جوان آنلاین: همدلی توانایی قراردادن خود به جای دیگران، درک آنچه آنها احساس میکنند و فهم زندگی از دیدگاه آنها است. بنابراین همدلی یک ویژگی انسانی و در عین حال بسیار پرطرفدار در روابط اجتماعی است. اما اگر مراقب نباشید، همدلی بیش از حد میتواند نتیجه عکس بدهد. وقتی بیش از حد همدلی دارید، بخش بزرگی از انرژی شما به سمت بیرون هدایت میشود. این وضعیت میتواند یک حالت نامتعادل ایجاد کند که باعث میشود در دراز مدت احساس خستگی و نارضایتی از زندگی خود داشته باشید و چنین حالتی برای سلامت روحی و جسمی شما مناسب نیست. از اینرو اگر فکر میکنید همدلی زیادی دارید و شروع به تأثیر منفی روی زندگی شما دارد، این مطلب به شما کمک میکند تا یاد بگیرید چگونه به تعادل برگردید و در رفتار خود همه چیز را در نظر بگیرید.
نشانههای همدلی بیش از حد
اجازه دهید ابتدا به برخی از نشانههای قطعی که نشان میدهد همدلی بیش از حد دارید، شروع کنیم.
- کسانی که بیش از حد همدلی دارند معمولاً روابطی دارند که مبنای آنها خوشحالکردن دیگران است. این یعنی اینکه بیشتر وقتتان را برای خشنود کردن یا رفع مشکل دیگران صرف میکنید.
- افرادی که بیش از حد همدلی دارند اگر برای خودشان وقت بگذارند احساس گناه میکنند، زیرا این زمان ممکن است صرف کمک به کسی شود. چنین افرادی همچنین ممکن است با ترس از ناامید کردن عزیزانشان زندگی کنند. در نتیجه، افکار، احساسات و باورهایشان در پسزمینه قرار میگیرد. این نوع افراد معمولاً هرگز خود را در اولویت قرار نمیدهند. بنابراین احساسات فروکوفته زیادی دارند که میتواند در آینده برایشان مشکلاتی را ایجاد کند.
- همدلی بیش از حد همچنین میتواند این طور باشد که مثلاً وقتی یکی از عزیزانتان رفتاری ناشایست دارد، شما به سادگی لبخند میزنید و با آن همراه میشوید و خشم یا تردیدی را که در وجود شما شکل میگیرد، فرو میخورید. نمیتوانید قبول کنید که هرگز به عزیزان خود «نه» بگویید یا درباره احساس واقعی خود صحبت کنید. این کار ممکن است حس خودخواهی را در شما تقویت کند.
روشهایی برای تعادل در همدلی
حالا که با مفهوم همدلی بیش از حد و آسیبهای آن آشنا شدید میخواهیم شما را با هفت روشی که به کمک آنها میتوان به تغییر این وضعیت، ایجاد تعادل و متحول کردن زندگی نائل آمد، آشنا کنیم.
به احساسات خود توجه کنید: اگر فردی هستید که بیش از حد همدلی دارید ممکن است کاملاً با احساسات خود هماهنگ نباشید. بنابراین باید به احساسات خود توجه کنید. باید در مورد عواطف و احساسات خود درک بهتری داشته باشید. در این صورت متوجه خواهید شد که واقعاً تا چه حد میتوانید به کسی کمک کنید قبل از اینکه نیاز به مراقبت از خود داشته باشید. تلاش کنید وقتی چیزی را احساس کردید، آن را نام ببرید. اگر نمیدانید چه احساسی دارید، سعی کنید برای آنچه احساس میکنید نامی بسازید.
مزرهای خود را بشناسید: برای اینکه بدانید مرزهای شما چیست، ابتدا باید مرحله بالا را تمرین کنید؛ توجه به احساسات خود. سپس، میتوانید درک کنید که با کدام رفتارهای کمکی احساس راحتی میکنید و با کدام یک احساس ناراحتی دارید. به تدریج شروع به تعیین حد و مرز در اطراف آن دسته از رفتارهای کمکی کنید که با آنها احساس ناراحتی دارید. برای مثال، ممکن است سعی کنید چیزی مانند این بگویید: «متأسفم، اما فردا نمیتوانم بچههای شما را از مدرسه ببرم. من کارهای دیگری دارم و نمیخواهم خودم را بیش از حد درگیر کنم.»
مراقبت از خود را تمرین کنید: این موضوع ممکن است مهمترین مورد در این لیست باشد؛ قبل از شروع احساس خستگی یا رنجش، مراقبت از خود را تمرین کنید. هر روز مراقبت از خود را تمرین کنید، حتی اگر فقط برای پنج دقیقه باشد. برای نام بردن چند ایده، میتوانید در سکوت بنشینید، مطالعه سبکی داشته باشید یا از چای داغ لذت ببرید.
قبل از اینکه تصور کنید کسی به چه چیزی نیاز دارد، گوش دهید: آیا اغلب سعی میکنید تمام زندگی دوستانتان را در زمانی که درد دارند، «تعیین» کنید؟ اگر چنین است، ممکن است آنچه را که دوستتان واقعاً میخواهد نادیده بگیرید. در بسیاری از موارد، این شخص فقط از شما میخواهد که با مهربانی و بدون قضاوت به او گوش دهید. به یاد داشته باشید که فقط با گوش دادن بیسروصدا به آنها خدمات باورنکردنی میکنید و اگر در هر نقطهای احساس کردید که مکالمه شما را خسته کرده است، میتوانید استراحت کنید!
همدلی مفید داشته باشید: تأکید میکنیم که همدلی متعادل خوب است! همدلی سالم به ما کمک میکند تا روابط عمیقی ایجاد کنیم. با این حال، مرز باریکی بین همدلی مفید و همدلی مضر وجود دارد. وقتی به کسی کمک میکنید، توجه کنید آیا پس از آن احساس خستگی، رنجش یا تلخی میکنید؟ اگر چنین است، ممکن است به سمت همدلی مضر کشیده شده باشید. برای مقابله با این موضوع، دفعه بعد که به این فرد کمک کردید، گوش دادن به احساسات خود و تعیین حد و مرز را تمرین کنید.
چیزی را کنترل نکنید: وقتی بیش از حد همدلی میکنیم، اغلب سعی داریم دیگران یا اطرافشان را کنترل کنیم. به عنوان مثال ممکن است سعی کنید رابطه دو نفر را با یکدیگر بهبود دهید و در تلاش باشید که یکی از آنها دیدگاه دیگری را درک کند. اما به یاد داشته باید که شما در واقع نمیتوانید هیچ یک از این افراد را کنترل کنید! بهترین اقدام شما برای همدلی در موردی مانند این، باز هم گوشدادن بدون قضاوت به هر دو طرف است، بدون توصیه، مگر اینکه از شما خواسته شود، و اجازه دهید که رابطه را اصلاح کنید.
مأموریت شما نجات دیگران نیست: به عنوان یک فرد همدل، ممکن است افرادی را ببینید که نیاز به «نجات» دارند و در ابتدا ممکن است احساس خوبی داشته باشید که به آنها کمک کنید. بسیار خوب است که گوش شنوا برای یک دوست نیازمند باشید، اما توجه داشته باشید که چه زمانی سعی میکنید کل زندگی دوست خود را اصلاح کنید، به جای اینکه به او گوش دهید و سپس به او قدرت دهید تا تغییرات خود را ایجاد کند.