سرويس فرهنگ و هنر جوان آنلاين: فیلم «خانه پدری» ساخته «کیانوش عیاری» بعد از ده سال از زمان تولیدش و بعد از آنکه ۳ دولت و سه معاون سینمایی را به چشم خود دیده و پشت سر گذاشته، بالاخره با آنچه گفته میشود اصلاحات و سانسور صحنههای خشن، مجوز اکران گرفته است.
حالا و در آستانه اکران خبر رسیده که سینماهای حوزه هنری «خانه پدری» را نمایش نمیدهند و «احمد سالک «عضو کمیسیون فرهنگی مجلس از وزیر ارشاد خواسته جلوی نمایش این فیلم گرفته شود.
در همین حال معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی در گفت وگو با «ایسنا» تاکید کرده است که با اصلاح صحنه مورد مناقشه «خانه پدری»، این فیلم هیچ مشکلی برای اکران عمومی ندارد.
محمدمهدی طباطبایی نژاد گفته: «خانه پدری یکی از آثار برجسته سینمای ایران و از بهترین فیلمهای آقای عیاری است که به دلیل صحنهای خشن از نمایش آن در فضای عمومی جلوگیری شده بود، البته برای اکران در گروه هنر و تجربه پروانه داشت، اما خود آقای عیاری تمایلی به این کار نداشت.».
اما سوال اینجاست که آیا با حذف یک یا دو لحظه از «خانه پدری» این فیلم قابلیت نمایش برای عموم مردم در سینماها را دارد یا نه؟
یادم است در سی ودومین دور از جشنواره فیلم فجر زمان اکران «خانه پدری» در سالن برج میلاد در آن صحنه دلخراش فیلم حال چندین نفر بد شد و همزمان چیزی حدود ۳۰ نفر سالن را ترک کردند.
ماجرای این فیلم حتی، با فیلم های، چون» آشغالهای دوست داشتنی» «عصبانی نیستم» و ... فرق دارد. این فیلم جای نمایش پزهای سیاسی فضای باز و آزادی بیان و ... شو نیست. این فیلم با همه مولفه هایش فرهنگ، هویت ملی و دینی و هنر ملی و تاریخ ایران و ایرانی را نشانه گرفته است.
مردی متدین و سنتی (مذهبی) به کمک پسر ۱۲ – ۱۳ ساله اش دخترش را به جرم گناهی نکرده به طرز فجیعی روی زمین میکشد و کشان کشان تا زیرزمین خانه میبرد. سر و صورت خونینش را با یک گونی میپوشاند و از پسرش میخواهد با دسته هاون سنگی، محکم به سر خواهرش بکوبد. پسر هم با چند ضربه مغز خواهر را متلاشی میکند. بعد همانجا در اتاق چالهای میکنند و دختر را دفن میکنند.
به همسر و بقیه هم میگویند که دختر از خانه گریخته است. ین آدمها و این نگاه و این اتاق میماند تا زمان حال و امروز ما. زمان حالی که هنوز آدمها و نگاههایشان همان است که بود و هیچ تغییری نکرده است که حتی بدتر هم شده است. حتی آن کسی که درسی خوانده و برای خودش کسی شده!
داستانی تکان دهنده که در لایههای پنهان و مستور خود، ایرانیها و خصوصا ایرانیهای سنتی و مذهبی را جماعتی بدوی، وحشی، متحجر، خرافه گرا و بیمار میخواند.
