به هر حال او را به سمت چاه کشاندم و خواستم به داخل چاه بیندازم که در دهانه چاه گیر کرد. لحظاتی بعد همسایهها با شنیدن سر و صدا خودشان را رساندند و پلیس را با خبر کردند.
سرهنگ جلیل موقوفهای، جانشین پلیس پیشگیری پایتخت گفت: تحقیقات بیشتر از متهم در اداره دهم پلیسآگاهی تهران جریان دارد.