حالا سوال اینجاست، آیا نشان دادن سکانس زجر و مرگ یک دختر با چنین تصایر دلخراش و صحنهها آرایی رئالیستی که همگان را تحث تاثیر میگذارد چه معنایی دارد؟ آن هم در سینمایی که مخاطب باشعور امروز با زبان سینما و با چند نشانه و اله مان تصویری به راحتی میفهمد که منظور فیلمساز چیست؟
چرا فیلمساز این گونه با پشت پا زدن به همه قواعد اخلاقی و انسانی میخواهد روح و روان تماشاگر را به هم بریزید؟ نشان دادن این صحنهها چه ارمغانی را برای مخاطب جز نابودی روح و ذهنش به همراه دارد؟
به لجن کشاندن و درآمیختن فرش نماد فرهنگ و هنر ایران با خون نشان از چیست؟ آیا به لجن و خونابه کشاندن تمام نمادهای شریف ملی و دینی ایران از فرش و قالی ایرانی تا نمادهای مذهبی تعزیه و غیرت و آبرو، معنایی جز تحریف و تنفر از تاریخ و فرهنگ و مذهب این سرزمین دارد؟
در این فیلم نه تنها آیینهای مذهبی و فرهنگ و هنرش تخریب و تخطئه میشود بلکه مردان و زنان جامعه را هم به حضیض میکشد. نمایش این همه دنائت (فرومایه شدن) و خفت برای گرفتن چه بهایی است و چرا باید تن به چنین تحریفی داد؟
برخی نشانهها و تصاویر فیلم اشاره دارد که عموی دختر در فیلم یک مداح است و پدرش هم در زمینه تعزیه فعالیت دارد. آیا شایسته است مداحان و تعزیه خوانان امام حسین (ع) این گونه وحشی و ضد انسانی به تصویر کشیده شوند؟
یعنی در ۷۰ سال زندگی سه نسل یک خانه و خانواده همه مردانی ستمگر و متعصب و همه زنان سرکوب شده و توسری خور و حقیر و زبون اند؟ یعنی هیچ مردی در این فیلم نیست که درستکار باشد؟
سوال، این خانه کجاست؟ این خانه کجاست که مدام در فیلم تکرار میشود حاضر نیستم در این قبرستان زندگی کنم؟ این خانه کجاست که مادران بر روی قبر فرزندان و دختران جوان شان میمیرند؟ این خانه کجاست که در گوشه هایش جنازه بی گناه دختران مدفون است؟
سازمان سینمایی ارشاد با کدام استدلال و به چه دلیل مصر است فیلمی را اکران کند که دوران پرفراز و نشیب سه دولت و چهار مدیر سینمایی و چهار وزیر را پشت سر گذاشته و هیچکدام حاضر نشدند پای این فیلم ضد دینی و ضدانسانی بایستند؟ ارشاد دکتر صالحی با کدام منطق و تحت چه شرایطی حاضر شده است فیلمی را اکران کند که حتی سرمایه گذار و مالکش مدیر وقت موسسه ناجی هنر و نیروی انتظامی به دلیل نارضایتی از محتوای آن بی خیال فیلم شدند؟
نمایش صریح و سبعانه قتل ناموسی یک دختر توسط برادر خردسال و پدر متشرع و زنده به گور کردنش که در سالهای گذشته باعث اعتراض کمیسیونهای فرهنگی مجلس در چند دوره و باعث عذرخواهی وزیر وقت و رئیس سازمان سینمایی شده بود اکنون چه شده است این اثر شرایط اکران پیدا میکند؟
حتی علی جنتی وزیر وقت ارشاد هم درباره مخالفت مجلس با اکران این فیلم گفت: این فیلم به دلایل اینکه بعضی از نقشها تصاویر خشونتباری دارند قابل اکران عمومی نیست و بر اساس قوانینی که بر عهده ما است یعنی مصوبات هیأت دولت برای نمایش فیلمهای سینمایی قطعا مواردی که حاوی خشونت باشد، آن هم خشونت شدید قابل اکران عمومی نیست.
اکنون چه شده است فیلمی که بر اساس قوانین و مصوبههای هیات دولت قابل اکران نبوده از فضای بلبشوی سینما و غفلت نمایندگان مجلس و آشفته بازار تورم و مباحث اقتصادی و ... فرصت اکران پیدا میکند؟